داشتن "استرس خوب" باعث هوشیاری فرد شده و به طور مثال موجب میشود فرد هنگام عبور از خیابان دقت بیشتری داشته باشد. در واقع وجود این نوع از استرس بدن را وارد وضعیت "خودمحافظتی" میکند.
با این حال زمانی که استرس مزمن شده و به شکل استرس بد ظاهر شود، فرد را دچار استیصال میکند و میتواند بر سلامت کل بدن تاثیر سوء بگذارد. همچنین بدن به لحاظ جسمی و اتوماتیک به آن واکنش نشان میدهد و همچون یک عامل تهدید کننده با آن برخورد میکند.
زمانیکه بدن به طور پیوسته در وضعیت آماده باش و خودحفاظتی باشد، سیستم احساس خستگی کرده و روند افولی را در پیش میگیرد. سطح ایمنی کاهش پیدا کرده، بدن دچار التهاب میشود. در قدرت حافظه و تمرکز فرد و خواب مشکلاتی بوجود میآید. همچنین ممکن است تغییرات جسمی دیگری هم چون گرفتگی ماهیچهها، اضطراب و ترشح هورمونهای استرس کورتیزول و آدرنالین ظاهر شود.
در بیشتر مواقع فرد در مقابل استرس احساس ضعف میکند اما تحقیقات نشان میدهد اقدامات بسیاری وجود دارد که میتوان برای مقابله با استرس انجام داد. به گفته متخصصان راه حل مورد نظر فرار از احساسات منفی و دردناک نیست بلکه باید چگونگی واکنش ذهن و بدن را تغییر داد. بررسیها حاکی از آن است که این مهارتها مغز را آموزش میدهد تا از درد و احساس ناخوشایند جسمی و روانی دور شود.
مجله تایم به برخی از این راهکارها اشاره کرده است:
آرام کردن سیستم عصبی با واکنشهای آرام کننده: واکنشهای آرام بخش اقداماتی است که به طور مستقیم با افزایش استرس، تنش و درد مقابله میکند. برای این منظور تنفس دیافراگمی یا دیگر تمرینات تنفسی یوگا توصیه میشود. این روشهای آرامش بخش از طریق کاهش فشار خون، ضربان قلب و گرفتگی ماهیچهای سیستم عصبی را آرام میکنند. زمانیکه ذهن در وضعیت استرس باشد تنفس سخت میشود. اما بررسیها نشان میدهد زمانیکه فرد آگاهانه تنفس خود را تغییر دهد میتواند به سرعت تغییر احساسات خود را حس کند.
مدیتیشن (مراقبه): مدیتیشن هم تکنیک دیگری است که واکنش آرام سازی را در پی دارد. اسکن مغزی افرادی که به طور مرتب مدیتیشن انجام میدهند نشان دهنده کاهش فعالیت در بخشهایی از مغز است که با درد مرتبط است. همچنین فعالیت را در بخشهایی از مغز افزایش میدهد که با تنظیم احساس ارتباط دارد.
افرادی که دچار درد مزمن یا استرس هستند با انجام مدیتیشن، احساس درد روی آنان تاثیر کمتری دارد. زمانیکه تنفس دیافراگمی و مدیتیشن به طور مرتب انجام شود ذهن و بدن آموزش میبیند تا در برابر عوامل استرسزا کمتر واکنش نشان دهد.
دور کردن افکاری که درد و ناراحتی را در خود جای میدهند: افکار منفی میتوانند احساس درد و ناراحتی را افزایش دهند. به همین دلیل ضرورت دارد به فرد آموزش داده شود که چگونه میتوان از مشغول کردن ذهن به آنها جلوگیری کرد.
بنابر این گزارش، یکی از روشهای عملی "رفتار درمانی شناختی" است که به افراد در تشخیص و تغییر اعتقادات و باورهای غیر مفید که در تشدید ناراحتیهای جسمی و احساسی نقش دارند، کمک میکند. در این روش افراد از الگوهای فکری پیروی میکنند که عملهای مثبت و حس خوب را تقویت میکنند.