در اولین نشست از سلسله نشستهای فیلمهای سینمایی جشنواره فیلم «حوا» فیلم سینمایی « در آغوش درخت » با اجرای میثم کریمی مورد بررسی قرار گرفت.
بابک خواجهپاشا کارگردان، سجاد نصراللهی تهیهکننده و روحالله زمانی بازیگر این اثر در این نشست حضور داشتند.
بابک خواجهپاشا در ابتدای این نشست گفت: میخواهم از لحاظ جامعهشناسی وارد بستر فیلم شوم مهمترین نهاد جامعه، خانواده است و مهمترین جوهره خانواده فرزند است گویی پیش از به دنیا آمدن فرزند، خانواده به طور کامل شکل نگرفته است. در سالهای اخیر ما بسیار زیاد با مقولهای به نام طلاق رو به رو هستیم حتی چندی است که قبحش شکسته شده و به تازگی جشن طلاق را هم در جامعه میبینیم بنابراین تصمیم گرفتم فیلمی در نکوهش طلاق بسازم. در سینمای ما و البته سینمای جهان مقوله طلاق همیشه از دریچه نگاه بزرگترها به تصویر کشیده شده یا به بچههایی پرداخته شده است که خانوادهشان طلاق گرفته و بچهها دچار بحران شدهاند اینبار ما تصمیم گرفتیم از زاویه نگاه کودکان به این مسأله بپردازیم به ویژه این که در فیلم میبینیم که گفته میشود بچهها را باید از هم دور نگه داریم و به نظرم این خیلی تراژیک است.
سجاد نصراللهی هم بیان کرد: فضای شناخت بابک از لحاظ تولید برای من خیلی جالب بود. دغدغه من این بود که فیلمی درباره طلاق بسازیم. بابک هم در فیلمنامه خیلی خوب به این موضوع پرداخت.
زمانی هم توضیح داد: من با آقای خواجه پاشا در فیلم «خورشید» آشنا شدم او دل بزرگی دارد و انسان بسیار شریفی است. خانواده همیشه برای من مهم بوده است و با توصیفهای آقای خواجه پاشا از فیلم خوشم آمد و دوست داشتم نشان بدهم برخی خانوادهها چه دردی دارند.
خواجه پاشا درباره همکاری با میرکریمی اظهار کرد: یکی از دلایل موفقیت در هر شغلی مرشد داشتن است. داشتن استاد و مرشد قاعده موفقیت است آقای میرکریمی در اخلاق فوقالعاده است. همچین او شخصیت شهودی هم دارد. سینمای ما در دهه شصت با بزرگانی مثل بیضایی، نادری، مجید مجیدی، رضا میرکریمی و … وارد چرخهای شد که این سینما، ایرانی و ملی شد. من طرفدار سینمای انسانی هستم که مختص شرق است، این سینما زیاد فردگرا نیست، به این فکر است که باید چه کنیم تا به جای بهتری برسیم سعی میکند به انسانها راهکار بدهد تا به جای بهتری برسیم من نام این سینما را سینمای سفید گذاشتهام که سفارشی نیست متاسفانه الان به گونهای شده است که بچهها منتظر هستند تا سفارشی به آنها داده شود البته همه هم این شانس را ندارند که کسانی به سراغشان بروند. من از سجاد نصراللهی و آقای مصباح بسیار ممنونم.
سپس مارال بنیآدم به صورت تلفنی در این نشست حضور پیدا کرد و گفت: وقتی خانواده تشکیل میشود به نظرم یکی از بزرگترین اتفاقات مقدس جهان شکل میگیرد پس تحت هر شرایطی باید آن را حفظ کرد و پایش ایستاد ما با این فیلم این موضوع را به تصویر کشیدیم. من از آقای خواجه پاشا ممنونم که به من اعتماد کردند این را هم باید بگویم من این نقش را با تک تک سلولهایم بازی کردم، شرایط را زیست کردم و آقای خواجه پاشا آنقدر هدایت درستی داشت که توانستیم این فیلم درجه یک را بسازیم. امیدوارم برای سینمای ایران و تئاتر کشورمان بهترینها رخ بدهد، چون همه صحبتهای هم نسلان ما با سینما و هنر گفته میشود.
خواجه پاشا هم توضیح داد: گاهی یک سری حرفها گفته میشود، یک سری ایدهها مطرح میشود مثل ایدههای اجتماعی که فرقی نمیکند در چه برههای مطرح میشود. ما در جامعه از لحاظ فرهنگی و اجتماعی دارای یک سری مشکلات عمده و حیاتی هستیم که اگر امروز شروع کنیم بیست سال طول میکشد تا اصلاح شود. گاهی ایدههایی مطرح میشود که بسیار درست هستند مثل گسست نسلها. باید به این موضوعات فکر و برای آن برنامهریزی شود، ولی وقتی این ایدهها به مرحله اجرا میرسند انگار بین ایده و اجرا یک گرداب وجود دارد، گم و وارد مباحث دیگر میشود. الان ما با بچههای دهه نود نقطه اتصال نداریم. پس کارگروهی اصولی لازم است تا بررسی کنند ما چگونه باید به نسلهای جدید وصل شویم.
وی در پایان گفت: فیلم بعدی که دارم در همین فضاست امیدوارم بگذارند بسازیم به نظرم در جامعه کنونی هر کسی به غیر از تزریق امید و حال خوب برای مردم کاری کند گناه کردهاست مردم ما حالا به حال خوب نیاز دارند بنابراین ناامیدی را به جامعه تزریق نکنیم.