در حالی که هشدارهای تحلیلگران مختلف به دولت آمریکا درباره تبعات مواضع ضد ایرانی این کشور ادامه دارد، یک تحلیلگر آمریکایی یادداشتی نوشته و درباره گزینههای مختلفی که ایران برای پاسخ به واشنگتن در اختیار دارد، هشدار داد.
یادداشت منتشر شده در «نیویورک مگزین» با توئیت هفته قبل «دونالد ترامپ» علیه همتای ایرانی او شروع شده ( + ) و نویسنده آمریکایی سپس نوشته است: «قابل پیشبینی بود که این توئیت سبب ایجاد گمانهزنیهای دیوانهوار درباره اینکه دولت ترامپ در حال برنامهریزی برای اعلان جنگ علیه ایران است شود یا حتی بدتر از آن اینکه، ترامپ بدون اندیشیدن درباره تبعات آن به چنین کاری مبادرت کند».
«یونا شپ» ادامه داد: «ترامپ ظرف ۳۶ ساعت، از درشتگویی عقبنشینی کرد و گفت که آمریکا آماده رسیدن به توافق با ایران است و تصمیمش برای پاره کردن توافق هستهای و اعمال مجدد تحریمها ایران را در وضعیتی قرار داده که هر توافقی که به این کشور پیشنهاد شود را خواهد پذیرفت. از (تشدید) بحران جلوگیری شد یا حداقل اینطور به نظر میرسد که جلوگیری شده باشد».
این تحلیلگر آمریکایی سپس به هشدارهای مقامهای ایرانی به مواضع دولت آمریکا درباره تلاش برای به صفر رساندن صادرات نفت ایران به ویژه سخنان سردار «قاسم سلیمانی» فرمانده نیروی قدس سپاه پاسداران خطاب به «دونالد ترامپ» پرداخت.
تحلیلگر آمریکایی ادامه داد: «در صورت جنگ، ایران راههایی برای زدن ضربات دردناک به آمریکا و متحدانش دارد. ایران میتواند فعالیتهای سایبری- جاسوسی و جنگ سایبری را تشدید کند، از نیروهای نیابتی منطقهای خود برای حمله به منافع آمریکا و متحدانش در خاورمیانه استفاده کند و درگیریها و منازعات در عراق، سوریه و یمن را پیچیده کند».
او «توان و قدرت ایران برای بستن تنگه هرمز» را کارت بازی ایران در برابر دونالد ترامپ رئیسجمهور آمریکا خواند و نوشت: «حتی بستن جزئی و بخشی از این آبراهه استراتژیک میتواند سبب صعود شدید بهای جهانی نفت شود».
از نظر این تحلیلگر آمریکایی، بستن تنگه هرمز «البته میتواند از منظر اقتصادی برای ایران فاجعهبار باشد اما در مواجهه با یک تهدید موجودیتی، تهران شاید به این تصمیم برسد که انجام این کار ارزش پرداخت هزینهاش را دارد».
او ادامه داد: «ایران تاکنون مجموعهای از تدابیر مقابلهای مختص به خودش را انجام داده اما در دام ترامپ نیفتاده و در حال انجام اقداماتی برای آمادگی در برابر محاصره آمریکا است. این کشور به پایبندی به توافق هستهای ادامه میدهد به رغم آنکه آمریکا عملا این توافق را به یک متن مُرده تبدیل کرده است. ایران در تلاش برای حفظ تجارت با کشورهای اتحادیه اروپا و ممانعت از خروج سرمایهگذاریهای شرکتهای اروپایی است، اما تهدید ترامپ درباره بر هم خوردن روابط تجاری آنها با آمریکا در صورت عدم مشارکتشان در اعمال تحریمها علیه ایران، انجام چنین ماموریتی برای ایران را ناتمام و غیرممکن میکند».
«یونا شپ» همچنین نوشت: «یک شریک محتملتر ایران در تلاش برای دور زدن یا کم کردن شدت تاثیر تحریمهای آمریکا، روسیه است؛ کشوری که در قیاس با اروپا به دلایل مختلف در برابر فشار آمریکا انعطافپذیرتر است و همچنین تمایل بیشتری برای تعامل با ایران دارد».
از نظر او، هدف نهایی و غایی مواضع دولت آمریکا در قبال ایران، سرنگونی نظام جمهوری اسلامی ایران است.
تحلیلگر آمریکایی معتقد است: «دولت ترامپ در حال بررسی برای حمله و اشغال ایران نیست اما تقریبا هدف آشکاری دارد و آن تغییر رژیم است. مایک پامپئو (وزیر خارجه)، جان بولتون مشاور امنیت ملی کاخ سفید و دیگر شخصیتهای کلیدی جمهوریخواهان در کنگره آمریکا حامیان صریح و علنی سرنگونی جمهوری اسلامی هستند».
از نظر نویسنده، «مقاومت ارتش در برابر آغاز یک جنگ بزرگ دیگر در خاورمیانه، سبب ممانعت از در اولویت قرار گرفتن جنگ مد نظر این تندروها شده است، چرا که تنها ژنرالهای واقعی هستند که در قیاس با همتایان پشت میز نشینشان، هزینههای حقیقی جنگ را میفهمند. در نتیجه، به نظر میرسد راهبرد دولت (ترامپ) این باشد که خود مردم ایران کار دشوار سرنگونی حکومتشان را برای ما انجام دهند».
این کارشناس آمریکایی با اشاره به ادعاهای دولت ترامپ مبنی بر «تظاهرات و اعتراضهای گسترده» در ایران تصریح کرد: «به نظر میرسد که دولت ترامپ این اعتراضها را بهترین راه برای تغییر رژیم در تهران بدون مداخله نظامی آمریکا میداند».
او افزود: «ایرانیها شاید خواهان تغییر باشند اما قطعا فروپاشی اقتصاد، جامعه و دولتشان آن نوع تغییری نیست که در ذهنشان دارند. مضاف بر این، تاریخ نشان داده است که بهترین راه برای بی اعتبار کردن یک جنبش اعتراضی مشروع، مرتبط کردن آن با یک دشمن بدخواه و بد طینت خارجی است. حمایت تمام عیار آمریکا از اعتراضات در ایران میتواند به معنای صدور حکم مرگ آن باشد».
نویسنده آمریکایی در ادامه یادداشت خود به تلاش آمریکا برای ایجاد ائتلاف منطقهای ضد ایران موسوم به «ناتوی عربی» پرداخت و نوشت: «این واقعیت که عربستان سعودی و امارات متحده عربی و البته اسرائیل در حال تاثیرگذاری بر استراتژی دولت ترامپ در قبال ایران هستند، یک نشانه دیگر مبنی بر این است که هدف از این طرح آن نیست که ایران اصلاحات داخلی و گفتگوی خارجی در پیش گیرد بلکه هدف، فروپاشی کل حکومت است تا در نتیجه این فروپاشی، ایران دیگر نتواند تهدیدی برای منافع این کشورها باشد.»
وی یادداشت خود را اینطور به پایان میبرد: «جنگ با ایران، یک فاجعه خواهد بود اما طرح اولیه دولت (ترامپ) برای تحریک و برانگیختن غیر مستقیم تغییر رژیم در ایران هم خطرات بزرگی در پی دارد.»