به بزرگی 5/2 ریشتر. محل این زلزله شهرستان ملارد استان تهران بود که در شهرهای استان تهران و استانهای البرز، اراک، قم و قزوین هم احساس شد.
استرس، اضطراب و نگرانی اکثر تهرانی ها را مجبور کرد منازل خود را ترک کرده و شب تا صبح با خودروها در خیابانها بسر ببرند و حتی برخی در خیابانها چادر برپا کردند. ترافیک و قفل شدن خیابانها و صف های طولانی پمپ بنزین ها نیز گوشه ای از حاشیه های ایجاد شده ناشی از زلزله تهران بود."
بعد از زلزله کرمانشاه در آبان امسال و کشته و زخمی شدن بیش از هزار نفر، که هنوز امداد رسانی برای اسکان و از سر گیری زندگی در آنجا، سر خط خبرهاست، زلزله در تهران می توانست مهمترین خبرهای روزنامه ها و تیتر یک آنها باشد.
از زمان وقوع زلزله تا چاپ و توزیع روزنامه ها، حداقل چهار پنج ساعتی فرصت بود. فرصتی که می توانست، نقش کم رنگ شده روزنامه ها در عصر جدید ارتباطات و فضای اینترنتی را جبران کند. یا حداقل مانع شکاف بیشتر رسانه های چاپی و خوانندگانش شود و هدایت خوانندگان روزنامه ها به سمت رسانه های اینترنتی کمی فاصله بیندازد و بگویند که هنوز رسانههای چاپی می توانند در اطلاع رسانی نقش آفرینی کنند اما دریغ از بهره برداری از این فرصت.
هیچ یک از روزنامه های منتشر شده صبح امروز پنچ شنبه به مهمترین رخداد تهران اشاره ای نکردند. البته روزنامه همشهری در چاپ دوم خود و روزنامه آرمان گزارشی در این باره داشت.
هر چه فکر می کنم نمی توانم جواب این معما را بیابم که «تهران لرزید و نخوابید اما روزنامه نگاران خوابیدند». روزنامه نگارانی که روزی طلایه داران جبهه آگاهی و چشم بینا و زبان گویای مردم بودند. شاید آنها می خواهند صبح روز شنبه از زلزله چهارشنبه بنویسند. شاید.
یوسف اسدی