وضعیت اسف بار استان خوزستان به قدری بوده که اعتراض بسیاری از روحانیون این استان و نمایندگان مجلس را در پی داشته است. نمایندگان مجلس در پی بحران قطع آب و برق و تعطیلی ادارات و مدارس در ۲ روز اخیر در استان خوزستان معترض شده و خواستار اقدام فوری دولت برای رفع آن شدند. عدم دسترسی به زیرساختها، قطع خطوط ایستگاههای برق 132 و 230 و 400 آب و همچنین مشکلات ترافیکی در استان خوزستان نمایندگان را بر آن داشت تا بر لزوم رسیدگی هرچه سریعتر مسؤولان ذیربط تاکید کنند. در حالی که دولت تدبیر! به فکر آشتی ملی بوده و یا از دستاوردهای دست نیافته برجام سخن می گوید، مردم خوزستان که ماه های متوالی با ریزگردها و گردوغبار دست و پنجه نر می کردند حالا با قطعی برق مواجه شده اند که طبیعتا یاس و ناامیدی را نسبت به مسئولین به وجود می آورد. قطعی مداوم تاسیسات برق و آب در این استان نشان دهنده مشکلات بنیادی و تاسیساتی بوده که با غفلت مسئولین به شرایط بحرانی رسیده است.
همه اتفاقات رخ داده شده در استان خوزستان در حالی بوده که ما با هیچگونه ناملایمات جوی مواجه نبوده ایم و به طور آنی تاسیسات زیرساختی این استان از کار می افتد. از آن جایی که یکی از مهمترین منابع درآمد نفت و گاز کشور در این استان بوده، محرومیت آنها از اساسی ترین نیازهای هرشهروندی، جفا در حق مردم خونگرم خوزستان می باشد که نشانه بی تدبیری یا ناکارآمدی مسئولین استانی و یا بی توجهی مسئولین دولتی به این استان است. چطور رئیس محترم جمهور پیرامون کوچک ترین مساله شهری در تهران همانند ساختمان پلاسکو دستور رسیدگی و ایجاد کمیته ملی حقیقت یاب را می دهد ولی برای ایجاد یک بحران ملی در خوزستان که مردم را زمین گیر کرده و زندگی را بر آنها مشقت بار ساخته است، هیچ واکنش عاجلی صورت نمی دهد! پایتخت محوری و عدم توجه به شهرستان ها یکی از اصلی ترین بی تدبیری ها دولت در طول چند سال گذشته بوده که با وجود هشدارهای متعدد نمایندگان مجلس نسبت به مساله ریزگردها، رئیس سازمان محیط زیست علنا و بی پروا از عدم حل چنین مساله ای سخن به زبان آورده و خواستار تحمل مردم خوزستان با وضعیت موجود می باشد. این شیوه مدیریتی ریشه از تفکرات تکنوکراسی در میان دولتمردان داشته که همواره مردم مستضعف و یا حتی اقشار متوسط در شهرستان ها قربانی اهداف لیبرالی مسئولین می شود.
خوزستان به عنوان شهر رشادت ها و جان فشانی ها در دوران دفاع مقدس بی شک قلب تپنده کشور عزیزمان ایران بوده و هیچ یک از دولت مردان نباید نسبت به این قلب تپنده بی تفاوت باشند. هرچند شبکه های اجتماعی بیشترین نقش را در اطلاع رسانی صحیح پیرامون وضعیت ناگوار خوزستانی ها داشته ولی گویا چشم و گوش مسئولین دولتی همواره بسته مانده و استاندار خوزستان برای کاهش جو رسانه ای و روانی ماجرا با یک مصاحبه بسیار مجمل به این جمله که وضعیت به حالت پایدار درآمده، بسنده می کند. تصاویر متعددی از فاسد شدن مواد غذایی درون یخچال های خانگی و حتی مغازه های فروش مرغ و گوشت در کنار بیماری میکروبی در میان خردسالان از جمله مواردی بوده که گویا استاندار محترم و دولت تدبیر! یا آنها را ندیده اند و یا نمی خواهند ببینند. بحران نابودی اکوسیستم در جنوب کشور با بی تدبیری و ناکارآمدی دولت روز به روز افزایش پیدا کرده ولی گویا حواشی سیاسی ماننده حادثه پلاسکو ویا آشتی ملی برای تیم امنیتی و رسانه ای دولت از اهمیت بارزتر و مهم تری برخوردار است، امری که کمی تامل بیشتر را توسط دولتمردان می طلبد. پیش بینی می شد که با نزدیک شدن انتخابات دولت محترم تمام تلاش های خود را برای بهبود وضعیت کشور در پیش گیرد تا شاید بدین وسیله آرای کاسته شده به سبب شکست در ماجرای برجام را جبران نماید ولی گویا مسئولین با نوعی کرختی، سکون و رکود اجرایی مواجه شده اند که حتی وقوع بحران ها نیز آنها را از خواب بیدار نکرده است.