عبدالله ویسی در فصل هجدهم جزو اولین مربیانی بود که لیگ را ترک کرد و رفت. او با شاهین به لیگ آمده بود ولی زودتر از آنچه تصور میشد، به خانه برگشت.
اخبار ورزشی- در این روزها که خانهنشین شده، با عبدالله ویسی به صحبت پرداختیم و او حرفهای جالبی به زبان آورد؛ از تهدید توسط برخی افراد که کارشکنی میکردند تا احتمال کمکاری برخی از بازیکنان. این مصاحبه جالب را بخوانید:
مدتی است که از لیگ برتر دور شدید. حالا مشغول چه کاری هستید؟
در این مدت بیکار نبودم. اتفاقاً ۳، ۴ پیشنهاد به دستم رسید، اما متعلق به لیگ یک بود و به همین خاطر قبول نکردم. یک سفر کاری هم به ایتالیا دارم که کارهای مربوط به آن با هماهنگی استراماچونی رقم خورد تا در تمرینات تیم اینترمیلان حاضر شوم. بعد از این سفر که به ایران برگشتم، باید ببینم اوضاع چطور خواهد بود.
لیگ را دنبال میکنید؟
بله صد در صد، اتفاقاً حالا بیشتر از قبل لیگ را دنبال میکنم. وقتی تیم داریم، فقط به تیم خودمان فکر میکنیم، اما این روزها زمان دارم تا همه بازیها را ببینم.
لیگ را به عنوان سرمربی شاهین شروع کردید ولی با هر شرایطی که بود شما را کنار زدند. چه اتفاقی در بوشهر رخ داد؟
وقتی تیم به لیگ برتر آمد، مردم به قدری شاد و خوشحال بودند که مرا هم شاد کردند. اتفاقات خوبی در این شهر رقم خورد و باعث شد به رغم چند پیشنهاد دیگر، تصمیم به ماندن در بوشهر بگیرم تا مردم را شاد کنم. به خودم گفتم باید بمانم و کار کنم. من همان زمان دو برنامه به باشگاه دادم که شرایط خاصی هم داشت.
میتوانید با جزئیات بیشتری این برنامهها را توضیح بدهید؟
برنامه اول من این بود که گفتم اگر میخواهید بالا باشید و جزو ۵ تیم اول جدول جای بگیرید یا حتی برای سهمیه آسیایی بجنگید باید ۲۳ میلیارد هزینه کنید. اگر میانههای جدول را میخواهید، نیاز به بودجه ۱۷ میلیاردی داریم.
با کدام بودجه موافقت شد؟
هیچ کدام! آنها گفتند در نهایت ۱۳ میلیارد میتوانیم پول بدهیم، اما هنگام عقد قراردادها، ۳ میلیارد دیگر هم کاهش یافت و به ۱۰ میلیارد تومان و شاید هم کمتر از آن رسید. به هر حال در حد توان خودمان تیم را بستیم، اما مشکلات دیگری هم داشتیم.
چه مشکلاتی؟
دو لیست متفاوت برای جذب بازیکن به باشگاه دادیم که از لیست اول و دوم، هیچکس به شاهین نیامد. رفتیم سراغ لیست سوممان، اما یکسری بودند که از ما درخواستهای عجیبی داشتند. البته در آن زمان، نه رختکن داشتیم، نه زمین تمرین درست و حسابی، هر روز یکجا بودیم، زمین چمن ما خطکشی هم نداشت و گرما و شرجی بودن هوا، بدن بازیکنان را دچار افت کرد. با این حال سوختیم و ساختیم، اما اتفاقات به نفع ما نبود. کارشکنیها را شروع کردند و من هم دیگر گفتم نمیتوانم کار را ادامه بدهم. به آنها گفتم شاید بیش از این باشم، همه ما متضرر شویم و برگشتم.
کسانی که در بوشهر کنار شما بودند، در حق تان رفاقت کردند یا دشمنی؟
من به افراد اطرافم همیشه اعتماد کامل دارم مگر آنکه خلاف این موضوع به من ثابت شود. با این حال یک عده به خاطر منافع شخصیشان کارشکنی کردند تا جایی که مرا تهدید میکردند؛ حتی فردی سراغ من آمد و کاری داشت که انجام ندادم. بعد از این اتفاق به من گفت: «عبدا...، بچرخ تا بچرخیم! من ۶ رأی در شورای شهر بوشهر دارم و با اولین باخت، شاید مردم طرفدارت باشند، اما در این شهر دیگر جایی برای ماندن نداری!» بعد از این جمله، فهمیدم که کارم تمام است. من هم نتوانستم نتیجه بگیرم و همه چیز خراب شد. یکسری افراد هم داخل تیم بودند که با این افراد رفاقت داشتند و توان کافی را در زمین نمیگذاشتند. نه اینکه نخواهند، بلکه نمیتوانستند، چون با افرادی که گفتم، رفت و آمد داشتند و همین رفاقتها کارمان را خراب کرد.
فکر میکنید شاهین در لیگ بماند؟
بله، صد در صد. به آنها هم گفتم چه من مربی باشم و چه نباشم، شاهین میماند، اما کاش روزی که رفتم، سرمربی جدید را میآوردند. قانون تمام دنیا این است که وقتی سرمربی را برکنار میکنند، فردای آن روز سرمربی جدید میآید ولی اینجا این اتفاق رخ نداد. مدیران باشگاه هیچ برنامهای برای اخراج من نداشتند و به همین علت ۵ هفته بعد از جدایی من هم سرمربی جدید را انتخاب نکرده بودند و در این ۵ بازی، هر تیمی که وارد بحران شده بود را از بحران خارج کردند!
در مورد لیگ چه نظری دارید؟
الان اوضاع و احوال سپاهان، استقلال و تراکتور خیلی خوب است. در کنار آنها، شهرخودرو هم عالی بازی میکند. این ۴ تیم حالشان خیلی خوب است.
پرسپولیس چطور؟
نه، امیدی به قهرمانی این تیم ندارم، چون اوضاع روحی و فنیشان خوب نیست. کالدرون نتوانسته انگیزه کافی به بازیکنان بدهد و به عنوان یک مربی فکر میکنم همبستگی در پرسپولیس وجود ندارد.
شرایط تیم ملی را چطور میبینید؟ الان زمان مناسبی برای برکناری ویلموتس است؟
شاید اتفاقات فوتبال بعد از تساوی عراق و بحرین به نفع فوتبال ما باشد و نسبت به آینده امیدوار باشیم، اما نمیدانم ویلموتس چه تفکراتی داشت، چون نتوانست تاکتیکهایش را پیاده کند. او به صورت صد درصد تیم را تضعیف کرد و راهی مخالف مسیر کارلوس کیروش رفت. کیروش شبیه مورینیو بود، اما ویلموتس شبیه گواردیولا فکر میکرد. ما در زمان کیروش، مقابل تیمهای ضعیف، کاملاً تهاجمی میشدیم و گلهای زیادی هم میزدیم، اما جایی که باید دفاع میکردیم، بازیهای هوشمندانه و خوبی ارائه دادیم. حالا معلوم نیست مدافعانمان چهکار میکنند و مهاجمانمان چه برنامهای دارند. همه چیز خراب شده و به هم ریخته است.
سؤالمان را جواب ندادید!
در آن حدی نیستم که بگویم ویلموتس اخراج شود یا بماند. فقط امیدوارم تیم ملی نتیجه بگیرد و مردم را خوشحال کند، اما این ایراد همیشه به تیم ملی وارد است که بحثهای بازیکنان با داوران، زننده و زشت و دردسرساز است. همین بازیکنان در ایران به داوران اعتراض میکنند و داوران ما به این بازیکنان باج میدهند و یا رعایتشان را میکنند ولی در بازیهای بینالمللی چنین مراعاتی وجود ندارد و بازیکنان ما به راحتی کارت میگیرند و اخراج میشوند. باید تفکر حرفهای به تیممان برگردد.
با این حال میگویند برانکو سرمربی تیم ملی میشود؛ تحلیل شما چیست؟
برانکو فوتبال ایران را به خوبی میشناسد و با جو ایران آشنایی دارد، جامعه فوتبال در ایران هم قبولش دارند. اگر برانکو سرمربی تیم ملی شود، من به عنوان یک ایرانی حاضرم به کمکش بروم و با تمام توانم برای موفقیت او و ایران بجنگم. او به قدری قابل احترام است که امثال من میتوانند به خوبی او را حمایت کنند و طرفدارش باشند.