بی مسئولیتی و بی تعهدی مهمترین ویژگی هم‌باشی یا ازدواج سفید است

میزگرد “بررسی وضعیت ازدواج و هم‌باشی در ایران امروز از ابعاد مختلف جامعه‌شناسی، حقوقی، روانشناسی و مذهبی” با حضور دکتر علی شیخ‌الاسلامی؛ مدیرعامل موسسه خانواده سلامت بنیان، دکتر محمدرضا بلباسی؛ عضو کانون وکلای مرکز، بنیامین نعیمایی؛ جامعه‌شناس، آرش هادیان؛ روانشناس و حجت‌الاسلام محمد معصوم‌زاده؛ روانشناس و کارشناس ارشد حقوق در محل این موسسه برگزار شد. مشروح نشست را در این گزارش پیش رو دارید.

شیخ‌الاسلامی: ازدواج در کشور ما وضعیت خوبی ندارد به طوری که آمار ازدواج رو به کاهش و آمار طلاق رو به افزایش است. تحقیقات انجام شده نشان می‌دهند که نگرش جوانان به ازدواج در شهر تهران منفی است و بسیاری از جوانان تمایلی به تشکیل خانواده و صاحب فرزند شدن ندارند. البته، نمی‌توان این آمار را به کل کشور تعمیم داد اما در تهران و به ویژه در مناطق شمالی تهران این مساله تشدید شده است.

از سوی دیگر، سال‌هاست در تهران شاهد نوع جدیدی از زندگی مشترک به نام “هم‌باشی” هستیم یعنی دختر و پسر بدون عقد و قرار قانونی و شرعی با هم در یک خانه مثل یک زن و شوهر زندگی می‌کنند. در سال‌های اخیر گرایش به این سبک از زندگی افزایش پیدا کرده است.

دلیل شکل‌گیری ازدواج سفید در اروپا و آمریکا

ازدواج سفید ابتدا در آمریکا و اروپا شکل گرفت. در آنجا قوانین به شکلی است که طلاق را سخت می‌کند و زن و شوهر باید نصف اموال خود را به همسرشان بدهند تا بتوانند جدا شوند. افراد برای دور زدن قانون و فرار از این موضوع راهکار ازدواج سفید و هم‌باشی را در پیش گرفتند چون در این صورت قرارداد رسمی بین آنها وجود ندارد که در صورت طلاق نیمی از اموال خود را از دست بدهند.

مشکلی که این سبک زندگی در این کشورها به وجود آورد فرزندانی بودند که به دنیا می‌آمدند و تکلیف قانونی نداشتند. از این رو، در کشورهایی مثل آلمان ازدواج سفید را قانونی اعلام کردند و همان حقوقی که در ازدواج وجود دارد در ازدواج سفید هم جاری است.

در کشور ما از یک طرف آمار ازدواج در حال کاهش است و از طرف دیگر هم‌باشی گسترش پیدا می‌کند حتی الان بخش قابل ملاحظه‌ای از افرادی که برای مشاوره به ما مراجعه می‌کنند کسانی هستند که این سبک زندگی را دارند و حتی اگر در یک خانواده مشترک نباشند سال‌هاست با هم زندگی می‌کنند اما عقد نکرده‌اند.

عدم امنیت روانی خانم‌ها در هم‌باشی

این مساله می‌تواند تبعاتی به‌ویژه برای خانم‌ها داشته باشد. مثلا در حوزه روانشناختی عدم امنیت روانی برای خانم‌ها وجود دارد که ممکن است هر لحظه رها شود و دیگر نتواند زندگی سابق خود را ادامه دهد. در واقع، این نوع از زندگی یک نوع سرمایه‌گذاری است که اعتمادی به آن وجود ندارد. البته، هیجان و حتی شاید جذابیت‌های بیشتری نسبت به ازدواج سنتی داشته باشد و شاید مشکلات فرهنگی و خانوادگی ازدواج هم در این نوع از سبک زندگی وجود نداشته باشد اما همچنین این عدم اطمینان هست که اگر این رابطه به هم بخورد حق و حقوقی برای خانم وجود ندارد.

حال، این سوال مطرح می‌شود که دلایل این اتفاق چیست؟

نعیمایی: کارشناسان از لفظ هم‌باشی یا هم خانگی استفاده می‌کنند چون ازدواج سفید را قانون، شرع و عرف رد می‌کند. ازدواج تعریف خاص خود را دارد و مبتنی بر دین و قانون هر کشور است اما هم‌باشی این ویژگی را ندارد و نه شرعی، نه عرفی و نه قانونی است. هنوز در جامعه ما وقتی کسی از هم‌باشی حرف می‌زند می‌گوییم کار بدی انجام می‌دهد و نسبت به او نگاه منفی وجود دارد.

شکل‌گیری نوع جدیدی از خانواده

در این زمینه تجربه‌هایی در دنیا وجود داشته که به کشور ما هم رسیده و تشدید شده است. یکی از وظایف نهاد خانواده تأمین معاش بود اما وقتی لیبرال‌ها و نئو لیبرال‌ها بر سر کار آمدند اشتغال زنان تشدید شد. وقتی در تأمین معاش خانواده زنان هم در کنار مردان قرار گرفتند آزادی‌ها بیشتر شد، بار مالی تقسیم شد و شکل جدیدی از خانواده شکل گرفت که در قالب هم‌باشی است.

این سبک از زندگی، به معنای خانواده نیست اما خانوار است. خانواده از یک چارچوب قانونی و یک زن و مرد تشکیل شده که فرزندانی دارند. حال، اگر این خانواده هسته‌ای باشد شامل زن و مرد و فرزند می‌شود و اگر گسترده باشد پدربزرگ، مادربزرگ، دایی، عمو، عمه و خاله هم به آن اضافه می‌شوند. در جامعه ما که یک جامعه سنتی، مذهب‌محور و در حال توسعه است از شکل خانواده گسترده به خانواده هسته‌ای حرکت کردیم و امروز داریم خانوار را تشکیل می‌دهیم.

یک مشکل اساسی که در حوزه هم‌باشی وجود دارد فقدان آمار و اطلاعات است. الان گفته می‌شود که این سبک از زندگی افزایش پیدا کرده اما آیا قبل از آن سنجش کرده بودیم که این آمار چقدر بوده است؟ این اتفاق نیفتاده چون هم خانگی اظهار نمی‌شود.

در کشور ما هم‌باشی از دهه ۵۰ شکل گرفت

کسانی که سال‌ها در حوزه خانواده کار و پژوهش کرده‌اند شکل‌گیری هم‌باشی را در کشور از دهه ۵۰ اعلام می‌کنند یعنی زمانی که رونق اقتصادی اتفاق افتاد و انفجار عواید نفتی را داشتیم. البته، این اتفاق در طبقات خاص مثل برخی از بازیگران و افراد مشهور و طبقات مرفه رخ می‌داد اما در مورد آنها هم به دلیل بافت سنتی جامعه اعلام عمومی نمی‌شد تا این که در نتیجه شرایط اجتماعی، سیاسی و فرهنگی به شرایط امروز رسیدیم که احساس می‌کنیم هم‌باشی زیاد شده است.

تأثیر رسانه‌ها در اظهار تجربه هم‌باشی

یکی از دلایلی که این احساس در میان ما به وجود آمده رسانه‌ها هستند یعنی رسانه‌ها و به‌ویژه رسانه‌های مجازی کمک کرده‌اند کسی که تجربه هم‌باشی دارد این تجربه را اظهار کند. شاید بسیاری از این تجربه‌ها در گذشته هم وجود داشت اما اظهار نمی‌شد این در حالی است که الان افراد تجربیات خود را اظهار می‌کنند و این احساس به ما دست می‌دهد که این اتفاق افزایش پیدا کرده است. پس با توجه به این که آماری در این حوزه وجود ندارد نمی‌توانیم بگوییم آمار افزایش داشته است اما نمود خروجی آن افزایش را نشان می‌دهد چون بروز و ظهور آن بیشتر شده است.

تأثیر اقتصاد در افزایش هم‌باشی

قبلا این اتفاق تنها در طبقات بالا رخ می‌داد اما الان در طبقات متوسط و پایین هم شاهد این موضوع هستیم. یکی از علت‌های اصلی هم‌خانگی تفکر لیبرالی و تفکیک حوزه‌های اقتصادی از کارکردهای خانواده است. مشکلات اقتصادی هم این امر را تشدید می‌کند.

عوامل زمینه‌ساز هم‌باشی

می‌توانیم سه عامل کلان، میانه و خرد را به‌عنوان عوامل زمینه‌ساز هم‌باشی نام ببریم. عوامل کلان شامل سیاست‌گذاری‌های دولتی و حاکمیتی هستند. سیاست‌های ما به دلیل این که نتوانست ازدواج را تسهیل و ترویج کند موجب کاهش آمار ازدواج شد. البته، لزوما دادن وام ازدواج تضمین کننده تشکیل خانواده نیست. متأسفانه این سیاست‌ها نتوانست در سطح کلان کمک کند و افراد ازدواج نکرده که سن آنها از سن مناسب ازدواج فاصله می‌گیرد افزایش پیدا کرده‌اند. همچنین امروز شاهد هستیم که ناکارآمدی سیاست‌های گذشته هم بروز و ظهور پیدا می‌کند.

در سطح میانی، خانواده، خود افراد، حوزه فرهنگی و دین اثرگذار هستند. در سطح خرد هم بحث فردگرایی مطرح می‌شود. ما جامعه فردگرایی هستیم و به شدت دچار فردیت‌های بیشتری می‌شویم و ترجیح می‌دهیم که مسئولیت نپذیریم. در طبقه بالای جامعه شاهد نوعی بی مسئولیتی و بی تعهدی و سبک نوین زندگی هستیم یعنی من دوست دارم به عنوان یک جوان طبقه بالا که مشکل اقتصادی ندارم زندگی جدیدی را تجربه کنم.

در سطح طبقه اقتصادی پایین جامعه نیز مشکلات و اختلالات درون خانواده و مشکلات اقتصادی به شدت بر این موضوع اثرگذار است. امروز شاهد هستیم که دخترانی از طبقات متوسط و پایین جامعه ما با پسرانی از طبقه بالا هم‌باشی را تجربه می‌کنند اما دلایلشان متفاوت است. یعنی آقا مشکلات اقتصادی ندارد و می‌خواهد تجربه لذت‌بخش جدیدی را داشته باشد و هیچ تعهدی را هم نپذیرد.

بی مسئولیتی و بی تعهدی مهمترین ویژگی هم‌باشی است

مهمترین ویژگی هم‌باشی بی مسئولیتی و بی تعهدی است و بیشترین آسیب را هم زنان می‌بینند. آقا می‌گوید هیچ اتفاقی نمی‌افتد من با یک دختر خانمی هستم که با هم زندگی می‌کنیم اما تعهدی نسبت به هم نداریم و حتی هزینه‌هایمان هم تقسیم می‌شود. یعنی ساختار خانواده را خارج از چارچوب شرع، عرف و قانون تشکیل داده‌اند و خروجی آن آسیب به دختران و بی علاقگی جوانان به تشکیل خانواده است.

وقتی من دانشجو در طبقه متوسط می‌بینم که چه راحت می‌توانم لذت‌ها و منافع یک خانواده را تجربه کنم بدون این که هزینه‌های چندانی بپردازم زندگی خود را به صورت هم‌باشی تشکیل می‌دهم حتی اگر این رابطه مبتنی بر عشق و علاقه باشد. یعنی دو نفر که به هم علاقه قلبی دارند وقتی منافع بی مسئولیتی را دارند خیلی راحت این مساله را می‌پذیرند.

به طور  کلی باید گفت عوامل کلان، میانی و خرد دست به دست هم داده‌اند و باعث افزایش کمی و کیفی هم‌باشی و تسری آن به طبقات پایین و متوسط شده‌اند.

موسسه خانواده سلامت بنیان بی مسئولیتی و بی تعهدی مهمترین ویژگی هم‌باشی یا ازدواج سفید است/ زنان در هم‌باشی آسیب‌های زیادی می‌بینند ازدواج و خانواده

 

دور زدن موانع فرهنگی و قانونی از طریق هم‌باشی

شیخ‌الاسلامی: البته همان‌طور که گفتید آماری در این زمینه وجود ندارد اما گرایش به این موضوع از منفی بودن به سمت مثبت بودن در حال حرکت است. یعنی یک جوان می‌گوید من اگر بخواهم ازدواج کنم باید خانه و ماشین و … داشته باشم و خانواده دختر موانعی را سر راه من قرار می‌دهند که نمی‌توانم از پس آن موانع بربیایم اما در هم‌باشی صرفا خواست من و آن دختر خانم موجب می‌شود خانه‌ای تهیه و زندگیمان را شروع کنیم و کسی هم مزاحمتی برایمان ایجاد نمی‌کند یعنی به این ترتیب موانع فرهنگی دور زده می‌شود و می‌توانیم به زندگیمان برسیم.

همچنین، در این نوع از زندگی موانع قانونی که باعث ترس از ازدواج می‌شود وجود ندارد یعنی پسر این دغدغه را ندارد که دختر مهریه، نفقه و اجرت‌المثل خود را به اجرا می‌گذارد. هر زمانی هم دیدیم نمی‌خواهیم با هم زندگی کنیم خیلی راحت از هم جدا می‌شویم بدون این که بخواهیم چند سال از عمرمان را در راهروهای دادگاه‌ها بگذرانیم.

بررسی‌ها نشان می‌دهد خانم‌هایی که به این سبک از زندگی گرایش پیدا می‌کنند پیش خودشان می‌گویند این زندگی را در پیش می‌گیرم و آن را تبدیل به ازدواج می‌کنم. یعنی همیشه این امید را دارد که با آن آقا ازدواج خواهد کرد و خانواده تشکیل می‌دهد.

کارکرد مثبت هم‌باشی

نعیمایی: هم‌باشی کارکردهای مثبتی هم دارد و یک مقدار برای کسانی که این تجربه را داشتند سطح توقعات و انتظار یک خانواده از تشکیل یک زندگی را پایین‌تر آورده است. من دو مورد را مشاهده کردم که بعد از یک تا دو سال هم‌باشی خانواده‌ها پذیرفتند که سخت‌گیری نکنند و دختر و پسر ازدواج شرعی با هم داشته باشند. البته، لزوما کوتاه آمدن خانواده‌ها نمی‌تواند تضمین کننده تشکیل خانواده باشد.

دلیل فقدان آمار در زمینه هم‌باشی

بلباسی: سوالی که برای من پیش می‌آید این است که نداشتن آمار در این رابطه به دلیل قبح این مساله است و کسی سمت تهیه آمار نمی‌رود یا در هنگام پرسش و پاسخ، از ارایه آمار درست اجتناب می‌کنند؟

شیخ‌الاسلامی: هر دو جنبه وجود دارد یعنی هم مساله خیلی حساس است و نمی‌توان به راحتی درباره آن کار علمی انجام داد و هم این که افرادی که به این سبک، زندگی می‌کنند تمایل چندانی به همکاری با محققان ندارند.

نعیمایی: تا حدودی در این رابطه سوگیری وجود دارد. اگر در یک دانشگاه پرسشنامه بدهید و سوال کنید که آیا شما تجربه هم‌باشی و ازدواج سفید داشته‌اید شاید نصف آن کلاس جواب مثبت دهند در صورتی که شاید اصلا چنین مساله‌ای وجود نداشته باشد و آنها تمایلات شخصی و تجربه‌هایی که دوست دارند داشته باشند را بیان می‌کنند. در مقابل، کسانی که این تجربه را دارند بعضا به دلیل مسایل عرفی اظهار نمی‌کنند. البته، این عدم اظهار ربطی به مسایل قانونی ندارد چون مثلا نیروی انتظامی نمی‌تواند به این مساله ورود کند چون خانه حریم خصوصی است و تا شاکی خصوصی وجود نداشته باشد قانون در این مورد دخالت نمی‌کند.

قبح این مساله به تدریج برای خانواده‌ها می‌ریزد و عادی می‌شود و وقتی که این مساله برای طبقه متوسط که اکثر جامعه را تشکیل می‌دهند عادی شود همه‌گیری آن هم بیشتر خواهد شد.

اما و اگرهای حقوقی هم‌باشی

بلباسی: در خصوص مسایل حقوقی ازدواج سفید یا هم‌باشی نکته واضح این است که مسئولیت‌های اخلاقی و قانونی برای طرفین بار می‌شود. مسئولیت قانونی از این نظر است که رابطه‌ای بدون مجوز شرعی و مبنای قانونی و بدون ثبت وجود دارد و اگر کسی شکایت کند و پیگیری شود مجازات‌های خاص خود را دارد. اگر این ارتباط به رابطه جنسی ختم شود مجازات زنا دارد و اگر به رابطه کمتر از آن هم منتهی شود قانون‌گذار برای آن هم جرم‌انگاری کرده است. مثلا ماده ۶۳۷ قانون مجازات اسلامی در بخش تعزیرات می‌گوید اگر زن و مرد رابطه‌ای داشته باشند که مرتکب زنا نشوند اما خلاف قانون باشد به شلاق تا ۹۹ ضربه محکوم خواهند شد. اگر این کار عرف یا اخلاق عمومی را جریحه‌دار کند مجازات‌هایی برای آن در نظر گرفته شده است.

اگر بخواهیم این مساله را از نظر حقوقی باز کنیم فرقی که حقوق ما با حقوق کشورهای غربی دارد این است که آنها به لحاظ شکلی معاملات را خیلی دقیق ثبت می‌کنند و می‌گویند همه معاملات باید قابل اثبات و پیگیری باشند. در کشور ما این گونه نیست و ما می‌توانیم بیعی را با یک قولنامه عادی منعقد کنیم که این کار می‌تواند در یک بنگاه معاملاتی باشد یا این که دو نفر در خانه بنشینند و یک معامله دستی بنویسند که این کار از لحاظ قانون ما اعتبار دارد.

در خصوص نکاح هم چنین مساله‌ای وجود دارد مثلا در کشور آلمان ازدواج وقتی واقع می‌شود که همراه با ثبت باشد اما در کشور ما این گونه نیست و ما می‌گوییم دو نفر ازدواج خود را ثبت می‌کنند یعنی تحقق نکاح منوط به ثبت نیست. قانون‌گذار برای این که جامعه به سمت شکلی شدن برود گفته اگر کسی ازدواج کند یا طلاق بگیرد و آن را ثبت نکند مجازات دارد یعنی مسئولیت ایجاد می‌کند تا مردم به این سمت بروند.

ماده ۶۴۵ می‌گوید به منظور حفظ کیان خانواده ثبت واقعه ازدواج دائم، طلاق و رجوع طبق مقررات الزامی است و چنانچه مردی بدون ثبت در دفتر رسمی مبادرت به ازدواج، طلاق و رجوع نماید به مجازات حبس تعزیری تا یک سال محکوم می‌شود. پس در شرایط قانونی کشور ما نکاح برای تحقق نیاز به ثبت ندارد و اگر من به یک نفر بگویم حاضری با من ازدواج کنی و او هم قبول کند حقوق مالی مانند مهرالمثل یا اجرت‌المثل را خود قانون برای او مشخص می‌کند.

می‌توانیم به هم‌باشی از این منظر نگاه کنیم که اگر دو نفر واقعا به عنوان ازدواج این کار را انجام می‌دهند و فقط نمی‌خواهند این اتفاق را ثبت کنند، احکام نکاح به آنها بار می‌شود. در اینجا چون داد و ستدی وجود ندارد به آن نکاح عملی می‌گویند. از لحاظ قانونی برخی به آن اشکال می‌گیرند که آیا بدون لفظ نکاح واقع می‌شود یا خیر اما برخی می‌گویند از نظر قانونی بلااشکال است چون قانون مدنی به عمل افراد هم شأنیت می‌دهد و می‌گوید اراده باطنی افراد برای من مهم است نه ظاهر آن. کسانی که مخالف هستند به لفظ قانون اتکا می‌کنند و می‌گویند قانون می‌گوید زن و مرد می‌توانند با بیان الفاظی نکاح را جاری کنند.

در ماده ۱۰۶۲ قانون مدنی آمده که نکاح واقع می‌شود به ایجاب و قبول به الفاظی که صریحا دلالت بر ازدواج دارند. حقوق‌دانانی که معتقد به نکاح عملی هستند می‌گویند قاعده عمومی در قانون مدنی این است که نکاح اراده باطنی افراد است. کسانی که معتقدند حتما باید لفظ وجود داشته باشند می‌گویند چون نکاح جایگاه خاصی در ازدواج دارد و بحث عرفی خاصی دارد قانون‌گذار به عمد از کلمه لفظ استفاده کرده و به همین دلیل اهمیت دارد.

اگر خانم‌ها بخواهند حقوق قانونی آنها رعایت شود بهتر این است که این امر در قالب ازدواج واقع شود. اگر در قالب ازدواج بیاید می‌توانیم بگوییم اینها نکاح عملی انجام دادند اما ضررش این است که اینها باید چند سال پیگیری داشته باشند تا اصل نکاح ثابت شود و بعد از مزایای قانونی آن استفاده کنند. با این شرایط، عملا خانم‌ها ریسک بزرگی را قبول می‌کنند و حفظ حقوق مالی و معنویشان خیلی سخت می‌شود.

تغییرات قانونی

شیخ‌الاسلامی: می‌توان تغییراتی در قوانین ایجاد کرد تا موانع موجود حذف شود و افراد به جای این که به سمت هم‌باشی بروند از راه شرع، عرف و قانون جلو بروند؟

بلباسی: چیزی که بیشتر آقایان را در بحث ازدواج نگران می‌کند بحث مهریه است. قبلا این‌گونه بود که زن مهریه خود را به اجرا می‌گذاشت و در دادگاه مرد محکوم به پرداخت مهریه می‌شد و پس از آن مرد تقاضای اعسار می‌داد. در این فاصله رسیدگی ممکن بود برای مرد حبسی مشخص شود اما بعد قانون‌گذار گفت در همان حین دعوای مهریه مرد می‌توانید تقاضای اعسار کند و قاضی به هر دو موضوع رسیدگی می‌کند. این مساله برای آقایان خیلی مثبت است و به کمک آنها آمده است. اما باز هم مبالغ زیاد است و با بحران‌های اقتصادی هر مقدار مهریه‌ای ممکن است تحت تأثیر قرار بگیرد.

سختی که برای خانم‌ها وجود دارد در بحث طلاق است چون طبق شرع و قانون ما طلاق صرفا حق مرد است و اگر زنی از  شوهر خود ناراحت باشد یا تنفر داشته باشد و نخواهد با او زندگی کند و منزل را ترک کند مرد پس از طی اقدامات قانونی می‌تواند از دادگاه اجازه ازدواج مجدد و عدم تمکین زن را بگیرد و نفقه را پرداخت نکند. اما در ازای آن خانم فقط می‌تواند مهریه‌اش را مطالبه کند. این مساله برای خانم‌ها سخت است و باید در این زمینه بیشتر فکر شود که وقتی از لحاظ شرعی حق طلاق با مرد است چه راهکاری وجود دارد که این مساله در اختیار خانم‌ها هم قرار بگیرد.

قوه قضاییه در سال ۶۵ شروط ضمن عقد را مطرح کرد که اگر مرد از این شروط تخلف کند زن می‌تواند به واسطه این شروط طلاق خود را بگیرد که این شامل موارد محدودی می‌شود. همچنین، باید تخلفاتی که از شروط ضمن عقد صورت گرفته در دادگاه ثابت شود که پروسه زمان‌بری است. روی این مساله باید بیشتر کار شود و روی راحت‌تر شدن طلاق برای خانم‌ها اقدام شود تا اگر زنی واقعا از شوهر خود تنفر دارد و حاضر نیست به منزل برگردد، دادگاه‌ها باید چاره‌ای بیندیشند که این عدم میل قلبی هم بتواند راحت به طلاق منجر شود و تبعات فرهنگی و اجتماعی هم نداشته باشد.

 

شیخ‌الاسلامی: آیا در شروط ضمن عقد این امکان برای زن وجود دارد که حقوق قانونی خود مانند نفقه و اجرت‌المثل را ببخشد؟

بلباسی: در مورد مهریه قانون می‌گوید اگر طرفین مهریه را مشخص نکنند از طرف کارشناس دادگستری مهرالمثل مشخص می‌شود اما لازمه بخشیدن این است که آن حق ایجاد و سپس بخشیده شود اما چون نفقه به مرور زمان ایجاد می‌شود معمولا جای اشکال دارد که مثلا می‌توان نفقه ۵ سال بعد را که هنوز ایجاد نشده بخشید؟ البته، این تفسیر حقوقی وجود دارد که سبب مساله که نکاح است ایجاد شده و می‌شود با توجه به سببی که ایجاد شده آن را حتمی الوقوع فرض کرد اما باز هم ممکن است در دادگاه‌ها با مشکل مواجه شود.

نفقه شامل خوراک و پوشاک و هزینه‌های درمان است که این مساله در هم‌باشی هم وجود دارد و اگر دو نفر شاغل باشند هر دو این هزینه‌ها را تأمین می‌کنند.

اما و اگرهای حق طلاق

شیخ‌الاسلامی: بحث من بیشتر این است که آیا می‌توان هم‌باشی را معادل یک ازدواج دائم، غیرعلنی و با حق طلاق هر دو نفر در نظر گرفت؟

بلباسی: حق طلاق شامل هر دو نفر نمی‌شود مگر این که وکالت در طلاق بدهند چون طبق قانون حق طلاق تنها برای مرد است و اگر زنی می‌خواهد از شرایط طلاق استفاده کند بهتر است ضمن نکاح وکالت در طلاق را از مرد بگیرد که براساس آن می‌گوید من وکیل شما در اجرای صیغه طلاق هستم. این کار از نظر شرعی و قانونی ممکن است و اگر مردی آن را امضا کند نمی‌تواند بعدا بگوید که پشیمان شده است.

شیخ‌الاسلامی: مورد دیگری که در قانون ما وجود دارد این است که حتما باید اذن پدر دختر وجود داشته باشد تا عقد جاری شود. آیا راهی وجود دارد که به راحتی بتوان این موضوع را حذف کرد یا باید حتما از دادگاه اجازه بگیرند؟

بلباسی: اذن پدر صرفا برای دختران باکره است و اگر خانمی باکره نباشد نیازی به اذن پدر ندارد.

‌هم‌باشی کسانی که پس از طلاق باز هم با یکدیگر زندگی می‌کنند

شیخ‌الاسلامی: سبک جدیدی از هم‌باشی بین کسانی است که از هم جدا شده‌اند. الان مراجعانی داریم که زن و شوهر از هم طلاق می‌گیرند و پس از طلاق بدون عقد قانونی و شرعی دوباره زیر یک سقف به زندگی خود ادامه می‌دهند و نکته جالب این است که دیگر زندگی آنها دچار تنش‌ها و مشکلات زندگی متأهلی نیست.

بخشی از این مساله به ترس از دست دادن طرف مقابل و نا امنی روانی از این بابت برمی‌گردد به‌طوری که افراد سعی می‌کنند رفتاری نداشته باشند که طرف مقابل را از دست بدهند. بخش دیگری از این مساله به این دلیل است که انتظاراتی که در قالب ازدواج از هم دارند در قالب هم‌باشی ندارند و به همین دلیل میزان رضایت آنها از زندگی مشترک بالاتر می‌رود.

بلباسی: ما یک ازدواج شرعی و یک ازدواج قانونی داریم. ازدواجی قانونی است که ثبت شده باشد. کسانی که پس از طلاق باز هم با هم زندگی می‌کنند در واقع رجوع کرده‌اند. قانون به صراحت می‌گوید اگر زن و شوهری طلاق رجعی بگیرند اما بعد از آن یعنی در طی دوران عده به هم برگردند رجوع حساب می‌شود و نکاح به حالت قبل برمی‌گردد. این رجوع به این معناست که دو نفر باز هم زن و شوهر هستند اما به لحاظ قانونی ثبت نشده است.

باید هم‌باشی را از ازدواج شرعی که ثبت نشده جدا کنیم. خانمی که می‌گوید من وارد این رابطه هم‌باشی می‌شوم و آن را به ازدواج می‌رسانم یا آقا که می‌گوید من می‌خواهم از این طریق خانم را بشناسم تا بعد با هم ازدواج کنیم پس ازدواج عملی می‌شود. در اینجا بحث هم‌باشی منتفی است و این نوعی ازدواج است که ثبت نشده و مسایل خاص خود را دارد.

این افراد وقتی به مشکلی بخورند می‌توانند اول ازدواج خود را ثبت کنند سپس از مزایای ازدواج بهره‌مند شوند. اگر ازدواج خود را ثبت نکنند اما بعدا در دادگاه ثابت شود، ازدواج ثبت شده در نظر گرفته می‌شود. دو طرف اگر در دادگاه بگویند ما اصلا قصد ازدواج نداشتیم ازدواج عملی منتفی است چون در ازدواج عملی گفته می‌شود ازدواج شرعی داریم که قانونا ثبت نشده است. اما در بحث هم‌باشی اگر دو طرف قصدشان این باشد که ازدواج شرعی نکنند این مساله مشمول مجازات می‌شود.

شیخ‌الاسلامی: آقای معصوم‌زاده شما هم از جنبه مذهبی و حقوقی به موضوع بپردازید.

ازدواج سفید ماهیت حقوقی ندارد

معصوم‌زاده: مقدمتا بگویم که به نظر من ازدواج سفید ماهیت حقوقی ندارد. به منظور راه‌حل پیدا کردن برای هر واقعه حقوقی ابتدا باید به آن ماهیت حقوقی بدهیم اما من نمی‌دانم در قانون ایران چگونه می‌توان به ازدواج سفید ماهیت حقوقی داد. نمی‌توانیم بگوییم این رابطه، عقد، ایقاع یا تجارت است و حتی اگر معاطات هم باشد باز هم ملحق به عقد می‌شود.

بلباسی: شبیه عقد معاطاتی و نکاح عملی است.

عمر فرار از قانون در ازدواج سفید کوتاه است

معصوم‌زاده: اگر این گونه باشد ماهیت‌ها و تبعات زیادی بعدا در دادگاه به آن بار می‌شود و خود به خود ارث را هم اثبات می‌کند. در واقع، در این صورت افراد از مسئولیت پذیرفتن فرار می‌کنند اما در واقع توهم بی مسئولیتی دارند و بار حقوقی بر آنها وارد خواهد شد. به لحاظ حقوق اساسی می‌توانیم بگوییم تمام کسانی که ازدواج سفید کرده‌اند تعهداتی نسبت به هم دارند و اگر ازدواج سفید شایع شود احتمالا رویه‌های قضایی ایجاد خواهد شد و به هر دو طرف ارث هم تعلق خواهد گرفت. بنابراین، در جامعه ما عمر فرار از قانون در ازدواج سفید کوتاه خواهد بود.

باید ازدواج را با استفاده از روش‌های علمی مورد مطالعه قرار داد و موضوع مورد نظر، بررسی تطبیقی سه ازدواج دائم، موقت و سفید باشد. به این صورت راحت‌تر می‌توانیم واکاوی کنیم که چرا عده‌ای سراغ ازدواج سفید رفته‌اند. موضوع پرسش ما می‌تواند این باشد که ازدواج سفید چه دارد که ازدواج موقت و دائم ندارند؟

از منظر فقهی واژه‌هایی مانند ایجاب، قبول، مدت، مهر، نفقه، ارث، طلاق و قطع دو سویه رابطه را در هر عقدی داریم که در ادامه به آنها می‌پردازیم.

در ازدواج سفید هم زن و هم مرد می‌توانند ارتباط را قطع کنند

متعه که به نفع خانم‌هاست و برخلاف بسیاری از باورها در جامعه امروز بیشتر احتمال دارد آقایان در آن لطمه بخورند یک موضوع مهمی را ندارد که ازدواج سفید دارد و آن قطع دو سویه است. یعنی در متعه طلاق وجود ندارد و نه زن و نه مرد نمی‌توانند طلاق ایجاد کنند اما قطع دو سویه هم وجود ندارد اما در ازدواج سفید یک خانم هم می‌تواند رابطه را قطع کند.

تمایل خانم‌ها به روابط پایدار و متعهدانه بیشتر است

ازدواج دائم و متعه ایجاب دارند اما ازدواج سفید ایجاب ندارد. ازدواج دائم و متعه قبول دارند اما ازدواج سفید قبول ندارد و در اینجا خانم‌ها ضرر می‌کنند. ایجاب و قبول یعنی وقتی مرد می‌گوید با من با صداق معلوم ازدواج می‌کنی و زن می‌گوید قبلت، این برای زن که از نظر عاطفی برای او مهم است که متعلق به کسی باشد بسیار اهمیت دارد. خانم‌ها به لحاظ روانشناختی به رابطه‌های پایدار، رمانتیک و متعهدانه علاقه بیشتری دارند و این که مرد تعلق یافتگی خود را به زن اثبات کند برای او بسیار لذت‌بخش است. این مساله در متعه هم هست و مرد می‌گوید از این تاریخ تا فلان تاریخ تو در حواله من هستی. اما در ازدواج سفید این مساله وجود ندارد و بیشترین لطمه را به زن می‌زند.

با همین ایجاب و قبول سرمایه‌گذاری عاطفی اتفاق می‌افتد یعنی زن می‌گوید من خیالم راحت است که تا مدت خاصی این مرد حامی من است اما در ازدواج سفید الزاما کلمه‌ای بین آنها گفته نمی‌شود که با هم خواهند بود و حامی هم هستند و این مساله اضطرابی شبیه اضطراب جدایی در کودکی را ایجاد می‌کند.

تفاوت مدت در انواع ازدواج‌ها

مدت ازدواج دائم الی الابد است یا شاید هم بتوانیم بگوییم مدت ندارد و با مرگ به نهایت می‌رسد اما متعه مدت خاصی دارد و آرامش روانی بیشتری نسبت به ازدواج سفید در زن ایجاد می‌کند. اما در ازدواج سفید مدت وجود ندارد و به اعتقاد من یکی از دلایل فراگیر شدن ازدواج سفید همین مدت نداشتن است. این مساله را آقایان می‌خواهند یعنی آنچه باعث سقوط روند میل به ازدواج موقت شده همین مدت‌دار بودن آن است و آقایان می‌خواهند همین مدت را هم متعهد به کسی نباشند.

فقدان مهریه و نفقه در ازدواج سفید باعث گرایش به این نوع ازدواج شده است

مهریه در ازدواج دائم و متعه وجود دارد و حتی در متعه جدی‌تر از ازدواج دائم است به‌طوری که اگر در متعه مهر نباشد، مشکلاتی به وجود می‌آید اما در ازدواج سفید نیست که به اعتقاد من یکی دیگر از مواردی که باعث افزایش سفید شده همین مساله است. نفقه نیز در ازدواج دائم هست اما در ازدواج سفید و متعه وجود ندارد و فرار از ازدواج دائم و پرداخت نفقه باعث گرایش به سمت متعه و ازدواج سفید شده است.

طلاق هم در ازدواج دائم وجود دارد اما در متعه و ازدواج سفید نیست. برخلاف باور برخی که فکر می‌کنند ازدواج موقت طلاق دارد اما این گونه نیست و بذل مدت دارد.

قطع دو سویه یعنی زن هم بتواند ازدواج را قطع کند که این در ازدواج دائم و متعه وجود ندارد اما در ازدواج سفید هست که به نظر من از مشوق‌های ازدواج سفید اختیاردار بودن دو طرف در ترک یک رابطه است و باید برای این موضوع فکری شود.

شرط ضمن عقد در ازدواج دائم و متعه متصور است اما در ازدواج سفید تعریف نشده است و هم می‌تواند در آن وجود داشته باشد و هم نباشد. در واقع، این مساله پیچیده و مبهم است.

رنگ ازدواج‌های دائم‌ هم در حال سفید شدن است

ازدواج سفید اقتضای زمانه حاضر است و رنگ ازدواج‌های دائم هم در حال سفید شدن است و فقط از نظر شرعی مشکل ندارد. یعنی اگر قصد ازدواج سفید این است که تعهدات متقابل را ساقط کند بسیاری از افراد در ازدواج دائم هم همین‌گونه عمل می‌کنند. اتفاقا من شدیدا معتقدم که از ازدواج‌های سفیدی که زیر چتر دائم هستند باید بیشتر بترسیم یعنی افرادی که ازدواج دائم دارند اما توافق می‌کنند به هم تعهدی نداشته باشند و به تعبیر دیگر نوعی ازدواج سفید اجتماعی انجام داده‌اند.

در گذشته حدود ۲۰ نوع ازدواج وجود داشت و حتی سکس ضربدری یا سکس گروپ که در زمانه حاضر دیده می‌شود در آن زمان‌ها هم موجود بود که با آمدن اسلام این قبیل ارتباطات ممنوع شد. یکی از مواردی که می‌تواند بقا را تهدید کند همین تعهدات زیاد ازدواج دائم است  که انسان می‌خواهد از این تعهدات فرار کند. اسلام که آمد حدود ۲۰ نوع ازدواج را از بین برد اما ازدواج دائم و متعه را باقی گذاشت. کارایی این دو مدل ازدواج بنا به دلایلی کاهش پیدا کرد لذا بشر به تدریج به دنبال ازدواج سفید رفت.

باید آمیزه‌ای از سه مدل ازدواج دائم، موقت و سفید ایجاد کنیم

به نظر من ازدواج سفید یک موضوع گریزناپذیر است اما به لحاظ دینی می‌توانیم برای آنها کاری انجام دهیم و ضمنا باید به آن دو مدل ازدواج دیگر احترام گذاشت و نباید گفت آن دو مدل بد است. پیشنهاد من این است که باید آمیزه‌ای از سه مدل ازدواج دائم، موقت و سفید ایجاد کنیم و اگر قرار باشد از نظر اعتقادی هم برای آن چاره‌جویی کنیم می‌توانیم این کار را انجام دهیم.

ازدواج سفید بعد از چند سال باعث افسردگی و ناراحتی زوجین می‌شود، ازدواج موقت هم می‌تواند خوب باشد اما باید برای این که زن هم در این نوع ازدواج حاکمیت اراده داشته باشد چاره‌ای جست. اگر می‌خواهیم لباس مشروعی به این قضیه بپوشانیم در چارچوب ازدواج دائم و موقت می‌توان این کار را انجام داد مثلا یک‌سری حقوق متقابل را واگذار کنند و یا شروط ضمن عقد را در عقد موقت هم بگنجانند که زن هم بتواند ارتباط را قطع کند. همه این موارد هم تحت حمایت قانون باشد.

ما نمی‌گوییم ازدواج موقت بی آسیب است اما می‌توانیم بگوییم شبیه‌ترین شکل قانونی شده و شرعی شده ازدواج سفید، ازدواج موقتی است که زن توان قطع رابطه را از طریق شرط ضمن عقد به دست آورده و مرد هم مهریه بسیار سبکی در این ازدواج متحمل شده است.

موسسه خانواده سلامت بنیان بی مسئولیتی و بی تعهدی مهمترین ویژگی هم‌باشی یا ازدواج سفید است/ زنان در هم‌باشی آسیب‌های زیادی می‌بینند ازدواج و خانواده

 

شیخ‌الاسلامی: من از نظر پیامدهای روانشناختی که بر هم‌باشی مترتب است با آن مخالف هستم چون در این سبک از زندگی امنیت روانی وجود ندارد و نیت یک خانم و آقا که وارد هم‌باشی می‌شوند با هم کاملا متفاوت است. امنیت روانی در متعه بیشتر از هم‌باشی است چون حداقل حمایت‌های قانونی را دارد اما اگر بشود فکری برای مدت زمان این ازدواج کرد و راهکاری اندیشید که براساس آن مدت ازدواج موقت بتواند در صورت تمایل هر دو نفر به صورت اتوماتیک تمدید شود.

ازدواج دائم از نظر آقایان یک بازی برد  باخت است

افراد به دلیل موانع فرهنگی و قانونی که بر سر راه ازدواج دائم و موقت وجود دارد به سمت هم‌باشی می‌روند. خانواده‌ها انتظارات مالی زیادی دارند و آقایان از این تعهدات مالی که از آنها انتظار دارند شاکی هستند. ازدواج دائم از نظر آقایان یک بازی برد – باخت است و معتقدند در این بازی زن برنده و آنها بازنده هستند پس وارد این بازی نمی‌شوند و ازدواج نمی‌کنند یا تصمیم می‌گیرند به صورت غیر قانونی و غیر شرعی با خانم زندگی کنند.

اصلا چرا ازدواج کنیم؟

هادیان: آمارهایی که ارایه شده نشان می‌دهد ۱۳ میلیون نفر از سن مطلوب ازدواج عبور کرده‌اند اما سوال من این است که اصلا چرا ازدواج کنیم؟ به نظر من از اساس این دیدگاه غلط است که دنبال نیمه گمشده‌ای می‌گردیم و هر گونه نقص و کمبودی را می‌خواهیم در کنار فرد دیگری جبران کنیم. وقتی کسی در پاسخ به این سوال می‌گوید من در تنهایی غرق شدم، باید مطمئن باشد که با ازدواج هم از تنهایی در نمی‌آید و تنها شکل تنهایی او پس از ازدواج تغییر می‌کند.

پس اول باید ببینیم چرا باید ازدواج کنیم و بعد سراغ این برویم که کدام نوع ازدواج مطلوب است. نکته دیگر این است که ما الان این سه نوع ازدواج را با هم مقایسه می‌کنیم تا ببینیم کدامیک بهتر است اما قطعا هر سه مدل ازدواج نقص‌های کاملا مشهودی دارند که نتوانسته‌اند جوانانی که در سن ازدواج قرار دارند را به خود جذب کنند.

زنان در ازدواج موقت و ازدواج سفید آسیب می‌بینند

جز ازدواج دائم که به دلیل مسایل قانونی مرد آسیب بیشتری می‌بیند در ازدواج موقت و ازدواج سفید زن آسیب‌های جبران‌ ناپذیری می‌بیند. تمام مراجعانی که در این زمینه داشتم یک احساس مشترک داشتند و این بود که حس می‌کردند از آنها به عنوان یک ابزار استفاده شده است.

در مورد ازدواج سفید گفتید بحث اراده مطرح است اما واقعا این‌گونه نیست. دختر با پسری وارد رابطه شده و در ادامه متوجه شده  که این فرد شاید فرد مناسبی برای رابطه نباشد اما وابستگی ایجاد شده و آقا هم می‌گوید من اهل ازدواج نیستم اما اگر می‌خواهی می‌توانیم با هم باشیم. در اینجا دختر می‌داند که ضربه می‌خورد اما حس می‌کند اگر جواب منفی بدهد یا از مرد بخواهد با او ازدواج کند مرد او را ترک خواهد کرد و او هیچ اراده‌ای ندارد. به این ترتیب است که ارتباطاتی را می‌بینیم که آقا هم آن ارتباط را شروع کرده و هم به پایان رسانده است.

در صیغه هم موارد بسیاری را داریم که خانم خودش به مرد گفته با او ازدواج موقت کند و بعد از مدتی خانم وابسته می‌شود. پس در شرایط فعلی جامعه ما بیشترین آسیب را از این روابط خانم‌ها می‌بینند و نکته جالب این است که خود خانم‌ها از این مساله اطلاع دارند.

هرچند دستورات دینی می‌گویند ازدواج نیمی از دین است اما بسیاری از اوقات روانشناسی با آزمایش‌ها و تحقیقاتی که انجام داده به این نتیجه رسیده که برخی از آقایان یا خانم‌ها در هر مدل ازدواجی که وارد شوند آن ارتباط را نابود می‌کنند. پس ما ابتدا یک غربال‌گری انجام دهیم و ببینیم این تعداد آدمی که در سن ازدواج بودند اما ازدواج نکردند آیا صلاحیت ازدواج را دارند یا خیر و سپس سراغ پیامدهای این مساله برویم.

تفاوت انگیزه‌های زنان و مردان از شروع رابطه

آقایان زمانی که می‌خواهند وارد بحث ازدواج شوند بعد مکانیکی و سکچوال در آنها قوی‌تر است و اگر آقایی میل جنسی نداشته باشد تمایلی هم به ازدواج ندارد. از سوی دیگر، در میان خانم‌ها میل به وابسته شدن و دوست داشته شدن بیشتر از آقایان است اما در طول سال‌ها زندگی این تمایلات متعادل می‌شود یعنی در هر دو میل به دوست داشته شدن و دوست داشتن و میل به تأمین نیازهای جنسی در وضعیت متعادلی قرار می‌گیرد. پس در آغاز راه خانم و آقا از دو زاویه متفاوت وارد رابطه می‌شوند اما در ادامه ممکن است جریان تا حدودی تغییر کند. مثلا خانم‌هایی که مراجعه می‌کنند می‌گویند در ابتدا اصلا اجازه نمی‌دادم آقا سمت من بیاید اما بعد از یک سال مساله کاملا تغییر می‌کند و به تدریج که وابستگی ایجاد شد، این وابستگی میل جنسی را در زن بیدار می‌کند و حتی خود خانم پیشنهاد ارتباط جنسی می‌دهد.

هم‌باشی در جامعه ما استمرار زیادی ندارد

نعیمایی: در حال حاضر هم‌باشی در جامعه ما استمرار زیادی ندارد. اهداف افراد مشخص است و آقایی که می‌خواهد خانواده تشکیل دهد حتی اگر مشکلات مالی داشته باشد هیچ وقت وارد هم‌باشی نمی‌شود. من معتقدم خانم‌ها در این رابطه بیشتر آسیب می‌بینند چون جامعه ما مردسالار است و یک مرد آزادی‌های خیلی بیشتری نسبت به یک زن دارد و به واسطه شرایطی که جامعه ما دارد دختری که وارد چنین رابطه‌ای می‌شود احتمالا باید با خانواده خود قطع ارتباط کند و به همین دلیل می‌بینیم اکثر کسانی که وارد ازدواج سفید می‌شوند از خانواده خود بریده‌اند. وقتی هم که این رابطه کوتاه مدت تمام می‌شود خانم آسیب می‌بیند چون خانواده خود را از دست داده است.

زنانی که فرصت‌ها و خانواده خود را از دست می‌دهند

از سوی دیگر، این رابطه قانونی نیست و اگر زن باردار شود فرزند نامشروع خواهد داشت. سال ۹۶ بیش از هزار و صد کودک فاقد پدر و مادر تحویل بهزیستی شدند که تعداد محدودی از این بچه‌ها نتیجه چنین ازدواج‌هایی بودند. پس خانم بیشتر آسیب می‌بیند چون ساختار خانواده را از دست داده و مجبور است خانه مجردی بگیرد و بعد دوباره ممکن است وارد چنین رابطه‌ای شود. همچنین، ازدواج کردن این خانم سخت می‌شود چون در جامعه ما مردها کسی که تجربه هم‌باشی داشته را انتخاب نمی‌کنند و به همین دلیل فرصت‌های ازدواج آن خانم از دست می‌رود.

نمی‌شود این مشکلات را با قانون‌گذاری یا شرعی کردن مساله درست کرد. تا زمانی که سیاست‌گذاری‌های کلان در تسهیل ازدواج‌های قانونی اتفاق نیفتد شکل‌های مشابه هم‌باشی و خیلی بدتر از آن ترویج خواهد شد. همچنین تا زمانی که خانواده‌ها تعصبات خود را کنار نگذارند و تسهیل روابط عادی دختر و پسر را انجام ندهند آنها از یک فضای بسته وارد روابطی می‌شوند که بعدا راه برگشتی برایشان وجود ندارد.

سیاست‌گذاری‌ها باید در راستای تسهیل ازدواج‌های قانونی باشد

تنها راهی که وجود دارد این است که سیاست‌گذاری‌ها در راستای تسهیل ازدواج‌های قانونی باشد چون اگر جامعه شرایط را برای ازدواج‌ قانونی مساعد ببیند خود به خود از هم‌باشی فاصله می‌گیرد.

شیخ‌الاسلامی: هم‌باشی به معنای هم خانه بودن در ایران خیلی محدود است و تعداد کمی از افراد هستند که بدون عقد با هم در یک خانه زندگی می‌کنند اما آنچه بیشتر شاهد هستیم خانه‌های مجردی و ارتباطاتی است که در قالب یک دوستی شکل گرفته و به روابط جنسی کشیده شده است. علت این که دختر و پسر به این سمت می‌روند این است که دوست دارند به غریزه و نیازشان پاسخ دهند اما چون نمی‌توانند از راه شرعی و قانونی اقدام کنند مجبور می‌شوند برای پاسخگویی به نیازهایشان به راه‌های غیر شرعی و غیر قانونی رو بیاورند.

با توجه به وضعیت ساختار جمعیتی جامعه ما و بالا رفتن سن ازدواج و مشکلاتی که سر راه ازدواج به عنوان تنها راه مشروع و قانونی پاسخگویی به نیاز جنسی قرار گرفته، افراد راه‌های مختلفی را برای پاسخگویی به غریزه خود پیدا می‌کنند. در نتیجه، این سبک از زندگی تبدیل به سبک جدیدی از هم‌باشی شده است به‌طوری که دو نفر شاید با هم زیر یک سقف زندگی نکنند اما فرصت‌هایی برای با هم بودن ایجاد می‌کنند. پس باید موانع موجود بر سر راه ازدواج را از بین ببریم و فرهنگ وفاداری و تعهد را تقویت کنیم تا بتوانیم بر این مشکلات غلبه کنیم.