این جملات وصف حال مختصری از یکی از همسرانی است که با اضطراب دست و پنجه نرم می کند. در کنار همه راهکارهای دارویی و غیر دارویی که معمولاً به صورت درمان های فردی به چنین افرادی ارائه می شود، عامل مهم دیگری نیز وجود دارد که می تواند کمک حال خوبی برای این دسته از بیماران به حساب بیاید. این عامل مهم، میزان حمایت همسر است. به عبارت دیگر خود شما می توانید یکی از آرامبخش های همسر مضطربتان باشید. بدیهی است که اگر اضطراب او را جدی بگیرید و آغوش گرمتان را به روی او باز کنید، در واقع به زندگی مشترکتان کمک کرده اید چرا که برای داشتن یک زندگی آرام، آرامش هر دوی شما ضروری است و اگر یکی از شما دو نفر آرامش لازم و کافی را نداشته باشید، دریای زندگی تان هم آرام نخواهد ماند. پس اگر به دنبال آرامش هستید، بیشتر هوای همسر مضطربتان را داشته باشید.
چگونه دلواپسی ها را از همسرتان بگیرید؟
تحقیقات علمی نشان می دهند که اگر شما به عنوان همسر حامی خوبی برای زن یا شوهرتان باشید، می توانید تأثیر زیادی در سلامتی جسمانی و روانی او داشته باشید. منظور از حمایت فقط تأمین نیازهای مادی همسرتان نیست، بلکه حمایت واقعی تلاش برای کشف اکسیر مهر و محبت است که می تواند زندگی مشترکتان را همیشه سالم و جوان نگه دارد. برای این اکسیر هر همسری فرمول خاص خودش را دارد اما بعضی نکته ها هم وجود دارند که در همه فرمول ها مشترکند. در ادامه به چند نکته مهم اشاره می کنیم:
1. شناخت شما از اضطراب اهمیت زیادی دارد.
منظور آن نیست که شما با اضطراب نا آشنا هستید چرا که بی تردید برای شما هم پیش آمده است که به صورت موقتی اضطرابی را تجربه کنید. منظور از شناختن اضطراب، افزایش آگاهی شما نسبت به ماهیت واقعی آن به عنوان یک اختلال و بیماری است. برای مثال مهم است که شما بدانید دلیل و منبع به وجود آمدن اضطراب مشخص نیست و یا اضطراب انواع مختلفی دارد. برای شناختن اضطراب راههای زیادی وجود دارد که از جمله بهترین آنها مطالعه منابع معتبر و صحبت با پزشک همسرتان است.
2. غر، تمسخر و نصیحت ممنوع
وقتی راجع به اضطراب آگاهی بیشتری پیدا کنید متوجه خواهید شد که بروز آن تقصیر همسرتان نیست. بنابراین به سراغ نصیحت کردن او نمی روید، به خاطر هزینه داروها و یا ملاحظاتی که لازم است برای او بکنید به او غر نمی زنید، او را سرزنش نمی کنید و...
3. روی مدار تعادل حرکت کنید.
کم اهمیت تلقی کردن فکر و خیال های ناشی از اضطراب همسرتان کمکی به او نمی کند. برای مثال اگر از شدت اضطراب، بیخوابی به سر همسرتان زده باشد و شما به قصد دلداری دادن به او بگویید: «چیزی نیست... دیر شام خوردیم سرِ دلت سنگین شده... بخواب خوب می شی» او اینطور برداشت می کند که شما دارید رنج او را کم اهمیت تلقی می کنید. از آن طرف هم نباید شلوغش کنید، برای مثال اگر در راه برگشت به خانه در ترافیک گیر کرده اید احتمال تأخیرتان را به او اطلاع بدهید ولی هر دقیقه وضعیت تان را به او گزارش نکنید. چون همین کار ممکن است این نگرانی را در ذهن او ایجاد کند که نکند اتفاق بدی برای شما افتاده است (البته جواب تماس های او را بدهید ولی با آرامش و اطمینان بخشیدن و نه با منتقل کردن اضطراب خودتان به او).
4. حواستان به داروها باشد.
اگر به تشخیص روانپزشک لازم است که همسرتان مدتی دارو بخورد، مانع نشوید. در عوض درباره مدتی که باید دارو را مصرف کند، اینکه داروها بعد از چند وقت کم و سپس قطع خواهند شد، دوز مصرفی فعلی و... سؤال کنید. در کنار آن، مراقب باشید که همسرتان سرِ خود و یا با توصیه افراد غیر متخصص دارویی را مصرف نکند. به خاطر داشته باشید داروهای روانپزشکی اغلب برای یک دوره مشخص تجویز می شوند و اگر شروع، مصرف و پایان آنها زیر نظر پزشک متخصص صورت بگیرد مشکلی به وجود نخواهد آمد.
5. در جلسات درمان کنارش باشید.
در کنار درمان دارویی، روانشناس می تواند کمک زیادی به بهبود اضطراب همسر شما بکند. یک روانشناس خوب برای او پیدا کنید و در طی جلسات درمان او را همراهی کنید. به خاطر داشته باشید که عملی شدن بخشی از راهکارهای روانشناس به نوع رفتارها و همکاری شما بستگی دارد.
6.منابع استرس او را شناسایی کنید.
استرس می تواند اضطراب همسرتان را تشدید کند. بنابراین سعی کنید مسائل استرس زای او را بشناسید و شرایطی فراهم کنید که او کمتر تحت تأثیر این قبیل مسائل قرار بگیرد. فنون مدیریت استرس را یاد بگیرید و در مورد خودتان به کار ببرید. برنامه هایی مانند پیاده روی دو نفره در فضای باز و یا شرکت او در فعالیت های مورد علاقه می تواند کمک کننده باشد.
7. به او بگویید دوستش دارید.
به کارهای عملی اکتفا نکنید و علاقه و حمایتتان نسبت به او را زبانی هم ابراز کنید. یک «دوستت دارم» و یا یک نوازش ساده شما می تواند دنیای طوفانی همسرتان را آرام کند.