سعید توجهی در یادداشتی نوشت:
«یک نمره صفر به خودم میدهم/ از همه مخاطبان و شاهنامهدوستان عذر میخواهم/ اگر فردوسی را دوست دارم، حق کوچکترین اشتباهی در خواندنش ندارم/ میدانِ شعر کلاسیک ایران، میدان منِ فراستی نیست/ در میدانی که میدانِ من نیست، شاگردی میکنم/ انتقادات دوستان که هیچ، انتقادات دشمنان را هم روی سرم میگذارم.»
آنچه خواندید، بخشی از سخنان مسعود فراستی در برنامه «کتابباز» با اجرای سروش صحت بود، پس از آنکه شاهنامهخوانیاش در برنامه قبلی با انتقاد و واکنش گسترده کاربران شبکههای اجتماعی روبهرو شد.
در نگاه اول، پخش این سخنان از رسانه ملی که سالهاست به کمتر بازخوردی از مخاطبان اعتنا داشته، اتفاقی بزرگ است. بالاخره به جایی رسیدیم که گسترش شبکههای اجتماعی، تاثیرگذاری آنها را افزایش داده و حتی رسانه ملی که سالها است در یک جاده یک طرفه فقط تولید کننده محتوی بوده و به خاطر عدم ارتباط رگ حیاتِ خود (منابع مالی) به مخاطب، خود را بینیاز از پاسخگویی دانسته، در این روزگارِ به سر آمدن انحصار و ظهور رقبا، انگار کم کم مخاطرات انزوای ناشی از بیتوجهی مخاطب برایش جدی شده و این هنوز از نتایج سحر است. اما اینکه گفتم در نگاه اول اتفاق بزرگی است، به این دلیل است که در چنین مواردی اعتراف به اشتباه و عذرخواهی لازم است اما کافی نیست. آقای فراستی که به قول یکی از منتقدین، اینبار نقد را نردبان کرد که نیفتد، به این نکته هم باید توجه کند که اشتباه یا بهقول امروزیها سوتی و گاف در رسانهای که با بودجه عمومی اداره میشود با عذر خواهی رفع و رجوع نمیشود. آقای فراستی میتواند به عنوان مثال در نشریه وزینی که به نام «فرم و نقد» در میآورد، در میدانهایی که میدانش نیست، شاگردی کند، اشتباه کند، گاف بدهد و بعد عذرخواهی کند و باز به کار ادامه دهد و یا حتی عذرخواهی هم نکند، چون به قول معروف، صلاح مملکت خویش خسروان دانند. چرا که در آن صورت با عدم جبران اشتباه، قطعا مخاطبش را از دست میدهد و نسخههای روی دست مانده نشریهاش در اثر رویگردانی مخاطب، راهی کارخانه مقواسازی خواهد شد. اما در رسانه ملی، اوضاع کمی متفاوت است و مطالبه مخاطبی که واکنش گستردهاش این بار او را به عذر خواهی واداشته به همین عذر خواهی و اعتراف به اشتباه محدود نمیشود. اگر امور به سامان باشد، تاوان اشتباه در رسانهای که با بودجه عمومی اداره میشود، فقط عذر واهی نیست، اینجا عرصه آزمون و خطا و شاگردی نیست و نمره صفر (همانگونه که به درستی به خودش داده است)، نتیجهاش مردودی است و مردودی هم عاقبتش معلوم است.
در زمانه محدودیت منابع که به تعبیری میتوان گفت بودجه رسانه ملی از زدن نان شب و سفره شهروندان تامین میشود، اینجا دیگر عرصه کارآموزی نیست. آقای فراستی و آقای صحت عزیز و دیگر عزیزان که با اصرار به این رسانه دعوت میشوید تا شاگردی کنید و چیز یاد بگیرید، وظیفه این دانشگاه را اشتباه درک کردهاید، در آرمانیترین حالت، رسانه ملی، دانشگاهی برای مخاطبان است نه تولید کنندگان، مخاطب بینوای رسانه ملی نباید در یک روند سینوسی مدام، شاهد خطا و عذرخواهی شما باشد.