«امیل نخله»، افسر ارشد سرویس اطلاعاتی آمریکا و مدیر «مرکز تحلیل راهبردی اسلام سیاسی» در آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا (سیا) در یادداشتی درباره تبعات خروج واشنگتن از توافق هستهای ایران و گروه 1+5 هشدار داده است.
نخله در این یادداشت در وبگاه «لوبلاگ» نوشته در صورتی که قرار باشد بیانات ترامپ درباره ایران را باور کنیم، تقریباً قطعی است که او در گزارش سهماهه بعدی به کنگره پایبندی ایران به توافق هستهای را اعلام نخواهد کرد.
مقام ارشد سابق سیا نوشته است: «ترامپ و هواداران ایرانهراس او تشنه جنگ با ایران، بدون در نظر گرفتن تبعات فاجعهبار آن هستند.»
او با اشاره به تبعات حمله آمریکا به عراق در سال 2003 مینویسد: «انگار آنها هیچ درسی از حمله حدود یک دهه و نیم قبل به عراق نگرفتهاند.»
نخله در ادامه تصریح میکند: «چنانچه آمریکا قرار باشد به تأسی از فشارهای عربستان سعودی، اسرائیل و تولیدکنندگان سلاحهای آمریکایی، یک جنگ نادرست دیگر باز هم علیه کشوری مسلمان راه بیندازد و کشور را به ورطه یک درگیری دیگر با سرنوشت نامعلوم در خاورمیانه فرو ببرد اتفاقاتی میافتد که (حوادث) عراق در برابر آن ناچیز به شمار میآیند.»
وی در بخش دیگری از این یادداشت با عنوان «درسهای آموختهنشده از عراق» به یادآوری تبعات تصمیمگیریهای نادرست در دولت «جورج دبلیو بوش»، رئیسجمهور اسبق آمریکا در سال 2003 قبل از حمله به عراق پرداخته است.
نخله مینویسد: «حمله به عراق در آن سال بدون بررسی جدی تحولات قومیتی در عراق و منطقه انجام شد. ضمن اینکه جنگطلبان در کاخ سفید کمترین علاقهای به بررسی آینده عراق در صبح بعد از سرنگونی صدام و آثار اقدام بر منطقه نداشتند.»
مقام سابق سیا تصریح کرده کاخ سفید در آن زمان هشدارهای اطلاعاتی درباره اینکه بعد از اقدام نظامی «طوفانی تمامعیار» عراق و منطقه را در برخواهد گرفت، نادیده گرفت.
او، در ادامه به بیان تفاوتهایی میان ایران و عراق پراداخته که حمله به تهران را حتی دشوارتر و ناممکنتر از حمله به عراق میکنند. نخله مینویسد: «ترامپ و دولت او میتوانند از تاریخ درس بگیرند و از اشتباهات مشابه پیشگیری کنند. اول از همه، ایران مانند عراق نیست. ایران، که در اوایل قرن 16 به عنوان یک ملت-دولت مدرن پدیدار شد، دارای جمعیتی عظیم، یک فرهنگ غنی و پرافتخار و ارتشی پیشرفته و متعهد است.»
وی اضافه کرده است: «عراق بعد از جنگ جهانی اول توسط انگلیسیها به عنوان یک کشور -شامل اکثریت شیعه، اقلیت سنی عرب و اقلیت سنی کردتبار- سرهمبندی شد تا منافع امپریالیستی انگلیسیها در منطقه را پیش ببرد. بنیانگذاران انگلیسی عراق مدرن در آن زمان با آغوش باز پذیرای فرمانروایان سنی بودند و به همین دلیل یک بیگانه سنی و عربتبار را برای حکومت بر اکثریت شیعیان در عراق وارد این کشور کردند. حکمرانی بر این کشور برای تقریباً 80 سال، از اوایل دهه 1920 تا عزل صدام در سال 2003 به همین نحو بود.»
مقام سابق سیا بر همین پایه استدلال کرده است: «حمله آمریکا به عراق مثل آب خوردن بود؛ اگر ترامپ تصمیم بگیرد به ایران حمله کند، نیروهای نظامی آمریکا چنین آسایشی پیش رو نخواهد داشت. ارتش عراق مجبور بود برای صدام حسین و رژیم بعث وی و نه الزاماً برای عراق بجنگد؛ نیروهای نظامی و مردم ایران، صرفنظر از ماهیت حکومتشان برای ایران خواهند جنگید.»
او در ادامه این یادداشت درباره برنامههای دولت ترامپ برای تغییر حکومت ایران هم هشدار داده است.
نخله یادآوری کرده که قبل از سال 2003 چندین گروه شیعه از جمله «کنگره ملی عراق» به رهبری «احمد چلبی» خواستار تغیبر حکومت عراق شده بودند. دولت بوش در آن زمان از چلبی استقبال کرد و فریب ادعاهای وی درباره برنامه سلاحهای کشتار جمعی عراق را خورد. علاوه بر این، چند کشور در منطقه به صورت مستقیم و غیرمستقیم مشغول تلاش برای سرنگون کردن صدام بودند.
مقام سابق سیا، نوشته که شرایط در ایران متفاوت است: «ایران دارای وضعیتی کاملاً متفاوت است. هیچ گروه جدی در خارج (از ایران) یا سران گروههایی که خود را تبعیدی میدانند، خواستار تغییر حکومت در ایران نیستند. بر خلاف سخنرانی دراماتیک کالین پاول، وزیر خارجه سابق آمریکا در جلسه شورای امنیت در فوریه 2003 درباره 'شواهد' برنامه هستهای عراق، ایران امروز در معرض چنین 'حقایقی' قرار ندارد.»
وی تأکید کرده است که ایران در حال حاضر توافقی را برای محدود کردن برنامه هستهای خود پذیرفته که این کشور را در معرض بازرسیهای شدید قرار میدهد.
نخله در ادامه با خاطرنشان کردن اینکه صدام در عراق با توسل به انتصاب افراد نزدیک به خود و جلادیهای دستگاه امنیتیاش حکومت میکرد نوشته حسن روحانی، رئیسجمهور ایران «از خلال انتخاباتی نسبتا آزاد و منصفانه برای بار دوم به ریاستجمهوری انتخاب شد.»
او در بخش دیگری از یادداشتش با عنوان «تبعات ناخواسته» به توضیح درباره آثار حمله احتمالی به ایران در سراسر منطقه پرداخته است.
«جنگ با ایران، به احتمال قریب به یقین، بازارهای جهانی نفت و تردد کشتیها از طریق تنگه هرمز، باب المندب و کانال سوئز را مختل خواهد کرد. چنین حملهای گذشته از خرابیهای اجتنابناپذیر و تلفات انسانی، حمله ایران به عربستان سعودی را در پی خواهد داشت که باعث وارد شدن لطمات جدی به تأسیسات نفت و آّب این کشور پادشاهی خواهد شد.»
مقام اسبق سیا، همچنین استدلال کرده است: «موضوع شومتر برای رژیمهای سنی در بحرین، عربستان سعودی، کویت و امارات اینکه جنگ علیه ایران آتش خشم جمعیت شیعیان در این کشورها را علیه رژیمهای سنی آنها شعلهور خواهد ساخت.»