چرا امام حسن (ع) فرمان صلح و امام حسین (ع) فرمان جهاد دادند؟

خداوند در آیه ۷۷ سوره مبارکه نساء به ماجرای کفار اشاره می‌کند که زمانی که پیامبر (ص) فرمان صلح داده بود درخواست جنگ داشتند، اما هنگامی که پیامبر فرمان جهاد داد از مشرکان می‌ترسیدند و از جنگ فرار می‌کردند. آن‌ها نپذیرفتند که پیامبر (ص) در مقطعی فرمان صلح و در مقطعی فرمان جهاد بدهد درحالی که پیامبر (ص) براساس صلاح جامعه و براساس دستورات مستقیم خداوند این فرامین را صادر می‌کردند.

این نمونه در تاریخ اسلام یک بار دیگر رخ داد و امام حسن (ع) در مقطعی فرمان صلح داد و پس از ایشان امام حسین (ع) فرمان شهادت، یعنی اقتضای دوران امام حسن (ع) صلح و اقتضای دوران امام حسین (ع) شهادت بود همان‌طور که پیامبر (ص) هم در دوران حیاتشان از هر دو گزینه صلح و جهاد در مقاطع مختلف استفاده کردند، اما بسیاری از جامعه اسلام تقوا پیشه نکردند و از فرمان امام معصوم سرپیچی کردند.

در ادامه این آیه خداوند انسان را از دلبستن به دنیا نهی کرده و می‌فرماید: بگو اگر تقوا پیشه کنید آخرت برای شما بهتر است و بدانید ذره‌ای به شما ستم نخواهد شد.

در ادامه تفسیر این آیه شریفه براساس تفسیر نور تقدیم می‌شود.

متن آیه

أَلَمْ تَرَ إِلَى الَّذِینَ قِیلَ لَهُمْ کُفُّواْ أَیْدِیَکُمْ وَأَقِیمُواْ الصَّلَوةَ وَءَاتُواْ الزَّکَوة فَلَمَّا کُتِبَ عَلَیْهِمُ الْقِتَالُ إِذَا فَرِیقٌ مِّنْهُمْ یَخْشَوْنَ النَّاسَ کَخَشْیَةِ اللَّهِ أَوْ أَشَدَّ خَشْیَةَ وَقَالُواْ رَبَّنَا لِمَ کَتَبْتَ عَلَیْنَا الْقِتَالَ لَوْلَآ أَخَّرْتَنَآ إِلَى‌ أَجَلٍ قَرِیبٍ قُلْ مَتَعُ الدُّنْیَا قَلِیلٌ وَالْأَخِرَةُ خَیْرٌ لِّمَنِ اتَّقَى وَلَا تُظْلَمُونَ فَتِیلاً

ترجمه

آیا نمى‌‌نگرى کسانى را که (پیش از هجرت) به آنان گفته شد (اکنون) دست نگهدارید و نماز به پا دارید و زکات بپردازید. لیکن، چون جهاد (در مدینه) بر آنان مقرّر شد، گروهى از آنان از مردم (مشرک مکّه) چنان مى‌‌ترسیدند که گویا از خدا مى‌‌ترسند، بلکه بیش از خدا (از کفّار مى‌‌ترسیدند) و (از روى اعتراض) گفتند: پروردگارا! چرا جنگ را بر ما واجب کردى؟ چرا ما را تا سرآمد نزدیک (مرگ طبیعى) مهلت ندادى؟ بگو: برخوردارى دنیا اندک و ناچیز است و براى کسى که تقوا پیشه کند آخرت بهتر است، و به اندازه‌ رشته‌ میان هسته خرما، به شما ستم نخواهد شد.

نکته‌ها

مسلمانان صدر اسلام در دوران سخت مکّه، از پیامبر اسلام اجازه‌ جنگ با مشرکان را مى‌‌خواستند و مى‌‌گفتند: پیش از اسلام، عزیز بودیم، اینک به خاطر اسلام گرفتار فشاریم، بگذار بجنگیم تا عزّت خود را به دست آوریم. پیامبرصلى الله علیه وآله که آن هنگام مأمور به جنگ نبود، اجازه نمى‌‌داد، ولى پس از هجرت که فرمان جهاد آمد، جمعى از همان جهاد طلبان، دست به اعتراض و بهانه‌جویى زدند و کفّار مکّه را بزرگ شمرده و از آنان به شدّت مى‌‌ترسیدند.

«خَشیة» به ترسى گفته مى‌‌شود که برخاسته از عظمت و بزرگ دانستن طرف باشد.

امام صادق‌ علیه السلام فرمود: مراد از «کُفّوا ایدیکم»، «کفّوا السنتکم» است، گویا شعارهاى توخالى مى‌‌دادند که آیه نازل شد، دست بردارید.

امام باقرعلیه السلام یکى از نمونه‌‌ها را صلح امام حسن‌ علیه السلام معرّفى فرمودند که آن صلح از آنچه خورشید بر آن مى‌‌تابد براى امّت اسلام بهتر بود.

آرى، رهبر معصوم گاهى مثل امام حسن‌ علیه السلام فرمان آتش‌ بس مى‌‌دهد و گاهى مانند امام حسین‌ علیه السلام جهاد و شهادت را لازم مى‌‌داند.

در روایات متعددى مى‌‌خوانیم که مراد از اجل قریب که مردم تقاضاى تأخیر جهاد را تا آن زمان دارند، قیام حضرت مهدى‌ (عج) است. یعنى افرادى مى‌‌گویند: تا زمان قیام امام زمان‌ علیه السلام نباید حکم قتال بیاید.

پیام‌ها

توجّه به تاریخ، سازنده است. «ألم تر...»

در آغاز هر انقلابى، تحمل مشکلات و سعه‌ صدر لازم است. «کفوا ایدیکم»

باید احساسات زودرس و شعارهاى توخالى را کنترل کرد. «کفوا ایدیکم»

دستورهاى خداوند، طبق مصالح واقعى است، نه تقاضاى مردم. «کُفّوا ایدیکم» (با توجّه به شأن نزول)

همیشه و همه جا شمشیر کارساز نیست. در شرایط بحرانى و عدم آمادگى، نباید بهانه به دشمن قوى پنجه داد. «کُفّوا ایدیکم»

از رسول خدا و فرمان خدا جلو نیفتید و در امور دینى، اظهار سلیقه‌ شخصى نکنید. «کفّوا ایدیکم»

با نماز که یاد خداست، آرامش درونى کسب کنید و با زکات، خلاهاى اقتصادى را پر کنید. «اقیموا الصلوة و آتواالزکاة»

مسائل عبادى اسلام با مسائل اقتصادى آن بهم پیوسته است. «الصلوة، الزکاة»

در میان عبادات، نماز و زکات جایگاه ویژه دارد. «اقیموا الصلوة و آتوا الزکاة»

نماز بر زکات مقدّم است. (هر کجا نامى از این دو است، اوّل نام نماز است)

فرمان نماز و زکات قبل از جهاد صادر و تشریع شده است. «کُفّوا ایدیکم و اقیموا الصلوة...»

خودسازى، مقدّم بر جامعه‌سازى است، آنکه اهل نماز و زکات نباشد، اهل اخلاص و ایثار هم نخواهد بود. «اقیموا الصلوة و آتواالزکاة»

آنان که زود داغ مى‌‌شوند، زود هم سرد مى‌‌شوند. آرى هر داغى، سرد مى‌‌شود، ولى هیچ پخته‌‌اى خام نمى‌‌شود. «کفّوا ایدیکم... فلما کتب... لِمَ کتبت»

انقلابى بودن مهم نیست، انقلابى ماندن مهم است. گاهى از شعار تا عمل فاصله زیاد است. «فلما کتب... اذا فریق منهم یخشون»

فرمان جهاد، وسیله‌ آزمایش مردم است. «کتب... القتال... فریق‌منهم یخشون»

عامل مهم ترک جهاد، دلبستگى‌‌هاى دنیوى است. «لولااخرتنا الى اجل»

سرچشمه اعتراض به فرمان جهاد ترس است. «یخشون... لِمَ کتبت»

به فرمان‌‌هاى خدا و زمان صدور آن‌ها اعتراض نکنید. در برابر امر الهى، محاسبات زمانى و مکانى خود را کنار بگذارید. «لولا اخّرتنا الى اجل قریب»

اعتراض به فرمان خدا نشانه‌ بى‌‌تقوایى است. «لِمَ کتبت... خیرٌ لمن اتّقى»

اگر چشم اندازتان را وسیع‌تر از این جهان مادّى قرار دهید، به متاع اندک دنیا دلبسته نمى‌‌شوید. «والاخرة خیر»

کامیابان آخرت، تنها اهل تقوایند. «خیر لمن اتّقى»