به گزارش افکارنیوزبه نقل از روزنامه جام جم، حسن کار امسال رافخایی ۲۸ ساله این است که در کنار به ثمر رساندن گلهای حساس، در روند گلسازی هم نقش بارزی ایفا کرده و مکمل بسیار خوبی برای مهرداد اولادی در خط حمله ملوان بوده است.
رافخایی که در دوره مربیگری علی دایی در تیم ملی، بارها در این تیم بازی و حتی گلزنی کرده بود بتازگی بعد از مدتهایی طولانی، به این تیم دعوت شد و در ترکیب اصلی آن برای بازی با تاجیکستان هم قرار گرفت، ولی بهدنبال آن مسابقه، نام جلال هم مانند تعدادی دیگر از بازیکنان موفق در آن مسابقه از فهرست تیم ملی خط خورد هر چند او در بازیهای غرب آسیا، تیمی را که به نظر میرسد تیم ملی ب ایران است همراهی خواهد کرد. در این شرایط، گفتوگویی با این مهاجم ۲۸ ساله، خالی از لطف نیست.
سرانجام انتقادهای زیاد کارشناسان و رسانهها کادر فنی تیم ملی را ناچار کرد آقای گل لیگ را به اردوی این تیم دعوت کنند و حتی در ترکیب ثابت تیم ملی در دیدار با تاجیکستان قرار دهند.
ولی بلافاصله هم از فهرست تیم ملی خط زدند!
انتظارش را نداشتید؟
راستش را بخواهید، نه.
چرا؟
چون فکر میکردم در دیدار با تاجیکستان، بازی منطبق بر توصیههای مربیان و استانداردهای روز دنیا ارائه کرده بودم. ضمن اینکه در تمام دنیا، ارزش ویژهای برای گلزن اول لیگهایشان قائل هستند نه اینکه او را دعوت کنند و بلافاصله خط بزنند تا وجهه آن بازیکن، حداقل در شهرش تخریب یا خدشهدار شود.
البته در عین حال، این درس را هم آموختم که راه بقایم در تیم ملی، صرفا گلزنی در این تیم است و اگر بار دیگر دعوت شوم سعی میکنم در بازیهایم کمتر از خود گذشت نشان دهم تا مفیدتر باشم!
همه پذیرفتهاند در فوتبال ایران، ضعف تمامکنندگی مهاجمان، از بزرگترین مشکلات است. شاید به همین دلیل است که گلزنی یک مهاجم برای کرش و دستیارانش به بالاترین اولویت تبدیل شد. شما این موضوع را نمیپذیرید؟
من از شما میپرسم راه گلزنی یک مهاجم چیست؟ آیا بازیکنی که آرامش و اعتماد به نفس بالایی نداشته باشد میتواند تمرکز و شم گلزنی خود را به دست آورد؟ من فکر میکنم یکی از دلایل گل نزدن مهاجمان ما در تیم ملی، کمبود حمایت روحی - روانی لازم از آنهاست. ضمن اینکه انتظار بالای مردم و رسانهها هم بار روانی سنگینی را روی دوششان انداخته است که اثری منفی روی عملکردشان میگذارد. مثلا کریم انصاری فرد در این سن و سال، یارای تحمل چنان فشار و توقعاتی را ندارد و نمیتواند همه توانایی خود را بروز دهد. باید به مهاجمان شاخص فوتبالمان اعتماد به نفس بیشتری بدهیم تا بتوانند در
نتیجهگیری تیمی، سرویس بهتری ارائه کنند، نه اینکه بازیکنی را که برای اولینبار به تیم ملی دعوت کردهایم یا بازیکنی را که سالها از این تیم دور مانده است آنقدر مورد انتقاد قرار دهیم که نتواند در صد مناسبی از قابلیتهای خود را بروز دهد.
مگر چقدر برای این کار فرصت باقی مانده است؟! بویژه آنکه بعد از باخت به ازبکستان مسیر راهیابی ما به جامجهانی کاملا صعب العبور شده است…
واقعیت این است که بعد از پیروزی بر کره جنوبی، روحیه بسیار خوبی در فوتبال ما به وجود آمده بود و همه خود را برای بردی دیگر مقابل ازبکستان آماده کرده بودند و تمرینها را کاملا جدی و منظم انجام میدادند. دستورهای مربیان هم بخوبی اجرا میشد ولی نتیجهای مخالف روند بازی رقم خورد تا همه را دلنگران تیم ملی کند.
احمدزاده در گفتوگوی چندی پیش خود با جامجم، توجه کرش را به زوج موفق اولادی رافخایی جلب کرده بود و حالا هر دوی شما برای بازیهای غرب آسیا دعوت شدهاید.
مهرداد در آمادگی خوبی به سر میبرد و ما تفاهم خوبی در کارمان داریم. بنابراین، خط حمله ملوان آمارهای بسیار خوبی را ثبت کرده است. البته ما در ملوان ۲-۴ - ۴ بازی میکنیم در حالی که تیم ملی با یک مهاجم بازی میکند. شرایط متفاوتی در این دو تیم از لحاظ سیستم بازی و همین طور ایدههای مربیان وجود دارد.
بعد از کنار گذاشته شدن علی دایی از سرمربیگری تیم ملی، دیگر جایی برای حضور شما در تیم ملی به وجود نیامده بود. در حقیقت با حضور در ذوبآهن، قدری از مسیر موفقیت فاصله گرفتید ولی بعد از بازگشت به ملوان، دوباره جای خود را بازیافتید.
رافخایی: از بازی خود در تیم ملی راضی هستم، ولی این درس را آموختم که راه بقایم در این تیم، صرفا گلزنی است و اگر یک بار دیگر دعوت شوم سعی میکنم در بازیهایم کمتر از خود گذشت نشان دهم تا موثرتر و مفیدتر به نظر برسم!
میدانید که هیچ وقت در تیمی جز ملوان بازی نکرده بودم ولی در دورهای، مودبانه به من اعلام شد نیازی به حضورم در این باشگاه وجود ندارد. خب، چه میتوانستم بکنم؟ ناچارشدم به پیشنهادهای دیگرم فکر کنم و در این میان، احساس کردم پیشنهاد ذوبآهن از بقیه بهتر است چون هم برای ابراهیمزاده ارزش زیادی قائل بودم و هم ذوبآهن شرایط خوبی در آسیا داشت. بنابراین راهی اصفهان شدم. در ابتدای حضورم در این باشگاه، همه چیز خیلی خوب پیش میرفت ولی در اردوی پیش فصل این تیم در کشور ترکیه، دچار مصدومیت شدم که من را از حضور در چهار بازی اول لیگ، محروم کرد. با این حال خیلی سریع خود را به
ترکیب تیم رساندم ولی موفقیت تعویضهایی که طی آنها در نیمه دوم به زمین فرستاده میشدم ابراهیمزاده را به این جمعبندی رساند که من گزینه مناسبی در تعویضهای موفق او خواهم بود. اتفاقا در این زمینه، بارها هم با من صحبت کرد و تقریبا در تمام بازیها به همین شکل از من استفاده و ابراز رضایت میکرد. در پایان فصل، من ضمن اعلام میزان بالای احترامم به ابراهیمزاده، از او در خواست کردم اجازه جدایی از ذوبآهن را بدهد چون معتقد بودم میتوانم زمان بیشتری را در خدمت یک تیم قرار دهم و با بازی بیشتر، عملکرد مفیدتری ارائه دهم. خوشبختانه در باشگاه ملوان هم تغییر و تحولات مثبتی
ایجاد شد و من توانستم دوباره به باشگاه همیشگی خود برگردم. با وجود آنکه برخی باشگاههای دیگر نیز همچنان پیشنهادهایشان را حفظ کرده بودند، بویژه علی دایی که هنوز لطف زیادی به من داشت و خیلی مایل بود به راه آهن کمک کنم.
به افکار احمدزاده اشاره کردید، فردی که به عنوان همشهری شما، آقای گلی لیگ را تجربه کرده است. تجربههای او چقدر در این زمینه برای شما مفید بوده است؟
احمدزاده یک مهاجم گلزن است ولی او نه تنها من را بلکه تک تک بازیکنان پستهای مختلف را درک میکند و با حساسیتی مشابه، آنها را در مسیر موفقیت راهنمایی میکند. من هم که هنوز کار مهمی انجام ندادهام، ولی اگر موفق به حفظ عنوان موفق ترین بازیکن در امر گلزنی شوم آن را متعلق به مردم خوب شهرم میدانم که یار و یاور و حامی همیشه متعصب ما و ملوان بوده و هستند و البته بازیکنانی که حاصل تلاشهای آنها به گلهای من تبدیل شده است. ضمن اینکه احمدزاده با وجود اولویت دادن به موفقیت ملوان، از ایجاد موقعیت برای آقای گل شدن من هم غافل نیست.
و امسال ملوان جدای از نتایجش، بازیهای زیباتری نسبت به سالهای گذشته ارائه میدهد. به نظر بازیکن باسابقه این تیم، آیا موفقیتهای دهه ۶۰ این تیم شمالی میتواند با نسل کنونی تکرار شود؟
هدف ما هم همین است. اگر در دهه ۶۰ تیم بدون امکانات ملوان، فاتح جام حذفی میشد و بازیهای بسیار خوبی را در فوتبال ایران به نمایش می گذاشت به خاطر عشق و تعصب و یکپارچگی کامل حامیان، بازیکنان و کادر فنی این تیم بود البته در فوتبال کنونی، مولفههای جدیدی نیز برای موفقیت افزوده شدهاند که ما سعی کردهایم آنها را هم به فاکتورهای قبلی اضافه کنیم و دوباره به مسیر شاد کردن هوادارانمان برگردیم. امسال ملوان در لیگ حضور شایستهای از خود نشان داد ولی تعطیلیهای لیگ، به موازات اینکه فرصتی برای ریکاوری بعضی تیمها ایجاد میکند، برای تیمی مثل ما که مدام ملیپوشانی را
در اردوها میبیند مشکلاتی ایجاد کرده است. بهعنوان نمونه، در دیدار ما با پیکان که بعد از بازی ایران و تاجیکستان برگزار شد، ملوان شروعی بسیار خوب داشت و تنها به دلیل بهره نبردن از فرصتها، پیروزی در نیمه اول را ازدست داد تا در ادامه بازی و برخلاف روند بازی پیکان به گل پیروزی بخش خود برسد. به هر حال، فکر میکنم در نیم فصل دوم لیگ و همینطور در جام حذفی، در خشش بیشتری را هم از ملوان امسال خواهید دید البته علاوه بر تلاش ما، شانس هم در فوتبال خیلی دخیل است که امیدواریم در ادامه با ما همراهی کند.
در بازی ملوان و فولاد، وقتی دروازهبان تیمتان اخراج شد، آقای گل لیگ، دستکش به دست کرد و درون دروازه قرار گرفت. اتفاقا در کمال شگفتی، ضربه ایستگاهی بازیکن حریف را هم بخوبی دفع کردید، به دروازه بانی هم علاقهمندید؟
خیلی زیاد. حتی به حبیبی مربی دروازهبانهای تیمم هم اعلام کردهام میخواهم تا ۳۵ سالگی در خط حمله ملوان بازی کنم و بعد از آن، به مدت پنج سال دروازهبان تیمم باشم. حالا نمیدانم حبیبی تا چه حد این کری خوانی مرا جدی گرفته باشد.
شناسه خبر:
۱۶۹۱۳۶
آقای گل لیگ برتر
سیدجلال رافخایی بازدن گلهای پیاپی در لیگ برتر فوتبال ایران، علاوه بر تکیه زدن بر عنوان آقای گلی، تاثیر بسزایی هم در نتایج خوب فصل جاری تیم ملوان ایفا کرده است.
۰