این حضور مستقل هرچند به مذاق خودروسازان کشورمان خوش نیامد اما به این نکته باید توجه داشت که رویه رنو برای ورود به بازار خودروی کشورها، رویه ثابتی است که از قضا نتایج قابلقبولی نیز برای صنعت خودرو آن کشورها در پی داشته است. با تمام این وجود قرارداد جوینت ونچر این شرکت فرانسوی برخلاف دیگر کشورها با خودروسازان داخلی نتایج خوبی در برنداشت.
رنو اوایل دهه 80 و طی قراردادی تحتعنوان پلتفرم مشترک X90، بهطور رسمی وارد بازار خودرو ایران شد این خودروساز اروپایی برای حضورجدی در ایران برخلاف پژو حتی در ایران سرمایهگذاری کرد حال آنکه بندهای قرارداد X90، هیچگاه اجرایی نشد. در این زمینه حتی عنوان میشود که تنها 10 درصد از قرارداد مورد نظر به اجرا درآمده است و بسیاری از بندهای آن عملی نشده است. در مورد چرایی این موضوع اظهارنظرهای متفاوتی میشود حال آنکه همگان بر دخالت مستقیم برخی از نمایندگان مجلس و دولتیها در عدم اجرای قرارداد، متفقالقول هستند. به این ترتیب در شرایطی رنو برای بار دوم و آن هم در تفاهمنامه با سازمان گسترش و نوسازی صنایع ایران در صنعت خودرو ایران حضور یافته که بررسی تجربه این شرکت فرانسوی در دیگر کشورها میتواند به نوعی نمایانکننده مسیر راه رنو در ایران باشد. آنچه مشخص است این تولیدکننده بزرگ اروپایی با دو روش سرمایهگذاری مشترک و مستقیم در بازار کشورهای آسیایی، اروپای شرقی و آمریکای شمالی حضور یافته است. اما آنچه در بررسی ورود رنو به بازار کشورهای در حال توسعه قابل بررسی است این است که رنو بعد از سرمایهگذاری مشترک، سریعا حضور خود در این کشورها را مستقل کرده و فروش، قیمت و خدمات پس از فروش را خود به عهده گرفته است. در این زمینه برخی از کارشناسان پیشبینی میکنند که رنو ممکن است با خرید سهام سازمان گسترش که تا سه سال دیگر باید واگذار شود به نوعی رویه خود در دیگر کشورها را برای حضور مستقل در ایران پیگیری کند.
استراتژی سرمایهگذاری رنو
در حالی یکی از انتقادات عمده در تفاهمنامه رنو و ایدرو این است که چرا سیاستگذاران صنعتی کشور حاضر به واگذاری سهم 60 درصدی به این خودروسازفرانسوی شدهاند که بررسی مدلهای همکاری رنو در کشورهای مختلف نشان میدهد، این شرکت در بدو ورود به هر کشوری مدل همکاری خود را بر مبنای جوینت ونچر قرار داده حال آنکه بهتدریج با خرید سهام حضور خود را مستقل کرده است. براین اساس بهرغم آنکه در شرایط کنونی انتقادات بسیاری متوجه تفاهمنامه اخیر ایدرو و رنو است و برخی از این انتقادات نیز از منظری قابل قبول به نظر میرسد، اما تجربه حضور رنو در کشورهای مختلف نشان از دارد که سرمایهگذاری مستقیم و حضور مستقل از طریق خرید سهام آن هم سهام بیش از 50 درصد یکی از استراتژیهای مهم این خودروساز طی 10 سال اخیر بوده است. بنا بر بررسیهای صورت گرفته، رنو در کشورهای رومانی، مراکش، ترکیه، کرهجنوبی، برزیل و چین سرمایهگذاری کرده است که مدل همکاری این شرکت براساس شرایط سیاسی و اقتصادی آن کشور متفاوت بوده است.
با وجود این تجربه سرمایهگذاری رنو در کشورهای مختلف نشان از آن دارد که این شرکت هر چند طی یک دوره زمانی اقدام به سرمایهگذاری مشترک در برخی از کشورها داشته است اما به دنبال گسترش فعالیتهایش در بازار کشورهای مذکور، مدل همکاری خود را از جوینت ونچر به سرمایهگذاری مستقیم تغییر داده است. به طوری که رنو در ابتدای حضور خود در رومانی با ایجاد یک شرکت مشترک با شرکت خودروسازی داچیا با سهم 51 درصد وارد بازار این کشور شد اما کمی پس از آنکه تولید در این شرکت وضعیت مطلوبی پیدا کرد، توانست تعهدات خود در خصوص تولید، فروش و اشتغال و توسعه صنعت خودرو این کشور را پوشش دهد و سهم خود را به 3/ 99 درصد افزایش دهد. به این ترتیب، آنگونه که به نظر میرسد، تبدیل مدل همکاری جوینتونچر به سرمایهگذاری مستقیم ازسوی رنو تجربهای است که این شرکت در برزیل و روسیه نیز داشته است. این شرکت فعالیت خود در برزیل را از 15 سال پیش آغاز کرده و در سال 2014 و پس از دو سال مذاکره شیوه همکاری خود را به سرمایهگذاری مستقیم به ارزش 900 میلیون دلار در دو سایت تغییر داد. رنو همین شیوه همکاری را با شرکت آوتواز روسیه داشته است. براین اساس آنگونه که مشخص است، یکی از مهمترین استراتژیهای رنو برای سرمایهگذاری در کشورهای مختلف خرید سهام یا تملک است؛ چراکه این شیوه موجب میشود، رنو بتواند بهصورت مستقل به تولید بپردازد؛ بهطوریکه تجربه حضور این شرکت در هند نیز گویای همین موضوع است. بهرغم آنکه مقامات هندی تمایل به سرمایهگذاری مشترک 50-50 با این شرکت داشتند اما کمی بعد از توسعه صنعت خودرو این کشور، سیاستگذاران هندی با تولید مستقل این شرکت موافقت کردند.
بنابراین رنو توانسته شبکه تولید، فروش و خدمات پس از فروش خود را داشته باشد. به اعتقاد کارشناسان، مهمترین موضوع در انتخاب این استراتژی در دست بودن مدیریت شرکت و کنترل سیستم تولید است؛ چرا که مدیران رنو به تولید اقتصادی و کیفی اهمیت بسیاری میدهند. از آنجا که سرمایهگذاری مستقیم و داشتن سهم بیشتر، قدرت عمل این شرکت در تولید را افزایش میدهد بنابراین این خودروساز فرانسوی ترجیح میدهد بهصورت مستقل همکاری خود را پایهریزی کند. موضوع مهم دیگر برای مدیران رنو، وجود بازار صادراتی برای محصولات است. برهمین اساس نیز مدیران این شرکت بر تولید اقتصادی و کیفی مدلهای روز خود تاکید دارند. به همین منظور نیز این شرکت تولید هر محصول خود را در یک کشور قرار میدهد تا ضمن ایجاد بازار صادراتی برای محصولات خود بتواند به اقتصاد کشورهای مبدا نیز کمک کند. در این زمینه میتوان به تجربه رنو در مراکش اشاره کرد؛ مراکش صنعت خودروی توانمندی نداشت؛ با وجود این رنو با خرید بخشی از یک شرکت مراکشی توانست به بازار این کشور وارد شود و پس از توسعه فعالیتهای خود، مابقی سهم این شرکت را بخرد و در حال حاضر نیز محصول سیمبل این شرکت از سایت مراکش برای کشورهای مختلف صادر میشود. با وجود این شرکت طی سالهای اخیر تنها اقدام به خرید سهام یا تملک سایت تولیدی داشته است؛ بهطوریکه با ورشکست شدن شرکت سامسونگ، رنو سهام 1/ 80 درصدی این شرکت را خرید و در حال حاضر نیز به تولید و صادرات محصولات فلوئنس، تالیسمان و کلئوس از این کشور میپردازد.