علی مرادی در جدیدترین اظهار نظرش درباره ماجراهای بهداد سلیمی گفته به اجلاس جهانی که رفته اند ، برای حل دلخوری فدراسیون جهانی عذر خواسته اند. این حرف خیلی سادست. یک عذرخواهی که احتمالا چیزی از کسی کم نمی کند. الان هم می گویند مهم منافع ملی است که با یک عذرخواهی ساده تامین شده است. با یک عذرخواهی که دیگر چیزی از کسی کم نمی شود.
این پایان همان ماجرایی است که آقایان اعتقاد داشتند طلای مسلم ایران را دزدیده اند. بهداد که با آسیب دیدگی و درد ، 6 ماه از خانواده اش دور مانده بود تا به المپیک برسد ، با تصمیم حضرات گرانقدر این کاره ، وزنه 245 کیلوگرمی را برای شروع مسابقاتش انتخاب کرد. الان که در داخل صحبت می کنیم همه این بزرگواران می گویند حق بهداد خورده شده، می گویند اصلا اشتباه فنی در انتخاب وزنه نداشته اند. می گویند اعتراض شان به جاست. در عمل اما برای همه آن جوزدگی روز مسابقه ، برای شان عذرخواهی مانده است.
شما که تمام زحمات یک قهرمان را با اشتباه در انتخاب وزنه به باد دادید ، شما که وقتی قافیه برای تان در تشکیلات جهانی تنگ آمد ، عقبگرد کردید و نه دیگر کسی را جلاد می نامید ، نه نظرتان این است که فدراسیون جهانی نمی خواهد 3 طلا را به یک کشور بدهد ، نه حرفی درباره اشتباه بودن تصمیم داوران دارید . رفتید و برای فریادهای سرمربی تان عذر خواستید ، گفتید قهرمان تان شوکه شده بوده و اشکش برای این که فکر می کرده حقش خورده شده ، آنچنان با گریه فریاد زده است ، چه ایرادی دارد در داخل هم از مردم عذر بخواهید. از خود بهداد عذر بخواهید که بالاخره می توانسته حالا یک نقره المپیک هم به همه عناوینش اضافه کرده باشد. شما که خودتان به طور ضمنی بارها گفته بودید می دانستید با آسیب دیدگی شدید بهداد ، برایش خیلی سخت بود بتواند مدال طلا را در رقابت با حریف آماده گرجی اش بگیرد.
چرا این قدر به مردم جو دادید و جماعت را وری ملتهب کردید که حاصلش ترس از محرومیت بین المللی تان باشد. درک تان می کنیم ، آن زمان نیاز به قهرمان قربانی شده داشتید. به اینکه بگویید پهلوان تان را سر بریدند. بدون شک ما هم با شما هم نظریم اشتباه داوری در آن صحنه بوده. اصلا اشتباه هم که نباشد ، سختگیری کردند و می توانستند از این همه سختگیری شان کم کنند.
ولی اگر خودتان تصمیم فنی بهتری گرفته بودید الان یک نقره را روی سینه بهداد می دیدیم و 4 سال تلاشش بی حاصل نمانده بود ، آن وقت از این می گفتیم که طلای مان را دزدیدند ، نه اینکه هم شلاق را خورده باشیم ، هم جریمه را داده باشیم و هم پیاز را پوست کنده باشیم! این وضعیت امروز ماست. هم مدال مان را باختیم ، هم ناچار به عذرخواهی شدیم و بدهکار هم هستیم و افکار عمومی مان هم دیگر سخت اعتماد می کنند به ادعاهای مان. ما یک قهرمان مان را متاسفانه قربانی منیت و اشتباهی کردیم که هنوز هم نمی خواهیم آن را بپذیریم!