اکشن، کمدی، درام، ماجراجویی، هیجان انگیز، جنایی، فانتزی، ترسناک ژانرهای غالب سینمایی هستند که پس از پاگرفتن صنعت سینما مفهومی یکسان در سراسر جهان دارند. یعنی فیلمی در ژانر وحشت در سراسر جهان مفهوم و مولفه هایی ثابت دارد؛ مولفه هایی که به مدد تعریف یک فیلم می آیند و موجب می شوند تا علاقمندان به این سبک خاص اثری در ژانر محبوبشان را دنبال و تماشا کنند.
سینمای دفاع مقدس به مدد تولیدات اثربخش و بهره گیری از عناصر مشترکی که مولفه اساسی تمامی آنان جنگ تحمیلی عراق علیه ایران بود، موفق شد تا پس از ۴ دهه به یک ژانر بدل شود؛ ژانری سراسر بومی که توانست تولیداتی با ارزش را به سینمای ایران و جهان ارائه کند.
بر این اساس سینمای دفاع مقدس را می توان یکی از ژانرهای سینمایی موثر در چهار دهه گذشته در ایران دید؛ سینمایی که پس از جنگ تحمیلی عراق علیه ایران، شکل گرفت و مصائب و تلخی های این دوره از تاریخ معاصر را دستاویزی برای روایت و نمایش قرار داد.
در طی ۴ دهه گذشته فیلم ها، مستندها، سریال ها و مجموعه های تلویزیونی متعددی با دستمایه قرار دادن مضامین این جنگ کوشیده اند تا سهمی در بیان این روایت تاریخی داشته باشند.
میزان جذابیت داستان، واقعی بودن و نبودن آن، قدرت بازی گیری کارگردان و انتخاب بازیگران، فیلمنامه منسجم و امثالهم، عوامل مهمی در موفقیت یک اثر سینمایی در ژانر دفاع مقدس است؛ البته که در تولید این گونه آثار همواره رد ایدئولوژی حضور دارد؛ در واقع سینمای جنگ را می توان از جمله ایدئولوژیک ترین تولیدات هنری دانست که به میزان متفاوتی دربردارنده نگاه جانبدارانه به وقایع هستند و این موضوع بعضا محدودیت هایی را برای سینماگران ایجاد می کند؛ در نهایت قدرت سازنده اثر در تولید، ساخت و دفاع از خروجی کار می تواند نقشی اساسی در میزان باورپذیری و همراهی مخاطب با قصه داشته باشد.
سینمای مقدس باید زبان گویای حقایق باشد
یوسف مرادیان بازیگر نقش خلبان در فیلم دفاع مقدسی ماهورا (حمید زرگرنژاد ۱۳۹۵) با تاکید بر اهمیت سینما و قدرت رسانه در انتقال حقیقت و حتی در نمونه هایی حقیقت سازی گفت: کشوری مانند آمریکا در کمال وقاحت و پستی به کشور مظلومی مانند ویتنام (که هیچ گونه خطایی اعم از تعدی، تعرض یا درگیری با هیچ جایی را مرتکب نشده است) حمله می کند؛ قتل عام و نسل کشی می کند و بعد از دل این ماجرا «جان رمبو» و قهرمان می سازد و این قهرمان را به جهانیان القا می کند.
بازیگر فیلم سینمایی لاکپشت (علی شاهحاتمی ۱۳۷۵) تصریح کرد: کسی نمی تواند منکر اثر گذاری و قدرت این سینما شود؛ بسیاری از جوانان و هم نسلی های من اعتراف می کنند که در برهه ای از زمان، این فیلم ها را نگاه می کرده و چقدر از این که این آدم قهرمان است و یک تنه صدها نفر را می کشد، کیف می کرده اند؛ این جادوی سینما و قدرت آن است که می تواند هرچیزی را به شکل مطلوب خود، به مخاطب خود القا کند.
مرادیان در ادامه و در اشاره به نقش خویش در فیلم ماهورا، گفت: من برای فیلم ماهورا برای نقش یک خلبان انتخاب شدم، خلبانی که قصه و داستانش حقیقت و واقعیت است؛ یعنی این اتفاق واقعا در آن زمان افتاده است که یک خلبانی برای شناسایی منطقه می رود و زمان برگشتن هواپیمای او را می زنند؛ هواپیمای او یک هواپیمای شناسایی بوده است و نه یک هواپیمای بمب افکن. این خلبان در منطقه ای «هورالعظیم» با چتر فرود می آید و اهالی آن دهکده این شخص را پنهان کرده و به عراقی ها تحویل نمی دهند؛ این موضوع باعث خشم عراقی ها می شود و آنها در انتقام، مردم این منطقه را قتل عام کرده و یک دهکده را از بین می برند و آنان را می کشند.
هنرپیشه فیلم سینمایی شبهای تهران (داریوش فرهنگ ۱۳۷۹) اظهار داشت: در جایی از این ماجرا، وقتی که چهار عراقی می خواهند به دختر یک چوپان (که ناموس این سرزمین و نمادی از بچه ها و دختران ایران است) تجاوز کنند، آن خلبان، هر چهار نفرشان را می کشد؛ این حرکت در واقع ما به ازای محبتی است که آن مردم به این خلبان می کنند و او خبر ندارد که آنها در ازای این محبت، از جانشان هم گذشته اند؛ او تنها سعی می کند محبت آنان را تلافی کرده و جوابگوی انسانیت خودش به عنوان یک ایرانی و کسی که وارد جنگی ناخواسته شده است، باشد.
وی افزود: خاطرم هست که رهبر انقلاب صحبتی را داشتند و گفتند اگر ما سال ها در مورد این جنگ و این دفاع فیلم بسازیم، باز هم سوژه خواهیم داشت؛ همین امروز هم که به اسامی کوچه ها نگاه می کنیم، نام شهدای زیادی را می بینیم؛ پس بستر فراهم است و البته تمام آن مراودات، دیپلماسی و هرچیزی که بین کشورها وجود دارد، سرجای خودش است؛ اما اگر می خواهیم در این زمینه فعالیت کنیم و در مورد مساله خاصی، داستان، فیلم سینمایی بسازیم، باید به همه جوانب بپردازیم و باید حق مطلب ادا شود.
بازیگر سریال تلویزیونی کارآگاه علوی ۲ (حسن هدایت ۱۳۸۷) تاکید کرد: باید وقایع را آنگونه که اتفاق افتاده و بوده است، به تصویر کشید،حداقل در این سینما؛ چون سینمای مقدسی است و باید حقایق به مردم نشان داده شود؛ یعنی یا به این سینما نپردازیم و یا اگر می پردازیم، حق مطلب را ادا کنیم.