برای ارتقای سلامت اجتماعی باید جامعه سالم در اختیار داشت. حال برای دانستن تعریف جامعه سالم میتوان گفت که در این جامعه مسالهای تحت عنوان فقر معنا ندارد، چون فقر منشأ بسیاری از آسیبهای اجتماعی است.
بر اساس تعریف سازمان بهداشت جهانی «سلامت روانی سطحی از بهزیستی است که افراد میتوانند استعدادهایشان را کشف کنند، با استرسهای زندگی مقابله کنند، به شکل موثر کار کنند و روابط معنیدار برقرار کنند.»
برخی افراد بر این باورند که صرفا نبود بیماری روانی به معنی سلامت روانی است، اما متخصصان امر معتقدند سلامت یا اختلال روانی یک طیف بیانتهاست که در یک سمت آن اختلالات روانی و در سمت دیگر آن سلامت روانی قرار گرفته است. سلامت روان ابعاد روانشناختی، فیزیکی و اجتماعی دارد و بر نحوه کنترل استرس موثر است، در حالی که در جامعه ما تعریف مناسب از سلامت اجتماعی ارائه نشده و مقوله سلامت اجتماعی با جامعه سالم اشتباه گرفته میشود. صاحبنظران امر درباره میزان سلامت اجتماعی در جامعه این مثال را مطرح میکنند که اگر جامعه به شکل آیینه فرض شود، باید بررسی کرد که هر فرد خود را در آن آیینه چگونه میبیند؟ همچنین هر فرد در آن آیینه دیگر افراد را نسبت به خود به چه میزان قابل اعتماد میداند؟ بر اساس این تعریف باید این سوال را هر فرد از خود بپرسد که آیا به مردم جامعه اعتماد دارد؟ آیا فرد میتواند با محیط پیرامون خود ارتباط برقرار کند؟ این مساله به عنوان بخشی از سلامت فردی مورد توجه قرار میگیرد. باید زمینههای سلامت اجتماعی در جامعه فراهم شود. در این زمینه وزارت بهداشت میتواند با ارائه آموزشها تحت عنوان مهارت اجتماعی با دیگران ارتباط برقرار کند و به این شکل روشهای حل مساله را به دیگران بیاموزد. فراگیری این مهارتها میتواند در کسب سلامت اجتماعی جامعه تاثیرگذار باشد. این مقوله در ارتقای تعاملات جامعه تاثیرگذار است. همچنین در جامعه ما مقولهای تحت عنوان سلامت اجتماعی و اعتماد اجتماعی کمرنگ شده است. این مساله باعث بروز نا امنی و نداشتن اعتماد در تعاملات با دیگران میشود.
برخی افراد جامعه در پی نمایش هستند
با بررسی جامعه باید تاکید کرد که برخی افراد در پی نمایش خود در شبکههای مجازی هستند. از سوی دیگر نهادهای امنیتی و مسئول در این زمینه در پی آگاه سازی جامعه نسبت به خطرات این شبکهها هستند. باید دانست که افراد در زندگی واقعی هم به دنبال خودنمایی هستند، چون امروزه تعاملات، دوستیها و ارتباطات در جامعه رنگ باخته است. این نوع ارتباطات سلامت اجتماعی (social health)جامعه را به خطر انداخته است. فرد در این شرایط احساس تنهایی میکند. با بررسی میزان سلامت اجتماعی در بین افراد جامعه این سوال مطرح است که به چه میزان با دوستانتان در ارتباط هستید. باید دانست که بررسی ارتباطات و تعاملات درباره میزان سلامت روان با اینکه افراد از طریق شبکههای مجازی با دوستانشان در ارتباط باشند، متفاوت است. در اصل ارتباط رودرروی افراد با یکدیگر از صمیمیت برخوردار است. در ضمن به کارگیری شبکههای اجتماعی و فضای مجازی ارتباطات افراد را به خطر انداخته است، چون در ایجاد ارتباط به وسیله فضای مجازی افراد با شیوه مورد پسند دیگران خواستار بر قراری ارتباطات هستند. بنابراین سازمانهای مربوطه با تدوین بخشنامههای متعدد و آموزشهای همگانی به اشکال مختلف میتوانند احساس امنیت را به شکل عمومی ارتقا دهند. اینکه افراد برای حمایت دیگران خود را به اشکال مختلف نمایش دهند، سلامت اجتماعی جامعه را به خطر میاندازد. در اصل این شیوه رفتار افراد را از جامعه دور کرده و تعاملات را با خشونت همراه میکند. افراد به دلیل این شیوه ارتباطی آستانه تحملشان تنزل یافته است.
فقرزدایی، ریشه ارتقای سلامت روان در جامعه
برای ارتقای سلامت اجتماعی باید جامعه سالم در اختیار داشت. حال برای دانستن تعریف جامعه سالم میتوان گفت که در این جامعه مسالهای تحت عنوان فقر معنا ندارد، چون فقر منشأ بسیاری از آسیبهای اجتماعی است. در جامعه با فقرزدایی میتوان برای دستیابی افراد به حداقل نیازها اقدامات اساسی انجام داد. درضمن چنین سبک زندگی تحت عنوان تامین اجتماعی فراگیر بررسی میشود. هم اکنون اصلیترین مساله در جامعه رفاه اجتماعی و تامین اجتماعی فراگیر است. در این سبک زندگی هر فرد در مواجهه با مشکلات زندگی تنها نیست، بلکه تصمیمگیران جامعه از او حمایت میکنند تا بتواند توانمند به فعالیت بپردازد. هم اکنون افراد در زندگی هیچمصونیتی در مقابل بروز مشکلات احتمالی ندارند. برای مثال امروزه در جامعه ایران مسالهای تحت عنوان امنیت شغلی وجود ندارد و همین مساله میتواند افراد را با چالشهای مختلف روبهرو کند. همچنین در جامعه نیازمند امنیت اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی و... هستیم. برای مثال نشاط اجتماعی یک مساله مهم در ارتقای سلامت اجتماعی است، اما برخی مسئولان امر تمایلی به رسمیت شناختن این امر ندارند. افراد باید در کنار یکدیگر شاد باشند، هر چند این قضیه در برهههای زمانی مختلف به اشکال گوناگون مورد برخورد سلبی قرار گرفته است، اما این مساله باعث شده تا میزان شادی در کشور ما در حد متوسط باشد. با این تفاسیر در کشور ما دیگر امکانات هم در حد متوسط است، چون همگان در ایران در صدد دستیابی به زندگی مطلوب هستند. در این وضعیت مسئولان امر باید نسبت به جامعه احساس مسئولیت کرده و با فراهم کردن بسترهای لازم بتوانند نسبت به گذران زندگی مناسب برای مردم اقدامات اساسی انجام دهند. در این شیوه افراد نباید منتظر استفاده از فرصتها به شکل برابر باشند، بلکه هر فرد بر اساس نیازهای خود میتواند از امکانات بهرهمند شود. همچنین برای ارتقای سلامت روان در جامعه میتوان از آموزش به شکل مستقیم و غیرمستقیم بهره جست. در ضمن آموزشها در گام نخست باید از خانواده و مدارس تحت عنوان مهارت ارتباطی، مهارت زندگی، مدیریت استرس و مهارت اجتماعی آغاز شود.
تاثیر هوش هیجانی بر سلامت روان
امروزه پژوهشهای علمی دستیابی به موفقیت را منوط به میزان هوش افراد نمیداند، بلکه افراد با هوش هیجانی مناسب میتوانند به وسیله تعاملات بیشتر با دیگران در زندگی موفق باشند. این افراد در هر گروه و شغلی با موفقیتهای فراوان مواجه میشوند. همچنین پژوهشهایی درباره بازداری فکر (یعنی سعی در فکر نکردن به بعضی مسائل، هیجانات و...) و تاثیر آن بر سلامت روان انجام شده است که نتایج آنها نشان میدهد بازداری، موجب افزایش فکر کردن درباره مسائل بازداری شده میشود. یک احساس یا هیجان بازداری شده بیشتر تحریک کننده است. از این دیدگاه بازداری افکار مهیـج میتواند باعث ادامه یافتن واکنشهای هیجانی ناخواسته شود. بازداری هیجانی (چه خود آگاه و نا خودآگاه) در سلامت روانی موثر است.