نشریه «نیویورکر» این گزارش را با شرح نحوه به قدرت رسیدن «جرد کوشنر»، داماد و مشاور ترامپ در کاخ سفید، برنامههای او برای «بازآرایی» منطقه و نحوه آشنایی او با «محمد بن سلمان» اختصاص داده است.
نشریه آمریکایی مینویسد: «چند روز بعد از تحلیف ترامپ بود که جرد کوشنر تأمل درباره نحوه بازآرایی منطقه را آغاز کرد. ترامپ در دوران کارزار انتخاباتی وعده ایجاد دگرگونیهای بنیانافکن در منطقه داده بود.»
در همین راستا، «استیو بنن»، استراتژیست ارشد سابق کاخ سفید به خبرنگار نیویورکر گفت: «برنامه ما این بود که خلافت داعش در سوریه و عراق را از بیخ و بن نابود کنیم-نه اینکه تضعیفش کنیم بلکه نابودش کنیم- و پارسها را به عقب برگردانیم. ضمن اینکه میخواستیم کشورهای خلیج [فارس]را مجبور کنیم حمایت مالی از اسلام رادیکال را متوقف کنند.»
بنن که رسانههای آمریکا قبل از اخراجش از کاخ سفید گزارشهای متعددی درباره اختلافات و مجادلاتش با کوشنر منتشر کرده بودند گفته طرح کاخ سفید برای منطقه غرب آسیا جزو معدود مواردی بوده که در جلسات کاخ سفید بر سر آن اجماع وجود داشته است.
او میگوید: «جرد و من بر سر موضوعات متعدد دیگر با هم مجادله داشتیم، اما در این مورد، نه.»
ترامپ بعد از حضور در کاخ سفید به عنوان رئیسجمهور آمریکا دامادش کوشنر را به عنوان مسئول سیاست گذاری در غرب آسیا منصوب کرد. این در حالی بود که او با ۳۶ سال سن نه تجربهای در دیپلماسی داشت و نه در سیاستهای غرب آسیا.
با وجود این، یک مقام سابق پنتاگون که با کوشنر کار کرده میگوید او تلاش میکرده آنچه لازم است را فرابگیرد.
این مقام سابق آمریکایی درباره کوشنر میگوید: «او در این زمینه دانشپژوه نیست، اما دانشش را از شخصیتهای اثرگذار و پرنفوذ در آن منطقه از دنیا به دست میآورد. ممکن است شما کتابهای زیادی بخوانید، ولی هیچ وقت به اندازهای که میتوان از کیسینجرها و پترائوسهای دنیا آموخت، نیاموزید.»
یک مقام سابق وزارت دفاع آمریکا به شرح جزئیات جلسهای پرداخته که کوشنر در یکی از اتاقهای کنفرانس کاخ سفید با اعضای شورای امنیت ملی برگزار کرده است.
وی گفت: «نقشه را بیرون آوردیم و وضعیت را ارزیابی کردیم.»
طبق ادعای نیویورکر، شرکتکنندگان در این نشست بعد از انجام بررسیها به این نتیجه رسیدند که بخش شمالی غرب آسیا (خاورمیانه) به ایران واگذار شده، زیرا در لبنان، گروه حزبالله که نزدیک به ایران است عملاً کنترل دولت را در دست دارد؛ در سوریه، ایران به بقای دولت رئیسجمهور بشار اسد کمک کرده و در عراق، دولتی که اسماً طرفدار آمریکا است تحت نفوذ تهران قرار دارد.
مقام سابق آمریکایی به نیویورکر گفت: «به نوعی از کنار این مسائل گذشتیم و گفتیم، خب حالا چه؟ سرانجام به این نتیجه رسیدیم که تکیهگاههای ما اسرائیل و عربستان سعودی هستند و اینکه بدون عربستان نمیتوانیم در خلیج [فارس]موفق شویم.»
نیویورکر نوشته این سیاست به منزله تغییر در سیاستهای دوران «باراک اوباما»، رئیسجمهور سابق آمریکا بود که امیدوار بود بتواند میان عربستان سعودی و ایران نوعی موازنه ایجاد کند.
اوباما در مصاحبهای در مارس ۲۰۱۶ گفت: «شرایط ناپایدار خاورمیانه ایجاب میکند ما به دوستانمان و همچنین به ایرانیها بگوییم لازم است دنبال راهی موثر برای سهمدهی به یکدیگر در منطقه و بنیانگذاشتن نوعی صُلح سرد باشند.».
اما ترامپ و کوشنر چنین مصالحهای را نمیخواستند. یک مقام سابق آمریکایی به نیویورکر گفت: «قرار شد ما برای تقویت روابطمان با عربستان سعودی هر کاری را که لازم است انجام بدهیم.»
این راهبرد به معنی ایجاد ائتلافی جدید با «محمد بن سلمان»، ولیعهد عربستان سعودی بود که در کاخ سفید با M.B.S، سرواژهای متشکل از حروف اول نامش، شناخته میشود.
بن سلمان با آنکه تنها ۳۱ سال داشت، یکی از پرنفوذترین اعضای خاندان سلطنتی عربستان محسوب میشد. او فرزند پادشاه و وزیر دفاع عربستان و در آن زمان جانشین ولیعهد بود. در کشوری که از دیرباز پادشاهان سالخورده بر آن حکمرانی کردهاند، M.B..S جوان، بلندقد و آشکارا بلندپرواز بود.
به نوشته نیویورکر، در چنین شرایطی کوشنر که در حال دست و پنجه نرم کردن با پیچیدگیهای سیاست در منطقه غرب آسیا بود شروع به برقراری ارتباطهای تلفنی و ایمیلی با محمد بن سلمان کرد.
یک مقام سابق آمریکایی که گاهاً با بن سلمان دیدار میکند گفت: «آنها خیلی سریع به هم نزدیک شدند. هر دوی آنها را دنیا را یک شکل میبینند.»
کوشنر میدانست که بن سلمان درگیری جدالی سرنوشتساز بر سر جانشینی پادشاه است. مقامهای امنیتی آمریکا در آن زمان نگران بودند که این جدال به بیثباتی در پادشاهی عربستان منجر شود. اما بن سلمان، عقاید خودش را درباره نحوه بازآرایی خاورمیانه داشت.
بنون به نیویورکر گفت: پیامی که او به عنوان استراتژیست ارشد کاخ سفید و کوشنر از ترامپ میخواستند به سران منطقه برساند این بود که وضعیت فعلی باید تغییر کند و هر چه این اتفاق در نقاط بیشتری رخ دهد، بهتر است.
بنون گفت: «ترامپ به آنها (سران کشورهای منطقه) گفت: ما از شما حمایت میکنیم، ولی آنچه میخواهیم اقدام است و اقدام.»
به گفته بنون، ظاهراً هیچ کس بیشتر از بن سلمان مشتاق به شنیدن این پیام نبود.
یک مقام سابق آمریکایی هم میگوید: «ارزیابیها این بود که ما به یک عامل تغییر نیاز داریم و اینجا بود که سر و کله بن سلمان پیدا شد. قرار شد از او به عنوان عامل تغییر استقبال کنیم.»
روایتی جدید از طرح ناکام بن سلمان برای عزل سعد حریری
بخش دیگری از گزارش «نیویورکر» به طرح ناکاممانده بن سلمان برای عزل «سعد حریری»، نخستوزیر لبنان و جلوگیری از قدرت گروه حزبالله در لبنان پرداخته است.
به نوشته نیویورکر، «محمد بن سلمان» اوایل نوامبر سال ۲۰۱۷ با «سعد حریری» که به تازگی به ریاض سفر کرده بود تماس گرفت و او را احضار کرد.
این تماس تلفنی در حالی انجام شد که حریری در تدارک صرف نهار با «فرانسوا نایسن»، وزیر فرهنگ فرانسه بود.
«حریری» شهروند عربستان است و شرکت تحت امر او به نام «سعودی اوجیه»، یک شرکت فعال در حوزههای ساختوساز و توسعه املاک و مستغلات چندین میلیارد دلار به حکومت عربستان مقروض است.
اما در آن زمان، روابط محمد بن سلمان با حریری به دلیلی دیگر، یعنی جنگ نیابتی با ایران دچار تنش شده بود. مهمترین نگرانی بن سلمان را در آن زمان موقعیت حزبالله در لبنان تشکیل میداد.
از زمان اتمام جنگ داخلی لبنان در سال ۱۹۹۰ عربستان سعودی برای بازسازی لبنان میلیاردها دلار به این کشور کمک کرده بود، اما اکنون شاهد حضور حزبالله به عنوان قویترین حزب و نیروی نظامی مسلط در لبنان بود.
سال ۲۰۱۶، زمانی که بن سلمان به عنوان وزیر دفاع عربستان روی کار آمد، سه میلیارد دلار از کمکهای نظامی به لبنان را لغو کرد، زیرا این کار را اتلاف پول میدانست.
یک مقام سابق آمریکایی که با بن سلمان در ارتباط است و گاهاً با او ملاقات میکند به نیویورکر گفت: «احساس او این بود که تمام دلارهایی که به لبنان میفرستاد در واقع نوعی حمایت از حزبالله بود.»
سعودیها در واقع امیدوار بودند که حریری بتواند با حزبالله مقابله کند. اما او، علیرغم فشارهای بن سلمان برای اتخاذ مواضع مستحکمتر موفقیتی در این راستا به دست نیاورده بود.
یک روز قبل از اینکه بن سلمان نخستوزیر لبنان را احضار کند، حریری با «علیاکبر ولایتی» از مقامهای ارشد ایران دیدار کرده بود.
یک مقام سابق آمریکایی گفته ولایتی در آن دیدار گفته بود که ایران قصد دارد به حضورش در منطقه ادامه دهد. بعد از آن، حریری، در حالی که لبخند به لب داشت با ولایتی عکس گرفت. هنگامی که این خبر به بن سلمان رسید، او خشمگین شد و به گفته مقام سابق آمریکایی، «احساس کرد که باید کاری انجام دهد.»
وقتی حریری برای دیدار با بن سلمان احضار شد، انتظار داشت با استقبال گرم خاندان سلطنتی مواجه شود. یک دستیار حریری گفت: «سعد تصور میکرد که مشکلاتش با بن سلمان حل خواهند شد.»
علیرغم این، آنچه حریری با آن مواجه شد پلیس بود که او را دستگیر کرد.
دو مقام سابق آمریکایی به نیویورکر گفتهاند سعد حریری برای ۱۱ ساعت در بازداشت سعودیها بود. یکی از این مقامها گفت: «سعودیها او را روی صندلی نشاندند و مرتب به او سیلی میزدند.»
بعد از آن، او در یک فیلم عجیب که از تلویزیون عربستان پخش میشد با چهرهای مغموم و آشفته بیانیه استعفایش را قرائت کرد و مدعی شد که برای فرار از توطئه قتلش که ایرانیها آن را ترتیب داده بودند به ریاض گریخته است.
به نوشته نیویورکر، حریری که معمولاً به استفاده از کلمات ملایم شهرت داشت در آن بیانیه اعلام کرد که «دستان ایران در منطقه قطع خواهد شد» و همین باعث شد بسیاری از لبنانیها به این نتیجه برسند که آن بیانیه را کسی غیر از خودش نوشته است.
بعد از استعفای سعد حریری مشخص نبود چه کسی قرار است جایگزین او شود. مقامهای لبنانی و غربی به نیویورکر گفتهاند محمد بن سلمان قصد داشت برادر سعد حریری، «بهاء» را به عنوان جانشین او منصوب کند.
یک مقام ارشد آمریکایی درباره طرح بن سلمان برای عزل حریری گفت: «این، احمقانهترین توطئهای بود که تا آن موقع دیده بودم، ولی شواهدی وجود داشتند که نشان میدادند بن سلمان اقداماتش را با دولت ترامپ هماهنگ کرده است.»
یک مقام اطلاعاتی سابق آمریکا که به کاخ سفید نزدیک است گفت که بن سلمان برای عزل حریری از کاخ سفید «چراغ سبز» گرفته بود.
اما بعد از انتشار گزارشهایی درباره بازداشت سعد حریری مقامهای کشورهای غربی که از بازداشت او متعجب شده بود برای آزاد کردن او به صف شدند.
«رکس تیلرسون» وزیر خارجه وقت آمریکا با صدور بیانیهای اعلام کرد «ایالات متحده حامی ثبات لبنان است و با هر اقدامی که ثبات این کشور را تهدید کند مخالفت میکند.»
«امانوئل ماکرون»، رئیسجمهور فرانسه با بن سلمان ملاقات کرد و او را برای آزاد کردن حریری تحت فشار گذاشت. یک دیپلمات غربی که از این موضوع مطلع است میگوید بن سلمان آن دیدار را با تهدید فرانسه آغاز کرد و گفت: در صورتی که پاریس روابط تجاریاش با ایران را قطع نکند، عربستان مراودات تجاری خود با این کشور را قطع خواهد کرد. ماکرون با لحنی آرام پاسخ داد که کشوری مانند فرانسه آزاد است با هر کشوری که مایل است تجارت کند. دیپلمات مورد استناد نیویورکر میگوید: «ماکرون، اوضاع را به خوبی مدیریت کرد و بن سلمان، عقبنشینی کرد.»
این طرح، سرانجام، زمانی که اکثر مقامهای سیاسی لبنان با بازداشت حریری مخالفت کردند، شکست خورد. دو هفته بعد، حریری برای دیدار با مقامهای کشورهای مختلف ابتدا راهی پاریس و بعد از آن قاهره و بیروت شد.
خبرنگار نیویورکر میگوید چند روز بعد از بازگشت حریری به لبنان برای دیدار با او به بیروت سفر کرده است. او نوشته حریری در آن دیدار بیش از آنکه هیبت یک قهرمان بازگشته به وطن را داشته باشد در قامت یک زندانی خسته و به تازگی رها شده از بند ظاهر شده است. او در مصاحبه با نیویورکر گفت: «نمیخواهم درباره اینکه چه اتفاقی افتاد، صحبت کنم. بن سلمان درست میگفت. کاری که او تلاش میکند انجام بدهد درست است.»
همآوایی شاهزادههای عربستان و امارات در ضدیت با ایران
گزارش «نیویورکر» در ادامه به دوستی نزدیک «محمد بن سلمان» با «محمد بن زاید»، ولیعهد ابوظبی اشاره کرده و همنظری آنها در ضدیت با ایران را مورد تأکید قرار داده است.
یک منبع مطلع به این نشریه گفته بن سلمان و بن زاید هر روز با یکدیگر تلفنی صحبت میکنند. آنها در مسائل ژئوپولتیک اشتراکنظر دارند. بن سلمان، همانند ولیعهد ابوظبی «اخوان المسلمین» را «نیروهای شیطان» خوانده و ایران را دشمن بزرگ کشورش میداند.
به نوشته نیویورکر سال ۲۰۰۹ که دولت اوباما مذاکرات هستهای با ایران را آغاز کرد سران عربستان و امارات هر گونه تعامل با ایران را «رفتن به بیراهه» میدانستند.
یک مقام امنیت ملی آمریکا به خاطر میآورد که سال ۲۰۱۱ برای دیدار با محمد بن زاید به امارات سفر کرده بود. میگوید به او گفته شده که برای دیدار با بن زاید روی اسکلهای در خلیج فارس منتظر بماند. سرانجام، محمد بن زاید در حالی که شرت، صندل و کلاه شکار Bass Pro Shops پوشیده بود سوار بر یک قایق تندرو ظاهر میشود. مقام آمریکایی درباره این دیدار میگوید: «برایمان خط و نشان کشید. گفت که درباره ایرانیها سادهلوح هستیم و داریم کل منطقه را دو دستی تقدیم آنها میکنیم. این حرفی بود که سعودیها و اماراتیها همیشه میزدند: سادهلوح هستید.»