دور هفتم مذاکرات وین در حالی با نگاهی مثبت و امید به آینده از سوی روسیه، چین و اتحادیه اروپا جمع بندی شد که آمریکا، انگلیس، فرانسه و آلمان با فرافکنی و بدبینی تلاش کردند هزینه های نقض برجام و بد عهدی و تعلل خود را به عادت همیشگی در زمین ایران بیندازند.
مذاکره کنندگان غربی در حالی در یک بازی مقصر سازی مدعی به پایان رسیدن زمان کوتاه برای بازگشت به برجام هستند که به اعتراف سیاستمداران آمریکایی، خودشان عاملان اصلی وضعیت کنونی و بدترین تصمیم در یک دهه اخیر در سیاست خارجی واشنگتن بوده اند.
آنتونی بلینکن وزیر امور خارجه دولت بایدن در مصاحبه ای قبل از تعطیلات کریسمس در آمریکا تصریح کرد که ما به دلیل یکی از بدترین تصمیمات در سیاست خارجی آمریکا در یک دهه گذشته، یعنی خروج از برجام، به این نقطه رسیده ایم.
وی افزود: در خروج از توافق هسته ای ایران، به ما قول داده شد که با توافق قویتری جایگزین شود و با فشار حداکثری که علیه ایران اعمال میشود، فعالیتهای این کشور را در سراسر منطقه مهار میکند.
وی ادعا کرد که در عوض، البته ما دقیقا شاهد برعکس آن بودیم. ایران از محدودیتهایی که برجام بر آن تحمیل کرده بود، رها شده است و به اقدامات تهاجمی خود در منطقه ادامه میدهد.
سرگئی لاوروف، وزیر امور خارجه روسیه بر خلاف غرب که در یک فضاسازی روانی و سیاسی برای تحت تاثیر قرار دادن فضای مذاکرات، پیشنهادهای ایران را جدی نمی دانست، اعلام کرد پیشنهادهای ایران به رغم اینکه در ابتدا مورد استقبال شرکت کنندگان غربی قرار نگرفت، شایسته تحلیل است.
لاوروف در مصاحبه با شبکه راشا تودی گفت که با اینکه تیم مذاکره کننده ایران جدید هستند اما آنها توانستند به سرعت و کاملا حرفه ای به مذاکرات ادامه دهند. آنها پیشنهاداتی را ارائه کردند که برخی از شرکت کنندگان غربی در ابتدا از آن استقبال نکردند، اما سپس اعتراف کردند که شایسته تجزیه و تحلیل هستند.
"وانگ کوان" نماینده چین در وین نیز اظهار داشت در این سه هفته مهمی که از گفت و گوهای وین گذشته است، ساختار مهم و قابل اتکایی برای ادامه مذاکرات هسته ای در روزهای آینده پایه ریزی شده است.
با این حال، غرب به ویژه آمریکا تهدید به بی اثر شدن برجام را بعنوان یک تاکتیک مذاکراتی برای فشار هر چه بیشتر بر ایران در میز مذاکره و امتیازگیری بیشتر بکار گرفته است.
رابرت مالی نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران و مذاکره کننده ارشد این کشور در مذاکرات غیر مستقیم با ایران در وین، در گفت و گو با سی ان ان در تداوم سیاست هراس افکنی از پیشرفت برنامه هسته ای صلح آمیز ایران مدعی شد زمان برای احیای برجام رو به اتمام است و شکست مذاکرات به تشدید بحران منجر خواهد شد. اگر آنها با سرعت کنونی خود پیش بروند، فکر می کنم در چند هفته آینده به این نتیجه خواهیم رسید که دیگر توافقی برای احیا باقی نمانده است.
رابرت مالی در تداوم سیاست فشار و تعامل بایدن علیه ایران مدعی شد: در آینده ای نزدیک مجبور خواهیم شد برجام را مرده در نظر بگیریم و باید در مورد یک توافق کاملا جدید وارد مذاکره شویم و البته وارد یک دوره تشدید بحران خواهیم شد.
ند پرایس سخنگوی وزارت امور خارجه آمریکا نیز گفت: نمی توانیم وضعیتی را بپذیریم که ایران در مذاکرات تاخیر و از سوی دیگر برنامه هسته ای خود را تسریع کند.
او بدون سخن گفتن از تعهدات واشنگتن در قبال نقض عهد خود مدعی شد اگر سرعت دیپلماسی عقب بماند، همانطور که سه کشور اروپایی اعلام کردند، برجام پوسته ای خالی و جسدی غیرقابل احیا خواهد شد.
خواسته های فرابرجامی آمریکا که خود نقض کننده برجام بوده، در حالی است که بخوبی می داند همچنانکه مقامات ایران بارها اعلام کرده اند و تیم مذاکره کننده جدید نیز در میز مذاکره اثبات کرده است تهران در پی بی اعتمادی به آمریکا در عمل به وعده هایش از خواسته های خود کوتاه نخواهد آمد.
یک مقام ارشد وزارت امور خارجه آمریکا نیز با ادعای اینکه دولت بایدن مایل است به توافق هسته ای ایران باز گردد، در تداوم جنگ روانی غرب برای امتیاز گیری بیشتر در میز مذاکره مدعی شد که واشنگتن برای جهانی آماده می شود که در آن هیچ بازگشتی به توافق تاریخی وجود ندارد.
همزمان با این اظهارات، رابرت مالی در حالیکه ایران و آمریکا مذاکرات مستقیمی در وین ندارند، اعلام کرده است ما با سیستمی آماده شده ایم که هر دو طرف مورد مذاکره باید بدانند چه کسی قرار است چه کاری را انجام دهد، و ما آماده مذاکره در مورد آن هستیم.
رابرت مالی که این روزها در نقش مقام آگاه خبرنگاران آمریکایی را نیز توجیه می کند، مدعی شده است که ایران در تلاش بوده تا با ارتقای برنامه هسته ای خود اهرم فشاری ایجاد کند و با استفاده از این اهرم به توافقی بهتر دست یابد.
در مجموع، مقامات آمریکایی از رابرت مالی تا آنتونی بلینکن، جیک سالیوان، جن ساکی و ند پرایس در حالی در یک کارزار رسانه ای آشکارا و گاه بدون افشای نام در حالی از دیپلماسی سخن می گویند که همزمان تهدید به بی اثر بودن برجام و گزینه های دیگر می کنند تا فشار بیشتری بر ایران وارد کنند؛ البته این اولین بار نیست که آمریکا مدعی است سایر گزینه ها را بررسی می کند. از زمان جرج دبلیو بوش همه روسای جمهوری آمریکا این کار را انجام داده اند اما تهدید به زور، به موافقت ایران با راه حل های دیپلماتیک کمکی نکرده است همچنان که در دوره دونالد ترامپ به رغم خروج آمریکا از برجام و اقدامات تروریستی و خصمانه واشنگتن، جمهوری اسلامی ایران هرگز زیر بار زور و تهدید نرفت.
سالیوان؛ هماهنگ کننده مواضع کاخ سفید و تل آویو
پیش از دور هشتم مذاکرات وین که به نقطه حساسی رسیده است، جیک سالیوان مشاور امنیت ملی بایدن که نقش پررنگ تری در عرصه سیاست خارجی آمریکا یافته به همراه دو مقام دیگر آمریکایی به سرزمین های اشغالی رفت تا با مقامات رژیم صهیونیستی از جمله نفتالی بنت دیدار و گفتوگو کند.
سالیوان در این سفر اذعان کرد: مهم است که کنار هم بنشینیم و یک استراتژی و چشمانداز مشترک، و یافتن راهی برای پیشرفت که اساسا منافع ایالات متحده و اسرائیل را تضمین میکند، ایجاد کنیم.
مشاور امنیت ملی بایدن مدعی شد: پایبندی متقابل به توافق مشکل شده و این چیزی نبود که ما بخواهیم امسال شاهد آن باشیم.
این در حالی است که به رغم همه خط و نشان کشیدن ها و تهدیدهای پوشالی رژیم صهیونیستی، وزیر خارجه این رژیم مدعی شد آنها مشکلی با توافق هسته ای ایران ندارند اگر توافق خوبی باشد.
اظهاراتی که تحلیلگران مسایل بین المللی معتقدند به این دلیل بیان شده که لاپید و دیگران سران رژیم صهیونیستی گمان می کنند، با تحرکات ضد ایرانی خود بر تنش ها افزوده و دستیابی به توافق نیز بعید است.
تارنمای آمریکایی - صهیونیستی آکسیوس مدعی شده است مشاور امنیت ملی آمریکا به مقامات اسرائیلی اطمینان داد که واشنگتن آمادگی دارد در صورت لزوم موضع سخت تری در برابر ایران اتخاذ کند.
این پایگاه اینترنتی در گزارشی افزود چهار مقام ارشد اسرائیلی که در نشست هایی با حضور سالیوان شرکت کرده بودند، گفتند آنها اطمینان یافته اند که آمریکا آمادگی دارد دیدگاه های اسرائیل را درباره ایران مد نظر قرار دهد.
به گفته این دو مقام، سالیوان در این نشست ها سه سناریوی احتمالی کوتاه مدت را ترسیم کرد: سناریوی اول، دستیابی به توافق برای بازگشت کامل به پایبندی به توافق هسته ای ۲۰۱۵ ظرف چند هفته آینده است که وی تردید داشت محقق شود.
سناریوی دوم، دستیابی به توافقی موقت "توقف برای توقف" با هدف جلوگیری از تسریع بیشتر فعالیت های هسته ای ایران است و سناریوی سوم هم عدم دستیابی به توافق و وضع تحریم های جدید و اعمال فشار بر ایران است.
ایران با ایده دستیابی به یک توافق موقت که موجب لغو کامل تحریمهای آمریکا نمیشود، مخالفت کرده است.
سران رژیم صهیونیستی با از سرگیری مذاکرات وین برآشفته اند که مبادا دولت بایدن به دنبال دستیابی به توافقی باشد که به لغو تحریم های ایران بدون محدودیت های هسته ای موثر باشد.
یک مقام صهیونیستی گفته است که پس از نشست با سالیوان می توان نتیجه گیری کرد که موضع دولت بایدن در برابر ایران بهتر از آن چیزی است که تصور می شده و شکاف های سیاسی موجود کوچکتر از آن چیزی است که در گذشته تصور می شده است.
سالیوان همچنین به همراه ایال هولاتا، همتای اسرائیلی خود، مدیریت نشست مشورتی راهبردی آمریکایی و اسرائیلی را درباره ایران برعهده گرفت. دو مقام اسرائیلی که در این نشست ها حضور داشتند، مدعی شده اند سالیوان تصریح کرده است که پنجره گفت و گوهای بیشتر در وین احتمالا تا پایان ژانویه یا آغاز فوریه بسته خواهد شد چرا که درباره احتمال دستیابی به توافق کامل تا آن زمان تردید دارد.
"جوزف سرنسیونه" (Joseph Cirincione) عضو شورای مشورتی وزیر امور خارجه آمریکا در امور امنیت بین الملل در مصاحبه با شبکه تلویزیونی الجزیره تاکید کرده است واشنگتن برای جلوگیری از اقدامات احتمالی رژیم صهیونیستی علیه ایران تلاش می کند از فرصت دستیابی به توافق در مذاکرات استفاده کند.
وی درباره سفر سالیوان به اسرائیل با بیان اینکه آمریکا در شرایط بسیار دشواری قرار دارد، گفته است که سفر سالیوان که نقش مهمی ایفا می کند، برای شنیدن موضع اسرائیلی ها است.
این مقام آمریکایی گفته است: روشن است که اسرائیلی ها خواهان بازگشت به توافق هسته ای نیستند، اما گستاخانه مدعی اند ترور و خرابکاری و اقدام عملی می تواند برنامه هسته ای ایران را متوقف کند در حالیکه آمریکا چنین اعتقادی ندارد و ماموریت سالیوان آن است که موضع نزدیک با اسرائیل را حفظ کند و مانع از هر اقدامی شود که به توافق ضربه بزند.
وی درباره ارزیابی نتیجه مذاکرات وین با اشاره به سه سناریوی سالیوان در گفت و گو با اسرائیلی ها، گفته است فکر نمی کنم به سوی تنش حرکت می کنیم. سالیوان با صراحت تاکید دارد هنوز فرصت برای تلاش های دیپلماتیک باقی مانده است و دولت بایدن هم گزینه مذاکره برای دستیابی به توافق را ترجیح می دهد.
اندیشکده شورای آتلانتیک در یادداشتی به قلم "دنی کلیترویچ" در تحلیل لفاظی های رژیم صهیونیستی نوشته است سیاستمداران اسرائیلی روی تهدیدی قمار میکنند که حداکثر برنامه هستهای ایران را به تأخیر میاندازد. رژیم صهیونیستی به اشتباه فکر می کند از چنین اقدامی حمایت بینالمللی خواهد شد اما جهان از جمله آمریکا، از طریق برجام و قطعنامه ۲۲۳۱ شورای امنیت سازمان ملل متحد، به رسمیت شناختهاند که ایران میتواند تا زمانی که تحت نظارت آژانس بینالمللی انرژی اتمی باشد، در خاک خود به غنیسازی اورانیوم بپردازد و از این رو، هیچ کشوری حتی آمریکا از گستاخی های رژیم صهیونیستی حمایت نخواهد کرد.
گره اصلی مذاکرات وین کجاست؟
اندیشکده کوئینسی در مقاله ای به قلم دانیل لاریسون (Daniel Larison) نوشته است که آمریکا گرایش فزایندهای دارد که حرفش را زیر پا بگذارد و از سرخودخواهی یا بیزاری، قراردادهایش را پاره کند. در واقع، واشنگتن در زمینه اجرای تعهدات دیپلماتیک پایدار، عملکرد خوبی ندارد و دشوار است سایر کشورها را متقاعد کرد که قابل اعتماد است و به وعدههایش در توافق های مذاکره شده عمل خواهد کرد.
در این مقاله آمده است مشکل جدی دولت آمریکا بیاعتباری است چرا که وعدههای دولت بایدن در زمینه لغو تحریمها و واگذاری سایر امتیازات، باورپذیر نیست. این مساله توانایی چانهزنی مذاکرهکنندگان آمریکایی را با دولتهای دیگر تضعیف میکند، زیرا آمریکا گرایش فزایندهای برای زیرپا گذاشتن حرفها و پارهکردن قراردادهایش دارد. حتی زمانی که دولتهای برخی از کشورها با آمریکا به توافق میرسند و تعهداتشان را رعایت میکنند، هیچ تضمینی وجود ندارد که واشنگتن در سالهای بعدی از توافق خارج نشود و در پی حمله یا سرنگونی آنها برنیاید. عملکرد واشنگتن در برابر لیبی و ایران نمونههای بارزی از این عهدشکنیها هستند.
پاداش پایبندی کامل ایران به توافق هستهای، خروج آمریکا از برجام و جنگ اقتصادی تمام عیار علیه تهران بوده و تندروهای جمهوریخواه اعلام کردهاند هرگونه توافق بین ایران و ترامپ و سایر قدرتهای حهان توسط دولت بعدی آمریکا پاره خواهد شد. از این رو، جمهوری اسلامی ایران باید با فرض حتمی بودن این رخداد برنامهریزی کند.
همچنین این ایده که آمریکا برای پیشرفت در مذاکرات نیاز به ایجاد ترس دارد، همه چیز را به عقب بازمیگرداند چرا که دولت ایران به تضمینهای معتبری نیاز دارد تا باور کند که واشنگتن میتواند تحریمها را کاهش دهد.
استفاده افراطی آمریکا از تحریمها دستش را در دیپلماسی بسته و باعث شده است کارایی پیشنهاد کاهش تحریم ها تضعیف شود چرا که وقتی کشوری هدف طیف وسیعی از تحریمها قرار میگیرد، انگیزه کمتری برای امتیازدادن داشته و از نظر سیاسی لغو تحریم ها دشوار است چرا که گشایش وعده داده شده تحت تاثیر اقدامات اجباری دیگری قرار میگیرد.
سیاستگذاران واشنگتن اغلب نگران این هستند که چگونه آمریکا می تواند پایبندی دولت های دیگر را اعتبارسنجی کند، اما مشکل بزرگتر در حال حاضر این است که نمی توان به دولت آمریکا برای انجام کاری اعتماد کرد که می گوید برای چند سال آینده آن را انجام خواهد داد. چرا هر کشوری باید ریسک سیاسی کند و امتیازات بزرگی را در مذاکرات با آمریکا واگذار کند، در حالی که عملا تغییر موضع واشنگتن پس از انتخابات بعدی ریاست جمهوری حتمی است؟ اگر ایالات متحده نتواند بار دیگر چگونگی عمل به تعهدات دیپلماتیک را بیاموزد، دیپلماسی آمریکایی همچنان به زیان منافع ملی و به زیان صلح و امنیت بین المللی ادامه خواهد داشت.
با این اوصاف، آمریکا همچنانکه برجام را با بی تعهدی اش به پوسته ای تبدیل کرده و منجر به مرگ آن شده است، اکنون باید گام اول را برای احیای آن بردارد؛ گامی که بتواند راه حلی اساسی برای بحران بی اعتباری واشنگتن باشد.