مدیریت زمان یک پیش شرط برای عملکرد کار مؤثر

دکتر  مهناز عسکریان روانشناس، استاد و عضو هیئت علمی دانشگاه در ارتباط مدیریت زمان مطرح کردند: مدیریت زمان یک پیش شرط برای عملکرد کار مؤثر است و شامل توانایی درک اولویت بندی های زندگی است.  مدیریت زمان شامل مهارتهای بهره برداری بهینه از زمان است و به تدبیر پیش بینی زمان و تشخیص زمان در اولویت های موردنظر اطلاق می گردد و همچنین شامل مهارت های نظیر برنامه ریزی برنامه سازماندهی و کنترل زمان می‌باشد.

مدیریت زمان یک پیش شرط برای عملکرد کار مؤثر

دکتر عسکریان تصریح کرد: مدیریت زمان تنها زمانی امکان پذیر است که اهداف  و الویتها روشن و بخوبی تعریف شده باشند. بنابراین اگراهداف روشن نباشد، باید دوچندان زمان صرف نمود و تلاش کرد. مدیریت زمان میتواند روشی جهت پایش و کنترل زمان تلقی شود. از این طریق افراد هنگام کار کردن می توانند با مدیریت زمان خود در یک زمان واحد، وظایف متعددی را انجام داده و مسئولیت های خود را درک کنند و با محدودیت ها سازگار گردند.همچنین میتوان با تعیین اهداف، وظایف محوله را برنامه ریزی  و اولویت بندی کرد و فعالیتهای انجام شده را فهرست نمود.

این روانشناس افزود: مدیریت زمان یک دیسیپلین شخصی است که وقتی انسان با آن احاطه پیدا می کند، می تواند آنچه را می خواهد به دست آورد. یادگیری مدیریت زمان سبب می شود که اولا فرد از انرژی و استرس کمتری برخوردار شود ثانیا عزت نفس فرد افزایش مییابد ثالثا از طریق یادگیری مهارت مدیریت زمان شخص مکان کنترل درونی کسب می کند و احساس می کند که به محیط و سرنوشت خود مسلط است.

مراحل مدیریت زمان عبارتند از :

الف) هدف گذاری

ب) اولویت گذاری

ج) برنامه ریزی

 مفهوم روانشناختی مدیریت زمان

دکتر عسکریان در مفهوم روانشناختی مدیریت زمان بیان کردند: به لحاظ روانشناختی، برداشت یک فرد از سپری شدن زمان، ممکن است در شرایط و زمینه های متفاوت زندگی و نیز در حالات روحی متفاوت، دستخوش تغییر گردد. به بیانی دیگر، ارزیابی ذهنی ما از زمان به میزان زیادی تحت تأثیر شرایط سنی، وضعیت جسمانی، سلامت یا بیماری، نوع احساسات، نیازها و انتظارات قرار میگیرد. بودن در انزوا و یا برخورداری از معاشرت اجتماعی مناسب نیز از عوامل اثرگذار هستند. در چنین شرایطی ارزیابی و برداشت ذهنی از سپری شدن وقت با گذر عینی زمان همخوانی ندارد. گذشت زمان ممکن است کوتاهتر و یا بلندتر ادراک گردد. مثلاً هنگامی که انسان مشغول کار خوشایندی است و یا به کار و تلاش متنوعی میپردازد، زندگی پرمشغله ای را میگذراند و زمان را زودگذر تجربه میکند. چنانچه برای دوستی تعریف کنید که «از بس سرم شلوغ است، نفهمیدم این هفته چطور سپری شده است.» احتمالا به شما خواهد گفت((حتما به تو خوش می گذرد ).

ایشان افزودند: فردی که در حالت انتظار همراه با هیجان به سر میبرد، فواصل زمانی را بلندتر و گذر زمان را طولانی تر احساس میکند و به اصطلاح ثانیه ها را میشمارد. این حالت ممکن است با غم و اندوه همراه باشد. شخصی که بنا به عللی دلش گرفته است، هر چیزی برای او غم انگیز، خفه و دلگیر است. حوصله هیچکس و هیچ چیز را ندارد. دنیا و زندگی اش را تیره و تار می بیند و ملالی خاطر است، احساس میکند خسته و کسل است و انرژی اش تمام شده و رمق دست زدن به هیچ کاری را ندارد..بروز چنین حالتی غالباً با عوارض دیگری نظیر غمگینی، احساس یأس و ناامیدی به آینده، عدم تمرکز ذهنی، احساس دلشوره و بیحالی، فقدان انگیزه، اختلال در خواب و اشتها و عدم تمایل به برقراری ارتباط اجتماعی همراه است.

نتایج مدیریت زمان

دکتر مهناز عسکریان بیان داشتند: داشتن مدیریت زمان باعث میشود که احتمال دستیابی به نتایج مثمرثمر بیشتر بوده و افراد با داشتن مشغله های بسیار زیاد روزمره اما اضطراب کمتری را تجربه نمایند زیرا با درج برنامه های زندگی و تعین زمان معین برای به انجام رساندن آن ،نگرانی فرد را نسبت به جاماندن از اهداف و یا از دست دادن زمان برای عملیاتی کردن آنها را بکاهد و به طور حتم خود را مقید به انجام کارها در زمان معین بداند. از دیگر نتایج مدیریت زمان کاهش ابتلا به فراموشب میباشد ، زمانیکه تمامی برنامه هایتان را بر اساس الویت بندی آنها در محدوده زمانی مشخص مینمایید ، دیگر تداخل افکار و برنامه ها مانع از فراموشی شما خواهد شد . از سویی مدیریت زمان بهترین راهبرد برای بروز اهمالکاری در افراد میباشد . اهمالکاری ، اختلال شایعی است که اغلب افراد با آن دست و پنجه نرم کرده و اغلب کار امروز را به فردا محول مینمایند. در حالیکهمدیریت زمان نقطه مقابل بروز این ویژگی نادرست در افراد میگردد.

این عضو هیات علمی در پایان بیان داشتند: زمانیکه افراد  به خوبی برنامه هایشان را یکی پس از دیگری به نحو احسن و با مدیریت زمان به سرانجام میرسانند ، در نهایت احساس رضایتمندی نسبت به خود داشته و از اعتماد به نفس بالاتری برخوردار میباشند.بنابراین اصلح تر است که مدیریت زمان را به عنوان یکی از مهارتهای شاخص زندگی از همان اوایل دوران کودکی به افراد آموزش دهیم و مانع بروز اهمالکاری و اغتشاش خاطر برای به ثمر رساندن اهداف نماییم.