وهاب عزیزی تحلیلگر مسائل سیاسی انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ را برای اصلاح طلبان دشوار توصیف کرد و گفت: اخیرا اسم محمدرضا خاتمی به عنوان نامزد اصلاح طلبها برای انتخابات ریاست جمهوری دوره سیزدهم شنیده شده؛ به نظر میرسد وی از اقبال کافی برای جلب نظر لیدرهای سیاسی این جریان برخوردار نباشد.
او ادامه داد: دو حزب فعال و تاثیر گذار جریان اصلاحات حزب کارگزاران سازندگی و حزب اتحاد ملت هستند که خودشان برای چگونگی ورود به انتخابات ریاست جمهوری آینده اتفاق نظر ندارند، به این معنا که حزب کارگزاران برای تداوم نسبی زیست سیاسی خود متمایل به حضور در انتخابات با هر قیمتی حتی با نامزد عاریهای و اشتراکی است و احتمال اینکه در انتخابات از چهرههای معتدل با سبقه اصولگرایی نیز استفاده کند وجود دارد، در واقع کارگزارانیها سیاسیتر فکر میکنند، در مقابل برادر کوچک ترشان حزب اتحاد ملت اصرار دارد یک گزینه دو آتیشه تمام اصلاح طلب را نامزد کند حتی اگر نتواند از گذرگاه شورای نگهبان عبور کند و یا در میدان رقابتهای انتخاباتی شکست بخورد.
عزیزی افزود: در چنین شرایطی اسم محمدرضا خاتمی فقط در جلسات حزب اتحاد ملت به عنوان نامزد مطرح میشود که آن هم با اما و اگر همراه است؛ محمدرضا خاتمی در کارنامه سیاسی خود چند نکته قابل تامل دارد که مانع جدی برای عبور وی از صافی شورای نگهبان میشود؛ لذا حمایت از او برای اصلاح طلبان همراه با ریسک رد صلاحیت است.
دبیرکل جهادگران ایران اسلامی تصریح کرد: جریان اصلاح طلبی در چند سال اخیر نسبت به سال ۹۲ ضعیفتر شده و با مشکلات چند وجهی مواجه شده است؛ دولت منتخب آنها تمام تخم مرغها را در سبد برجام ریخته بود که ترامپ زیر آن زد و حسن روحانی ماند و دستهای خالی از تدبیر؛ پس از این پایگاه اجتماعی اصلاح طلبهایی که تمام کهنه ژنرالهای خود را دور میز برجام جمع کرده بودند، به شدت ضعیف شدند.
فعال سیاسی بیان کرد: بحران رهبری جریان اصلاحات نیز گره کوری است که بر دیگر مشکلات آنها افزون شده است و سید محمد خاتمی دلسرد و پشیمان از تکرار دستور "تَکرار"، تمایل و توان لیدری را از دست داده است؛ از همین رو سید محمد موسوی خوئینیها هم دو نامه و استیصال نامه سرگشاده نوشته تا شاید جایی برای خودش در بین نخبگان و احزاب سیاسی اصلاح طلب باز کند، ولی هنوز کارگر نیافتاده است.
او خاطر نشان کرد: چنانچه جریان اصلاحات بتواند تمام مشکلات داخلی خود را حل کند تازه به مشکل اصلی میرسد و آن مقاومت بدنه اجتماعی و افکار عمومی است. مردم هنوز شعار انتخاباتی آنها در سال ۹۲ و ۹۶ را فراموش نکرده اند، در جریان حمایت از حسن روحانی اصلاح طلبها تمام پتانسیل سیاسی و اجتماعی خود را بسیج کردند، حتی به جامعه هنری نیز رحم نکردند و اندک آبروی آنها هم خرج انتخابات و حمایت از تیم حسن روحانی شد؛ این موضوعی نیست که به زودی فراموش شود؛ لذا من معتقدم اصلاح طلبها برای معرفی نامزد برای انتخابات ریاست جمهوری و شوراهای شهر، اول باید بابت عملکرد ضعیف خود از مردم عذر خواهی کنند.