بازیگر مشهور ایرانی که تهدید به ترور شد! /عکس

یوسف مرادیان، بازیگر اصلی این فیلم درباره بازتاب رفع توقیف تلویزیونی فیلم و روند ایفای نقش در آن حرف زده است.

آیا فکر می‌کردید که آقای رئیس‌جمهور به طور غیررسمی نزدیک ۲۰ سال توقیف شود و در نهایت تلویزیون نسبت به عرضه گسترده آن اقدام کند؟

اخبار چهره ها - همان زمان که قرار بود کار کلید بخورد طبیعتا صحبت‌هایی حول و حوش فیلمنامه و متن داستان وجود داشت ولی بی‌توجه به این حواشی چون متن کار را متفاوت دیدم بازی در فیلم را پذیرفتم. وقتی فیلمنامه به من پیشنهاد شد یک بار به‌طور کامل آن را خواندم و گفتم من نقش این خبرنگار را بازی خواهم کرد که بسیار ملموس مصور شده و هرچند فراز و نشیب‌هایی را متحمل می‌شود ولی در نهایت سعی می‌کند که به اصل خودش برگردد. این اتفاقی است که مطمئنا در جامعه، مشابه دارد و جزو حقایق جامعه است ولی بعد از ساخته شدن فیلم دیدیم که همچنان حق‌گویی تبعات دارد و فیلم در‌هاله‌ای از ابهام سال‌ها مسکوت ماند تا پخش تلویزیونی اخیر.

خبرنگاری شغلی است که به معنای واقعی کلمه در سینما و تلویزیون حقش ادا نشده. برای ایفای خبرنگار همذات‌پندارانه آقای رئیس‌جمهور از خبرنگار خاصی الهام گرفته بودید؟

من همیشه در طول فعالیت بازیگری با بچه‌های مطبوعات، همکاری نزدیک داشته‌ام و به خاطر این‌که رابطه تنگاتنگی با این دوستان داشته‌ام، فضای جدی کار رسانه‌ای خیلی برایم بیگانه نبود. ضمن این‌که کسی داشت کار را می‌ساخت که خودش اهل رسانه بود و درک درستی از کاراکتر داشت. من با چشم و گوش باز نقش را بازی کردم و فکر می‌کنم مطلوب هم واقع شده است.

به خاطر بازی در این فیلم سیاست‌بازها برخورد خاصی با شما نداشتند؟

چرا اتفاقا با تهدیدات برخی تندروها مواجه شدم و حتی گفتند ترورت می‌کنیم! من هم گفتم من فقط بازیگر هستم و یکی از الگوهای من خدابیامرز مهدی فتحی بوده است که حتی در منتهی‌الیه مشکلات هم کمر خم نکرد و بنده کسی نبود.

تهدید به ترور شدم!

 

دقیقا از سوی چه کسانی تهدید شدید؟

ببینید، دقیقا مشخص نبود کدام طرفی بودند. فقط می‌توانم بگویم تندروهایی بودند که به‌جای دیالوگ به دنبال حذف صدای مخالف بوده و هستند. علی‌رغم این تهدیدات همان موقع هم مثال آقای فتحی را زدم که بازیگر باید بازی کند و در برابر هیچ زورگویی سر خم نکند.

پس خودتان به مفاهیم آقای رئیس‌جمهور اعتقاد کامل داشته‌اید.

اگر زمانی بخواهیم درباره بعضی از مسائل خیلی تخصصی و خیلی ریزبینانه برخورد کنیم، باید سراغ آن نویسنده و آن کارگردان و آن تفکر برویم که وقتی اینها را آوردی چه چیزی را می‌خواستی در آن زمان بگویی و منظور و نظرت چه بوده است؟ من فکر می‌کنم این منطقی‌تر است که به طور نسبی به فیلمنامه باور داشته باشیم. حرفه من ایجاب می‌کند هر شخص و شخصیتی را به درستی ایفا کنم. باید به کاراکتر نزدیک بود ولی این دلیل نمی‌شود من شخصی برخورد کنم و دارای یک تفکری باشم و صرفا از آن تبعیت کنم و تفکر شخصی‌ام را کاملا وارد کار کنم. من یک بازیگرم و باید در نقش خود فروروم. خاطرم هست فیلمی به من پیشنهاد شد به اسم ترمینال غرب که در آن نقش شهیدمصطفی احمدی‌روشن را بازی کردم و برای آن کار از جشنواره عمار، جایزه نقش یک را گرفتم و خیلی‌ها از کنار آن نقش گذشتند ولی خودم وقتی نقش را در فیلمنامه خواندم، دیدم چقدر نقش این آدم زیباست و این آدم تمام حرف و صحبتش در طول قصه، تکیه بر علم است. یعنی این بچه متکی به علم است و معتقد است یکی از جبهه‌هایی که می‌شود در آن جنگید، جبهه علم است و این برایم قشنگ بود. شخصیت این آدم از دنیایی صحبت می‌کند که چند قدم جلوتر است و به همین خاطر نقش را پذیرفتم. شخصیت اصلی آقای رئیس‌جمهور هم ویژگی‌اش این بود که مانند همه آدم‌ها هم کار درست انجام می‌داد و هم کار نادرست و فی‌الواقع، تخت نبود.

به نظر خودتان چرا آثار سیاسی صریح کمتر ساخته می‌شود؟

فکر می‌کنم به خاطر همان جناح‌بندی‌های بی‌فایده است. ما به مرحله‌ای رسیده‌ایم که به جای این‌که بیاییم با هم تعامل کنیم و با هم بیندیشیم و با هم همفکری کنیم تا اهداف کشور محقق شود، نسبت به هم گارد داریم و حتی یک توییت انتقادی را برنمی‌تابیم چه برسد نقد در قالب فیلم و سریال. البته چه خوب که تلویزیون پیشقدم شد در رفع توقیف از یک فیلم سیاسی تمام‌عیار و یقین بدانید اگر تلویزیون با همین دست‌فرمان پیش برود یعنی در کنار عرضه فیلم‌های سیاسی مهجور ثابت‌قدم باشد و کنارش از تهیه‌کنندگانی که به‌دنبال تولید چنین آثاری هستند حمایت کند، دیری نمی‌گذرد که گونه سیاسی دوباره در این کشور پا می‌گیرد.

البته اگر افراطیون بگذارند.

همین آقای رئیس‌جمهور از تلویزیون پخش شد و کلی حرف و سخن طرح کرد که یکی هم این بوده که در دو دهه قبل، مفاسد اقتصادی امروز را پیش‌بینی کرده. طبیعی است که باید اجازه داد که مخالفان چنین فیلمی هم حرف خود را بزنند و حتی فیلم و سریال خود را بسازند و اجازه پخش بگیرند. افراطیون هم باید قاعده بازی را بشناسند و به‌جای تلاش برای حذف فیلم و سریال مخالف، بکوشند با زبان هنر پاسخ دهند.

حرف آخر؟

گاهی در محیط‌های عمومی از من می‌پرسند چرا کم کار می‌کنم و چرا نیستم؟ من از تریبون شما به این عزیزان می‌گویم که من هر کاری را که خوب باشد و با قلب و روح و تفکراتم ارتباط برقرار کند، حتما انجام خواهم داد و کارهایی را که دوست ندارم و کارهایی را که احساس می‌کنم پیامی نداشته و حرفی برای گفتن ندارند و حتی سرگرم‌کننده هم نیستند، رد خواهم کرد. این‌که کاری در زمان خود توقیف شود و 20 سال بعد جریان ایجاد کند، ترجیح می‌دهم به کارهای سطحی و فاقد اثرگذاری. آهسته و پیوسته جلو می‌روم و مطمئنم خداوند برای من هم برنامه‌هایی دارد.