با اعلام پاسخ رسمی قطر مبنی بر رد درخواست های محور سعودی و اینکه این درخواست ها به مثابه خدشه دار کردن حاکمیت این کشور است، بحران بین دو طرف به سمت مرحله تازه و خطرناکی پیش می رود.
از سوی دیگر با در نظر گرفتن رد تمام درخواست های منطقهای و بین المللی برای گفت وگو به منظور پایان بحران محور سعودی با قطر، این کشمکش به سمت هرچه شدیدتر شدن در حرکت است و در این شرایط احتمال دارد، مرحله آینده صحنه تحریم های سیاسی و اقتصادی هرچه شدیدتر باشد تا از این طریق ریاض و ابوظبی حد و اندازه امکان تغییر در ساختار سیاسی دوحه را محک بزنند.
دو راهی خطرناک بحران با قطر
در این میان با پایان مهلت محور سعودی به قطر اکنون بحران در دو راهی خطرناکی قرار گرفته است تا جایی که به نظر می رسد کشورهای تحریم کننده قطر آماده شدت بخشیدن به «جنگ» تا بیشترین حدو مرز آن هستند حتی اگر این اقدام به قیمت فروپاشی «افتخار خلیجی» یا همان شورای همکاری خلیج فارس تمام شود و تشدید تحریم اقتصادی علیه قطر را به دنبال داشته باشد.
به هر حال از آمادگی برای شدت دادن بحران کنونی بوی باروت به مشام می رسد و این وضعیت یادآور «توفانی» است که در سال 1990 صحرای عربی را دربرگرفت.
شرکتهای بزرگ بر سر روابط با ابوظبی و ریاض ریسک نخواهند کرد
در سطح اقتصادی نیز پیش بینی ها حاکی از مجموعه اقداماتی است که در صورت اجرایی شدن آخرین حلقه های ارتباطی با دوحه نیز قطع خواهد شد از جمله اینکه روسای بانک ها پیش بینی کردند بانک های سعودی، اماراتی و بحرینی درخواست رسمی مبنی بر برداشت سپرده های خود از بانک های قطربالغ بر 16 میلیارد دلار دریافت کرده و به تسویه حساب با بانک های این کشور اقدام کنند.
علاوه بر این بعید نیست کشورهای تحریم کننده قطر شرکت های بزرگ را بین دو گزینه قرار دهند: یا خودداری از سرمایه گذاری در قطر و یا ممنوعیت ادامه سرمایه گذاری در سایر کشورهای عرب حاشیه خلیج فارس.
به احتمال زیاد این شرکت ها گزینه اول را انتخاب خواهند کرد زیرا به نفع دوحه بر سر روابط با ابوظبی و ریاض ریسک نخواهند کرد.
در سطح رسانه ای نیز برخی پیش بینی ها حاکی از این است که عربستان و امارات پس از فیلتر کردن شبکه و پایگاههای خبری قطر بر توقف پخش شبکه الجزیره از عرب ست و نیل ست متمرکز شوند و این رویکرد نیز فقط نیازمند درخواست ریاض از مسئولان عرب ست و نیل ست است.
مقدمات کودتای داخلی در قطر
به موازات این اقدامات، مقدمات به راه انداختن کودتای داخلی در قطر نیز در جریان است که این اقدام موجب می شود عربستان و امارات از بار سنگین هزینه دخالت نظامی در قطر خلاص شوند و از این نظر گزینه کودتا برای آنان جدی و بهتر است زیرا اعتقاد رایج در ریاض و ابوظبی بر این اصل استوار است که قطر آنطور که عربستان و امارات می خواهند، از نظر سیاسی اصلاح نخواهد شد مگر اینکه حمد بن خلیفه و دست راست او حمد بن جاسم از حیات سیاسی کنار زده شوند و این هدف نیز فقط از طریق کودتای فراگیر در قطر امکان پذیر است.
مانور دادن بر مسائل قبیلهای و عشایری در قطر چقدر شانس موفقیت دارد؟
سوالی که اینجا مطرح است اینکه کشورهای تحریم کننده قطر برای تحقق کودتای داخلی در این کشور چه خواهند کرد؟ آیا از طریق مسائل قبیله ای و بسیج کردن عشایر علیه امیر قطر وارد عمل خواهند شد؟
در پاسخ به این سوال باید گفت: این گزینه تا این لحظه به عنوان یک گزینه احتمالی مطرح است اما با توجه به همبستگی ملی ناشی از تحریم قطر یک گزینه بی فایده به نظر می رسد و علاوه بر این متوسل شدن به آن بیشتر شبیه ورود به میدان مین است که هرچند در قطر کلید می خورد اما به دلیل ماهیت قبلیه ای بسیار پیچیده منطقه تا عربستان و سایر مناطق جزیرة العرب نیز امتداد می یابد.
سوال دیگر اینکه در صورت شکست تلاش برای بیرون راندن دو حمد از دایره تصمیم گیری سیاسی در قطرچه خواهد شد؟ آیا عربستان و متحدانش نیروهای ارتش خود را راهی دوحه خواهند کرد؟
در این میان اقدام ترکیه در اعزام نیروهای خود به قطر به مثابه نقطه اعتماد بخش به قطر است و در عین حال حاکی از این است که آنکارا احساس می کند در جنگ علیه قطر هدف قرار دارد.