روزنامه ترکیهای «ینی شفق» طی یادداشتی در خصوص تحولات اخیر «بولیوی» نوشت که «اوو مورالس» رئیسجمهور بولیوی همانند «محمد مصدق» نخستوزیر پیشین ایران در کودتای غرب سرنگون شد.
اخبار سیاسی- در مقدمه این گزارش نوشته شده است، شواهدی در خصوص نقش آمریکا در خلع مورالس، اولین رئیسجمهور بومی بولیوی در یک کودتای نظامی وجود دارد.
طبق این گزارش، مشخص شده که قبل از انتخابات 20 اکتبر (28 مهرماه) بولیوی، مذاکرات محرمانهای میان سناتورهای آمریکایی و مخالفان مورالس برگزار شده بود و این مذاکرات افشا شده، در خصوص برنامه اقدام برای بیثبات کردن بولیوی در صورت پیروزی مورالس در انتخابات ریاستجمهوری بوده است و گفته میشود که کلیسای انجیلی از تلاش برای کودتا حمایت کرده است.
این روزنامه ترکیه ای سپس ادامه داد، این حقیقت که «ژائیر بولسانارو» رئیسجمهور برزیل، «مایک پنس» معاون رئیسجمهور آمریکا و «مایک پامپئو» وزیر امور خارجه آمریکا اعتقاد شدیدی به انجیلیها دارند، خود به ارتباط ایدئولوژیکی با معماران انجیلی کودتای بولیوی اشاره دارد.
طبق این گزارش، در ژانویه 2019، «جان بولتون» مشاور سابق امنیت ملی ترامپ با دستنوشتهای در خصوص«اعزام پنج هزار نظامی به کلمبیا»، به کنفرانس خبری کاخ سفید آمد.
این روزنامه در خصوص دستنوشته بولتون و پیامی که القا میکرد توضیح داد، با این پیام، «نیکلاس مادورو» رئیسجمهور ونزوئلا هراسان میشد و نیروهای طرفدار آمریکا در صورتیکه به خیابانها میآمدند، تحت حمایت قرار میگرفتند. در ونزوئلا تلاش برای کودتا آنطور که انتظار میرفت، پیش نرفت اما مورد بعدی برای کودتا بولیوی بود.
این روزنامه ادامه داد، آمریکا همیشه آمریکای لاتین یا آمریکای جنوبی را «حیاط خلوت» خود میداند و طبق دکترین «مونرو»، آمریکای لاتین تحت حاکمیت ایالات متحده قرار دارد و بنابراین هرگونه مداخله آمریکا در آمریکای لاتین بعنوان «حق» آمریکا تلقی میشود.
این دکترین در دوران جنگ سرد اجرایی شد، از اواخر دهه 1800، آمریکا به طور مداوم در آمریکای لاتین مداخله میکند و پشت دهها کودتای نظامی در این منطقه است.
«جرج کنان» معمار سیاست مهار «اتحاد جماهیر شوروی» در دوران جنگ سرد، در سخنرانی اوایل 1950 خود برای سفرای آمریکا در آمریکای لاتین، به وضوح اعلام کرد که برای سرکوب جنبشهای ضدآمریکایی، نیاز به بیرحمی و شقاوت است.
وی همچنین تصریح کرد که یک رژیم مستبد حامی منافع آمریکا را به یک دولت لیبرال ترجیح میدهند. این سیاست در دوران جنگ سرد به تحریک کودتاهای نظامی در آمریکای لاتین منجر شد.
طبق این گزارش، یکی از سازمانهای ابزاری در سیاست آمریکا در آمریکای لاتین، سازمان کشورهای آمریکایی (OAS) بود که در 1948 بنیانگذاری شد. جای تعجب ندارد که این سازمان منطقهای تحت رهبری آمریکا بار دیگر در پی خلع مورالس از قدرت در کانون توجه قرار گیرد.
قابل یادآوری است که رخدادهایی که مورالس را وادار به استعفا و درخواست پناهندگی در مکزیک کرد، با بیانیهای سازمان کشورهای آمریکایی درباره نتایج انتخابات بولیوی آغاز شد که در آن نتایج انتخابات بولیوی که مورالس پیروز آن بود، «مشکوک» خوانده شد.
این گزارش سپس با اشاره به این موارد ادامه داد، پایان کار مورالس که در سال 2016 بعنوان رئیسجمهور برگزیده شده بود، به واسطه ملی کردن منابع انرژی و معادن کشورش بود، کاری که مادورو قبل از وی انجام داده بود و کاری که کاسترو در کوبا و مصدق در ایران انجام داد.
طبق این گزارش، در دهه 1950، آمریکا تلاش کرد تا دولت فیدل کاسترو را سرنگون کند اما شکست خورد. در ایران، مصدق که نفت کشورش را ملی کرد، در کودتای مشترک آمریکا و انگلیس سرنگون شد و آنچه که برای مورالس رخ داده است، تفاوتی با آنچیزی که برای مصدق رخ داد، ندارد.
بولیوی دارای منابع فراوانی از قلع، مس، نقره، طلا، تنگستن، نفت و اورانیوم و همچنین مقادیر زیادی لیتیوم است. مورالس هدف کودتای نظامی طرفداران آمریکا و سیاستهایی قرار گرفت که هدف آن غارت منابع بولیوی بود.
طبق این گزارش، آمریکا اهمیتی به سوء مدیریت در بولیوی نمیدهد و تنها بحثی که مطرح است این است که چه کسی کنترل منابع این کشور را به دست میگیرد بنابراین جای تعجب ندارد که آنهایی که پشت کودتای بولیوی قرار داشتند، از اعضای یک گروه کوچکی هستند که تحت ریاستجمهوری بولیوی، منافعشان تحت آسیب قرار میگرفت.
روزنامه ینی شفق با اشاره به این موارد در پایان گزارش خود نوشت، در بولیوی، مسئله هنوز حل نشده است و جبهه مورالس در وهله اول در تلاش است که مجدداً احیا شود و پستهایی را که از دست داده، مجدداً بازپس گیرد. پیشبینی پایان این جدال نامشخص است اما واضح است که این جدال خشونتبار خواهد بود.