بالاخره دو گزینه منتخب اعضای شورای شهر، برای رقابت تصدی کرسی شهرداری تهران از پرده برون افتادند. روز گذشته مطابق آنچه از قبل اعلام شده بود، منتخبان برای ارائه برنامههای خود به صحن علنی شورا آمدند. رسول کشتکار، شهردار منطقه دو که در گامهای اول توانسته بود بیشترین نظر مثبت شوراییها را به خود جلب کند، با اینکه روز شنبه نیز در دانشگاه تهران به دفاع از برنامههای خود پرداخته بود، بیسرو صدا و با یک نامه خطاب به محسن هاشمی، گریزی به بازنشستگیاش زد و انصراف داد؛ نامهای که حتی سخنگوی شورای شهر هم از آن بیاطلاع بود. اگرچه علی اعطا، در پاسخ به سوال خبرنگاران درخصوص صحت و سقم این انصراف تصریح کرد که «قرار بود ایشان بعد از ارائه برنامه انصراف دهد!»؛ پاسخی که بار دیگر مهر تاییدی بر از پیش بریده و دوخته شدن قبای شهرداری داشت. درنهایت بعد از ارائه برنامهها، سیدکامل تقوینژاد با ۱۰ رای و غلامرضا انصاری با سه رای از گردونه رقابت حذف شدند و عباس آخوندی با 16 رای و پیروز حناچی با 11 رای دو گزینهای شدند که از میانشان روز سهشنبه یک نفر بهعنوان شهردار جدید پایتخت معرفی خواهد شد.
نکته قابلتوجه اینکه از میان این چهار نامزد تنها یک نفر بود که نیازی به ارائه مکتوب برنامههایش به اعضای شورا ندیده بود. کاندیدایی که بهعنوان سومین منتخب شورا حوالی ساعت 12 برای ارائه برنامهاش وارد صحن علنی شد و چونان نظریهپردازان به پشت تریبون رفت و از نظریه حکمروایی شهری دفاع کرد. در گفتار عباس آخوندی اما خبری از بایدها و گامهای رسیدن به آرمانشهرش نبود. اگرچه اصراری هم نداشت که بگوید آرمانشهر میسازد، همانگونه که ضرورتی به ارائه برنامه ندیده بود. با اینحال تحکم سخنانش نشان میداد که جای پایش محکم است؛ جای پایی که تعریف و تمجیدهای پرطمطراق اعضای شورا بعد از زمان 20 دقیقهای وزیر مستعفی راه، محکم بودنش را به اثبات میرساند. محمد سالاری اولین عضو شورا بود که بعد از سخنان آخوندی، در موافقت با وی سخن گفت. وی برنامه آخوندی را متفاوتترین برنامه خواند و درنهایت عدم اقبال عمومی به آخوندی را تخریب وی دانست و آن را مشابه تخریبها علیه آیتالله هاشمی خواند. هاشمیسازی سالاری از عباس آخوندی در حالی است که سخن در باب تن ندادن اعضای شورای یکدست اصلاحطلب پنجم، به شهرداری محسن هاشمی بسیار است... .
ناهید خداکرمی نیز از سیل پیامکهایی خبر داد که تاکید داشتند اعضای شورا به آخوندی رای ندهند، چراکه تهران را بدبخت میکند. الویری نیز از عزل و نصبها و نحوه تعامل با دولت پرسید. حسن رسولی هم به اظهارات نماینده مردم ملایر در مجلس اشاره کرد و پرسید اگر پرونده دارید به ما بگویید. وجه اشتراک تمامی سوالات و اظهارنظر شوراییها اما در موافقت با عباس آخوندی بود. فقط حجت نظری، جوانترین نماینده شورا و عضو حزب اعتماد ملی بود که ابایی نداشت بگوید حتی جو دانشگاهیان نیز نسبت به آخوندی مساعد نیست و رفتارهای تند وزیر مستعفی راه با رسانهها و داغی که به واسطه اظهارات آخوندی بر دل داغداران حادثه قطار تبریز نشسته بود را یادآور شد و به صراحت گفت: «تصور کنید با یک پیمانکار شهرداری که میخواهد خود را بسوزاند مواجه هستید و حالا اگر بگویید خانوادهاش تحت پوشش بیمه هستند، چه میشود؟! شهر بههم میریزد.»
از مشاور بینالمللی تا برنامههای پرمخاطره!
آخوندی که به دلیل دفاع از تفکرات نئولیبرال از دولت جدا شده، در شورا متن استعفایش را شکواییه از دولت خواند و از ضرورت وجود مشاور بینالمللی برای هزینه و درآمد شهرداری سخن گفت. وی در پاسخ به سوالاتی درخصوص تعامل شهرداری با شورا خطاب به شوراییها تصریح کرد: «مشخص کنید کارمند میخواهید یا شهردار؟» نامزد تصدی بهشت اگرچه گفت: «شهردار مجری دستورات شورا است»، ولی تاکید کرد: «قاعدتا نه شهردار باید در امور شورا دخالت کند و نه شورا باید وارد بحثهای اجرایی شود.»
عباس آخوندی درخصوص برنامههایش هم گویی میخواست به بهشتنرسیده گربه را دم حجله شوراییها بکشد و تصریح کرد: «قاعدتا سیاستها و برنامههای من همراه با ریسک است. حتما برنامههای من مخاطره دارد. من عرضم به شما این است اگر به من رای دادید، یعنی شما ریسکهای حرفهای من را هم پذیرفتهاید و قرار نیست ریسک این حرفها را من تنهایی بپذیرم. اگر قبول دارید، به قول قدیمیها بسما... .»
وزیر مستعفی راه درخصوص ارتباط با رسانهها هم تاکید کرد: «من 30 سال است دارم چیز مینویسم.» و با تقسیمبندی رسانه و ضدرسانه، بار دیگر عصبانیت از سوال درخصوص ایرباسهای تحویلیاش را به تریبون عمومی کشاند. درنهایت آخوندی بیتوجه به سوالات خبرنگاران در صندلی عقب ماشین شیشهدودیاش نشست و شورا را ترک کرد.
مـحمــدجـــواد حقشناس : شهردار باید یک مدیر اجرایی توانمند باشد نه یک تئوریسین!
در همین راستا محمدجواد حقشناس، رئیس کمیسیون فرهنگی شورای شهر، درخصوص برنامه ارائهشده توسط عباس آخوندی به «فرهیختگان» گفت: «آقای آخوندی برخلاف نامزدهای دیگر برنامه مکتوبی به شورا ارائه نکردند. ایشان بیشتر در قالب یک نگاه کلان به حوزه مدیریت شهری با عنوان مدیریت محلی سخن گفتند. مدیریت یا حکومت محلی یک تئوری جاافتاده است که بیش از پنج یا 6 دهه است که در مقابل حکومت ملی مطرح است.»
این عضو شورای مرکزی حزب اعتماد ملی در ادامه تصریح کرد: «فارغ از اینکه آقای آخوندی این مساله (حکمروایی شهری) را در حال حاضر مطرح کردهاند، به نظر من این تئوری باید در کشور جای خود را باز کند، اما برای شهردار قبل از آنکه بهعنوان یک تئوریسین نقش قائل شوم، بیشتر باید یک مدیر توانمند اجرایی باشد. شهردار، خاستگاه تئوریها و تغییر نگاهها نیست. قانونگذار است که در قالب شورای شهر یا نمایندگان مجلس میتواند نگاه نسبت به مدیریت شهری را تغییر دهد. این نگاهی است که باید با محوریت وزارت کشور و همکاری مجلس و شورایعالی استانها برای تحققش تلاش کنیم. انتظار شورای شهر و مردم از شهردار این است که فارغ از جایگاه تئوریپردازی، مشکلات شهر را مرتفع کند و برای اداره شهر برنامه داشته باشد.»
وی درخصوص اظهارات آخوندی در نحوه تعامل شورا با شهردار نیز خاطرنشان کرد: «طبیعتا شورای شهر انتظار ندارد شهردار کارمند شورا باشد، خواست شورا هم این است که شهردار هویت داشته باشد و این هویت را از جایگاه شهرداری بگیرد. بهنظرم آقای آخوندی با اشاره به اینکه مدیریت و حکومت محلی سه رکن دارد؛ شورای شهر، شهرداری و شهردار، بیانشان را مبنیبر اینکه شهردار میخواهید یا کارمند، اصلاح کرد. فکر میکنم اگر به این بخش از صحبت ایشان بهعنوان اصلاح بخش اول صحبتهایشان توجه کنیم، شاید از جانب خودرأیی و مشورتناپذیری ایشان دیگر نگرانی نداشته باشیم.»
شورا اگر بخواهد با آخوندی امور شهر را پیش ببرد، باید ریسک انتخابش را بپذیرد
حقشناس تصریح کرد: «آقای آخوندی خوب از دولت جدا نشد. من هم قبول دارم که نحوه جدایی ایشان از دولت خوب نبود، ولی ایشان تاکید داشتند بهرغم نقدشان به دولت، معنای این جدایی به معنای ستیز با دولت نیست. بههرحال اگر ایشان بخواهند مسئولیت شهرداری را بپذیرند، باید بپذیرند که طبیعتا رویکرد شورا را هم باید بپذیرند. رویکرد شورا تقابل با دولت نیست. از توفیقات شورای پنجم این است که بعد از 14 سال تقابل یا حداقل عدم همراهی دولت و شهرداری، در این دوره شهردار در جلسات هیات دولت حاضر شد. چه در زمان شهرداری آقای احمدینژاد و دولت آقای خاتمی، چه در زمان دولت آقای احمدینژاد و شهرداری آقای قالیباف که تقابل شدید بین شهرداری و دولت و بالعکس بود و حتی بعد از آن در زمان دولت آقای روحانی و شهرداری آقای قالیباف نیز این رابطه اصلاح نشد، ولی در حال حاضر حداقل یک سالی هست که شاهد حضور شهردار در دولت هستیم و دولت قطعا نمیپذیرد که روال به قبل از شورای پنجم بازگردد.»
وی در واکنش به اینکه «آقای آخوندی تاکید کردند شورا باید در صورت انتخاب، ریسک برنامههای ایشان را بپذیرد و به عبارتی برای شورا شرط و شروط گذاشتند و تصریح کردند همینم که هستم!» با اشاره به اینکه شورا برای سومین بار دست به انتخاب شهردار میزند، تاکید کرد: «به نظر من این خیلی خوب است که آقای آخوندی دقیق حرفهایشان را بزنند که فردا هم اگر انتخاب شد، شورا مدعی نباشد که نگفتید. اگر شورا بخواهد با این انتخاب (آخوندی) امور شهر را جلو ببرد، من قطعا با آقای آخوندی موافقم که شورا باید ریسک این انتخاب را بپذیرد!»
نظری:ارتباط آخوندی با رسانهها صمیمانه نیست
حجت نظری هم در گفتوگو با «فرهیختگان» معتقد بود آخوندی پاسخ زیادی به پرسشهای اعضای شورای شهر نداده و تصریح کرد: «با توجه به اینکه قانون منع بهکارگیری بازنشستگان با هدف جوانگرایی تصویب شده است. من فکر میکنم اعضای شورا در این زمینه باید اهتمام ویژه داشته باشند. حداقل اینگونه باشد که شهرداری که انتخاب میکنیم، از آقای افشانی جوانتر باشد. از پنج گزینهای که در انتخاب اولیه توسط شورا کاندیدا شدند، سه گزینه از شهردار فعلی جوانتر هستند.» وی درخصوص ارتباط آخوندی با رسانهها هم تاکید کرد: «به نظرم ارتباط آقای آخوندی با رسانهها صمیمانه نیست و امیدوارم از این به بعد صمیمانه شود.»
دو گزینه نهایی تصدی شهرداری تهران مشخص شدند
پر ریسک و پر ریسکتر
بالاخره همانطور که پیشبینی میشد، نامزدهایی که شانس پایینی برای ورود به بهشت داشتند، کنار گذاشته شدند و در انتها عباس آخوندی، وزیر مستعفی راه و شهرسازی و پیروز حناچی، معاون سابق آخوندی در وزارت راه و شهرسازی بهعنوان دو گزینه نهایی تصدی سمت شهرداری تهران معرفی شدند. به لطف آمد و رفتهای فراوان در ساختمان بهشت در یک سال اخیر، این سومین بار است که به بررسی وضعیت سوابق نامزدهای شهرداری تهران میپردازیم و البته به لطف کشمکشهای مختلف و طولانی چند وقت اخیر، ناگزیر از بررسی سوابق آخوندی و پیروز حناچی هستیم.
در ارتباط باسیاسیکاریها و سلطه جریانها و احزاب سیاسی بر شورای شهر و مدیریت شهری تهران، بارها مطالبی نوشته شده واین مساله، موضوع پنهان و نامشخصی نبوده و مجال پرداخت به آن هم در صفحه اجتماعی مهیا نیست، اما نکتهای که مردم و شهروندان بهطور مستقیم با آن در ارتباط هستند و البته خواهند بود، کنشها و سیاستهای شهری این افراد است که رابطه مستقیمی هم با سابقه آنها در مسئولیتهای قبلی دارد.
عباس آخوندی
بعد از استعفای پیش از استیضاح آخوندی از وزارت راه و شهرسازی، اکثر قریببهاتفاق کارشناسان شهری و سیاسی معتقد بودند او در اقدامی از پیش آمادهشده، از پاسخ به سوالات و ایرادات فراوان نمایندگان مجلس شورای اسلامی فرار کرده و خود را برای شهرداری تهران آماده میکند که این باور اشتباهی نبود، چون خیلی زود پس از قطعی شدن ترک بهشت توسط محمدعلی افشانی؛ جدیترین نامی که در کنار محسن هاشمی، علی ربیعی و... برای تصدی مقام شهرداری تهران مطرح شد، عباس آخوندی بود.
به تفکرات و مشی عقیدتی و سیاسی او کاری نداریم، به کارنامه او هم در برخی حوزهها نمیتوان دوباره ورود کرد، اما ایران یکی از تلخترین دورههای خود را از جهت سوانح حملونقل و شهرسازی و رسیدگی به وضعیت عمرانی در زمان مسئولیت آخوندی تجربه کرده است؛ کسی که در قبال یکی از بزرگترین پروژههای عمرانی بعد از انقلاب یعنی مسکن مهر با تمام انتقاداتی که به آن وارد است، واکنش سلبی دارد و آن را مزخرف میداند و درنهایت هم بدون ساخت حتی یک واحد از مقام وزارت استعفا میدهد و بعد از آن هم بر همین خط مشی استوار میماند که در این صورت کارنامه قابل دفاعی در حوزه عمرانی نخواهد داشت.
وضعیت حملونقل، جادهای، ریلی، هوایی و... در زمان مسئولیت عباس آخوندی از کترینگهایشان گرفته تا قیمتها و نوسازی، وضعیت مساعدی را پشتسر نگذاشته است.
«اگر به من رای میدهید؛ یعنی ریسک حرفهای من را پذیرفتهاید و قرار نیست من تنها بپذیرم. بنابراین اگر قبول دارید که بسمالله و اگر قبول ندارید که هیچ. البته من به شخصه تمام ریسکهای شخصی خود را میپذیرم»؛ اینها جملاتی بود که آخوندی در شورای شهر در پایان سخنانش و در جریان ارائه برنامههایش برای شهرداری تهران گفت.
و خیلی رک و راست معنیاش این میشود که بعد از یک سال حتی یک برنامه هم در شهر اجرایی نشده است و سه سال آینده هم اگر با انتخاب عباس آخوندی تغییری در شهر رخ نداد و گشایشی ایجاد نشد، ریسکی بوده که همه آن را پذیرفتهایم.
نکته بعدی در ارتباط با انتخاب آخوندی بهعنوان یکی از گزینههای نهایی شهرداری تهران، اقبال به او از سوی نمایندگان شهری و تعریف و تمجیدهای اعضای شورای شهر از اوست. ناهید خداکرمی، عضو شورای شهر تهران که بعد از جریان مخالفت با برگزاری نمایشگاه عطر سیب اصرار به القای این نکته دارد که عده زیادی با پیامک او را تهدید میکنند که فلان کار را بکن و بهمان کار را نه، این بار هم در ارتباط با انتخاب آخوندی برای شهرداری تهران گفت: «صدها پیامک دریافت کردهام که اجازه ندهید آخوندی شهردار شود.»
برخی اعضای شورای شهر هم در خلال ارائه برنامه آخوندی برای شهرداری تهران نحوه برخورد او با رسانهها را هدف قرار دادند و نسبت به این مساله، نکاتی را به او گفتند اما این موضوع افاقه نکرد و در انتهای جلسه بهرغم اصرارهای پیاپی خبرنگاران برای پرسش و پاسخ از او، آخوندی بیاعتنا به آنها، شورای شهر را ترک کرد.
تقبل هزینههای مادی و غیرمادی جهت ایجاد منفعت عمومی هم بخش دیگری از سخنان آخوندی بود، نگرشی که البته خیلی زود است درباره آن حرفی بزنیم اما در نظام اعتقادی آخوندی توجیهپذیر است که همین امر، ترس از گرانی شهر و تحمیل هزینه به شهروندان است.
حالا باید دید با وجود کشوقوسهای فراوان و کارنامه ضعیف عباس آخوندی، شورای شهر تهران مثل روز گذشته به او بیش از گزینههای دیگر اعتماد خواهد کرد و او شهردار میشود یا نه؟
پیروز حناچی
«آقای حناچی استایل شما به شهردار شدن میخورد»؛ این جمله پر از استدلال را سیدحسن رسولی، عضو شورای شهر تهران خطاب به پیروز حناچی، یکی از گزینههای شهرداری تهران در اردیبهشتماه سال جاری و پس از رفتن محمدعلی نجفی گفت. غرض از نگارش این سطح از استدلال، البته نه این است که قصد استهزا داشته باشیم، اما کمی که در سوابق پیروز حناچی کندوکاو میکنیم تقریبا به نتیجهای مشابه میرسیم.
مصادره ایجاد و احداث پروژه عظیم پل طبیعت، یکی از اقدامات پیروز حناچی در شهر تهران است. او مدتها پیش در مصاحبهای با روزنامه شرق عنوان کرد: «پل طبیعت را که اجرای آن نتیجه پیگیریهای ما در نوسازی عباسآباد بود با برج میلاد مقایسه کنید. شاید یکصدم برج میلاد هزینه برده اما بهرهوری بیشتری دارد و آسیب کمتری به طبیعت میزند و از سوی مردم و گردشگران مورد استقبال بیشتری قرار گرفته و بهتنهایی تبدیل به یکی از جاذبههای تهران شده است. این پروژه کمترین عارضه را برای آن محدوده داشت، درحالی که برای برج میلاد، تپههای گیشا شخمزده شد. این پل تمام احترام را به طبیعت گذاشته است و این، تفاوت دو نگاه است که یکی دنبال پروژههای سنگین و پولخور و پرعارضه است که معلوم نیست بازگشت سرمایه داشته باشد و یکی دیگر نگرشی است که با معماری و ظرافتهای خلاقانه پروژههای کوچکتر و محدودتر، تولید ثروت میکند. این روند و نگاه، آدمهای خودش را میخواهد.»
این درحالی است که حناچی در آن ایام بهعنوان معاون معماری و شهرسازی وزارت راه و شهرسازی تنها در کمیسیون ماده 5 که مربوط به تعیین مصادیق ساختوسازهاست، یک رای داشت که آن نیز ارتباط خاصی به پل طبیعت ندارد.
این موضوع از سوی اعضای سابق شورای شهر هم بیپاسخ نماند و نسبت به اظهارات حناچی واکنش نشان دادند، بهطوری که مرتضی طلایی، عضو شورای چهارم در این باره گفت: «موضوع پل طبیعت و پروژههایی که از منظر آقای حناچی مورد بررسی قرار گرفته، این است که ایشان خود را در پروژههایی که متعلق به مدیریت جهادی دکتر قالیباف و شورای چهارم است، سهیم دانسته که موجب تعجب فراوان میشود و این سوال مطرح میشود که آقای پیروز حناچی در پروژههای یاد شده، چه نقشی داشتند؟ به غیر از اینکه ایشان بهعنوان نماینده وزارت راه وشهرسازی دارای یک حق رای در کمیسیون ماده 5 بودند؟»
در انتها و در ارتباط با بررسی صلاحیت حناچی برای شهرداری تهران میشود به همین یک جمله او اشاره کرد که پس از استعفا از معاونت در وزارت راه و شهرسازی و گمانهزنیها جهت تصدی شهرداری تهران گفته بود: «به شهردار تهران شدن فکر نکردم؛ چون فکرکردن به آن ترس دارد.»