شاید منتقدان دچار هیجان ناشی از کمتــر از یک ماه از زلزلــه ویرانگر کرمانشــاه می گذرد، زلزله ای که پسلرزه هایش همچنان ادامه دارد. زلزله عالوه بر خسارت مالی و جانی، آرامش و روان ساکنان غرب کشور را نیز تحت تاثیر قرار داده به طوری که مردم همچنان نگران زلزلهای جدید در ناخودآگاهشان هر لحظه و هر جا بدنبال جان پناهی برای مواقع خطر می گردند.
این دلهره و استرس شدید مخصوصا در کودکان و زنان باردار، قطعا اثــرات منفی بلند مدتی خواهد داشــت که از تخصص نگارنده به دور بوده و متخصصان حوزه ســامت روان درباره آن بارها سخن گفتهاند. سفر چند روزه ای به مناطق زلزله زده داشتم که مشاهده حال و روز مردم و ساکنان، حالم را دگرگون کرد. روستاهای منطقه »ازگله« به کل ویران شدند و چیزی جز نخاله های ساختمانی و البته چادرهای سفید هالل احمر باقی نمانده و مردم در بدترین شرایطی که از تصور به دور است، در حال دست و پنجه نرم کردن با زندگی هستند. در یکی از روستاها که جمعیتی حدود دویست و هفتاد هشتاد نفر داشت، فقط 5 سرویس بهداشتی وجود داشت و مردم آنجا 25 روز بود که از حمام استفاده نکرده بودند. حاال این شرایط بد بهداشتی را بگذارید در کنار سرما و یخبندان و بارش برفی که به روی این چادرها میبارد و هیچ وسیله گرمایشی از پس آن بر نمیآید. شرایط در حالی اسفبارتر می شود که می شنوی مردم زلزله زده بی سرپناه بر سر یک دو راهی ظالمانه قرار گرفته اند که آیا برای نجات از سرما، اسکان موقت در یک کانکس 2 در 3 متر را انتخاب کنند یا در سرمای چادر بلرزند و چندرغاز وام بالعوض دولت کریمه امید را در آینده دریافت کنند! خواندن و شنیدن این مطالب حال آدم را منقلب میکند، چه برسد به دیدنش! اما در کنار دیدن این حجم ناامیدی، سه گزینه امیدوارکننده حتی در دورافتاده ترین روستاهایی که خبری از هالل احمر و وزارت مسکن و بنیاد مسکن و... نیست، وجود دارد؛ اول، حضور مخلصانه بچه های پاسدار و بسیجی و همراهی در آواربرداری و خدمت به مردم. دوم، حضور بی سروصدا اما به شدت فعال قرارگاه جهادی امام رضا)ع( که حتی در بدترین نقاط هم به مردم غذای گرم می رسانند و با بضاعت نیروهای جهادی دل مردم را شاد و امیدوار می کنند. و سوم، حضور دالورانه بچه های رسانه ملی در بدترین و دورافتاده ترین مناطق. همه آنهایی که به عملکرد رسانه ملی در پوشش اخبار زلزله انتقاد داشتند، یا رسانه را نمی شناسند یا دچار هیجان ناشی از مصیبت شــده اند. تلویزیون در یک ماه گذشته همه توان خود را برای نمایش آنچه که بر مــردم زلزله زده می گذرد، به کار گرفت و شاهد مثال آن، پخش پربیننده ترین برنامه های تلویزیون از محل مناطق زلزله زده و حضور اکثر هنرمندان و مجریان شاخص در آن مناطق است. با یک جستجوی ساده در کلیپهایی که این روزها در تلفن های همراه دست به دست می شوند می توان فهمید که کوچکترین اتفاقات در دورترین مناطق هم از چشمان رســانه ملی دور نماند و اهالی کالم با شجاعت آن را در تلویزیون بیان کردند. منتقدان و مهیجان فراموش نکنند که رسانه ملی »هم بشیر اســت و هم نذیر!« تلویزیون عالوه بر انتقاد و انعکاس شرایط وخیم باید محلی برای تزریق امید در جامعه باشد و با به تصویر کشیدن اخبار مثبت در کنار همه منفی ها و ناامیدی ها شرایط همدلی مردم را نیز مهیا کند، چــرا که بخش قابل توجهی از همدلی های عمومی که امروز در جامعه شــاهد آنیم، مدیون همین سیاست کالن رسانه ملی است.
وحید ایمانی، مجری تلویزیون