نسخه واقع بینانه برای آرمان اقتصاد بدون نفت

روز گذشته مرکز پژوهش های مجلس متنی را با عنوان «برنامه اداره کشور بدون نفت» منتشر کرد که حاوی نکات مهمی در مواجهه با تحریم های آمریکا ست. توجه به محتوای این گزارش از چند نظر مهم است و باید هم مسئولان و هم نخبگان آن را مدنظر قرار دهند:

۱- فارغ از هرگونه تعارف، باید پذیرفت که اقتصاد ایران با تحریم های آمریکا تحت فشار قرار گرفته است. آنچه در موضوع فشارهای تحریمی مهم است، میزان مقاومت اقتصاد ایران در برابر تحریم هاست. گزارش مرکز پژوهش های مجلس نشان می دهد که اقتصاد ایران از لحاظ جایگزینی درآمدهای مالیاتی به جای نفت قابلیت های بالایی دارد و همین عنصر مهم ترین قابلیت مقاومت پذیری اقتصاد ایران است که باید به آن توجه شود.

۲- واقع بینی اقتضا می کند که جایگزینی یک شبه و به عبارت دقیق تر یک ساله درآمد ۱۰۰ هزار میلیارد تومانی نفت در بودجه امکان پذیر نیست. بنابراین پیش بینی شده که با انتشار اوراق، آن مقدار از درآمد جایگزین که محقق نمی شود، به گونه ای از مردم استقراض شود.

این واقع بینی قابل توجه و دلگرم کننده است ولی باید توجه داشت که اولاً واقع بینی اقتضا می کند که قطعاً درآمد فروش نفت کشور صفر نخواهد شد و حتماً بخشی از تحریم ها دورزدنی است (البته خود گزارش نیز به این واقعیت اذعان کرده است). اما فارغ از این واقعیت، باید توجه داشت که این برنامه حتی اگر نصفه نیمه نیز انجام شود، دستاورد بزرگی در مهار اثرات تحریم های تشدید یافته آمریکاست.

۳- پیش نیاز اجرای این برنامه، اصلاحات ساختاری در اقتصاد کشور و به ویژه بودجه که مورد مطالبه رهبر انقلاب نیز بود، است. خبر روز گذشته شورای هماهنگی اقتصادی قوا نشان می داد که قرار است از جلسه آینده، این شورا، برنامه اصلاحات ساختاری در دستور کار قرار گیرد.

اقدام هر چه سریع تر این شورا و تصمیم های کارشناسی و عملیاتی برای اصلاح ساختاری باید با همراهی همه دستگاه ها و نخبگان باشد و مانند افزایش قیمت بنزین با ناهماهنگی در اطلاع رسانی، دچار مشکل نشود.

۴- مهم ترین نکته مستتر در این گزارش پیام قاطع ایران به تحریم هاست. با خروج یک جانبه آمریکا از برجام و تعلل اروپا در مواجهه با این اقدام آمریکا، کشورمان، اجرای بخشی از تعهدات قبلی خود در بخش هسته ای را متوقف کرده است. این اقدام برای نشان دادن تصمیم قاطع ایران به برخورد فعال و بدون انفعال با بدعهدی غرب ضروری است اما کافی نیست.

آنچه که تکمیل کننده اقدامات کشور در بخش هسته ای است، بهبود وضعیت اقتصادی و عزم جدی برای مواجهه اقتصادی با فشارهای تحریمی است. بنابراین برنامه اداره کشور بدون نفت و عزم بر اجرای این برنامه یک پیام سیاسی مهم نیز دارد که باید مدنظر سیاست گذاران قرار گیرد و در مسیر اجرای این برنامه و نشان دادن امکان مواجهه با همه گزینه ها حتی کاهش بیشتر صادرات نفت، عزم جدی جمهوری اسلامی ایران را نشان دهند.

اکنون این برنامه پیش روست. ممکن است، دولت به برخی اجزای آن نیز نقدهایی داشته باشد اما در هر صورت لزوم تدوین برنامه ای مشخص که بتواند عزم جدی کشورمان در مواجهه با تحریم ها را نشان دهد ضروری است. پیشنهاد می شود که شورای هماهنگی اقتصادی قوا، همزمان با برنامه اصلاح ساختاری اقتصاد کشور، برنامه مواجهه با کاهش درآمدهای نفتی را نیز در دستور کار قرار دهد. حتماً در این مسیر، گزارش مرکز پژوهش های مجلس می تواند، پیش نویس اولیه ای باشد که برنامه براساس آن و با اصلاحات لازم در آن نهایی شود.

مهدی حسن زاده