خیلیها این روزها پرویز مظلومی را نقد میکنند، نقدهایی که برخی از آنها کاملا درست است، به عنوان مثال کوچینگ تیم و افت بدنی استقلال در دربی و در اواخر لیگ کاملا دیده میشد و در برخی تصمیم ها هم تردید و عدم خاصیت فرماندهی را میتوانستید در صورت پرویز مظلومی ببینید. با این وجود اما همه انتقادها وارد نیست و به نظر میرسد باید مظلومی را همانگونه که هست نقد کرد نه بیشتر و نه کمتر.
وفای به عهد و کسب سهمیه
در دفاع از سرمربی بی دفاع این روزهای استقلال ابتدا باید نوشت، او پرویز مظلومی تنگستانی سرمربی کنونی استقلال در روزی که برنامهاش را به هیات مدیره برد اعلام کرد که برای سال اول او سهمیه آسیایی میگیرد.
...و تنگستانی استقلالیها چنین هم کرد، او امروز سهمیه آسیایی گرفته که تراکتورسازی با یکی دوجین بازیکن و ذوب آهن با ثبات کامل مدیریتی و سپاهان با امکانات بی پایان نتوانستند آن را به دست بیاورند. اینکه هیات مدیره استقلال امروز زیرحرفشان در ابتدای فصلی که برنامه مظلومی را قبول کردند و او را برای سرمربیگری انتخاب کردند زدهاند، ماجرای دیگری است.
بهتر از امیر قلعه نویی
در سوی دیگر ماجرا باید نگاهی کرد به جایگاه قبلی استقلال که با امیر قلعه نویی سال قبل ششم شد و سال قبلتر پنجم در لیگ برتر. استقلال اما با پرویز مظلومی در نهایت سوم شد. استقلال با امیر قلعه نویی دو دربی سال قبل را باخت اما با پرویز مظلومی یک باخت و یک مساوی از خود به جا گذاشت و سهمیه آسیا را هم گرفت.
ضعفهای باشگاه
از نتایج که عبور کنیم میرسیم به اتفاقات درون استقلال. مظلومی البته در آخرین مصاحبهاش در لیگ برتر به مواردی اشاره کرد که بعدها بیشتر در مورد آنها خواهیم شنید، مواردی مثل قهر کرار، رفتن ریوالدو، مصدوم بودن شیحی و عدم جذب حتی یک بازیکن از لیست شش نفره نیم فصل.
پرویز مظلومی البته در این مسیر پراختلافترین هیات مدیره را هم داشت تا جایی که با وجود شانس قهرمانی در دو جام برخی اعضا حرف از برکناری وی میزدند.
مظلومی البته ادامه داد و هنوز هم میتواند قهرمان حذفی شود اما او با وجود فینالیست شدن تیمش در جام حذفی اجازه میدهد که دیگران همچنان حرف بزنند و این البته ضعف کاریزمای فرماندهی او را می رساند.
بدتر از امیر قلعه نویی
اگر مقایسه ای داشته باشید بین مظلومی و امیر قلعه نویی متوجه می شوید تسلیم شدنی که مظلومی امروز و در حالی که سهمیه گرفته – به قول خودش وفا کرده – و در فینال جام حذفی هم هست، نشان میدهد را امیر قلعه نویی بعد از ششم شدن در لیگ هم از خود نشان نمیداد. در واقع باید گفت مظلومی لایق این همه انتقاد فنی نیست اما مستحق انتقاد در بعد فرماندهی و سخنوری هست.
در نهایت اینکه اگر چه استقلال هم مجبور است روی ریل علم گرایی لیگ برتر حرکت کند و با مظلومی استراتژی کاملی ندارد اما نقدها و رفتار امروز هم با مظلومی منصفانه به نظر نمی رسد.