درست است که مدیر برنامههای طارمی مدام از حضور این بازیکن در اروپا میگوید و پیشنهادهایش را به رخ میکشد اما نزدیکان این بازیکن گواهی دادهاند که هیچ بعید نیست او به یکباره و بدون اینکه نظر مدیر برنامههایش را بخواهد، با پرسپولیس به توافق برسد و برگردد.چیزی که اتفاقا در مصاحبه تلویزیونیاش هم آن را غیرممکن ندانست و وقتی از او پرسیدند قرار است همچنان لژیونر بماند یا میخواهد فوتبالش را در ایران ادامه دهد، با لبخندی معنادار گفت: «تا قسمت چی باشه.» آیا قسمت میشود که دوباره پیراهن پرسپولیس را به تن او ببینیم؟ اگر به حرف مدیر برنامههایش باشد، نه: «صحبتهای ما برای بازی کردن طارمی در یک لیگ اروپایی ادامه دارد و با برخی تیمها که به این بازیکن پیشنهاد دادهاند، در حال مذاکره هستیم.»
این حرف برانکو را که گفته بازیکن جدید نمیخواهد، میگذاریم به حساب توجهش به جام حذفی وگرنه پیش از این هم بارها نوشته بودیم که بنا دارد برای فصل آینده در چهار پست بازیکن بخرد.
دو مدافع میانی، یک هافبک و یک مهاجم. تازه این به شرطی است که همه بازیکنان فعلی پرسپولیس بمانند وگرنه آقای سرمربی باید چند نام دیگر را هم به فهرست خریدش اضافه کند. برای همین باشگاه از بازیکنان خواسته که پیشنهادهای خارجیشان را ارائه کنند تا بعد از مذاکره، مشخص شود که در چه پستهایی باید بازیکن جدید بخرند.
برای نمونه، علیرضا بیرانوند یکی از آن بازیکنانی است که حتما پیشنهاد خارجی دارد و همین الان هم میشنویم که در ترکیه و بلژیک برایش مشتری پیدا شده. یا علی علیپور که در مورد او هم گفتهاند از سه کشور اروپایی بلژیک، اسپانیا و یونان پیشنهاد دریافت کرده. درباره مهدی ترابی و بشار رسن و حتی شجاع خلیلزاده هم حرفهای مشابهی را شنیدیم اما مهم این است که همه قرارداد دارند و هنوز هیچکدامشان به مذاکره ننشستهاند که رفتنشان قطعی شود.
جالب اینکه باشگاه برای حل مشکلات مالی خیلی هم بیمیل نیست که با فروش چند تا از ستارههایش درآمدزایی کند. مثلا ترانسفر بیرانوند دستکم 700 هزار دلار برای پرسپولیس درآمد دارد. البته برانکو اصلا به این جدایی راضی نیست و ترجیح میدهد فصل آینده را هم با او آغاز کند تا دستکم از بابت دروازه آسودهخاطر باشد. هر چند به گفته خودش با جدایی هیچ بازیکنی مخالفت نخواهد کرد.
باشگاه اما به این فکر میکند که با دریافتیاش از فروش این دروازهبان ملیپوش لااقل میتواند پول قرارداد بازیکنان و مربیان خارجی را پرداخت کند. خودِ بیرانوند البته حرفی از رفتن نزده اما قرار است پس از بازی حذفی با سپاهان با عرب و برانکو به صحبت بنشیند و تصمیم بگیرند.
مهمتر از جدایی ستارههای پرسپولیس، بازیکنانی هستند که بر جای آنها خواهند نشست و آقای سرمربی هنوز معرفیشان نکرده اما اینطور که گفته بود، احتمال بازگشت جداشدهها وجود دارد. راستی منظور برانکو کدام بازیکن بود؟ صادق محرمی؟ فرشاد احمدزاده؟ وحید امیری؟ یا مهدی طارمی؟ همه آنها یک وجه اشتراک دارند و آن، اینکه هیچکدامشان بعد از ترک پرسپولیس موفق نبودند.
محرمی حتی جایگاهش در ترکیب اصلی دیناموزاگرب را از دست داده و احمدزاده هم که مدتها روی نیمکت نشست، دیگر مورد اعتماد سرمربی اشلاسک وروسلاو نیست. امیری را ترابوزاناسپور برای فروش معرفی کرده و طارمی هم آنقدر در قطر مورد انتقاد است که هر چند وقت یک بار شایعه کنار گذاشته شدنش را میشنویم.
با این حال او بیش از سه بازیکن دیگر شانس دارد برای بازگشت و حتی مذاکره هم کرده با پرسپولیس. پرسپولیسی که اتفاقا بزرگترین مشکل این فصلش فرصتسوزی بود. حتی علیپور نتوانست به رکورد 19 گل خودش که او را در لیگ هفدهم آقای گل کرده بود، برسد و بودیمیر هم که به جای منشا آمده بود، در طول نیمفصل فقط یک گل در لیگ برتر زد تا بهخاطر همین گلنزدنها قهرمانی تیم برانکو به هفته آخر بکشد.
طبیعی است که سرمربی کروات پرسپولیس بیش از هر بازیکن دیگری خواهان یک گلزن باشد و حتما پیش خودش میگوید چه کسی بهتر از طارمی! مهاجمی که البته او هم کم موقعیت هدر نداد اما دو فصل پیاپی با همین پرسپولیس آقای گل شد و مهمتر اینکه حال و هوای این تیم را هم خیلی خوب میشناسد.
این از طارمی. امیری چطور؟ آیا بعد از یک فصل نیمکتنشینی در سوپرلیگ ترکیه به پرسپولیس بازخواهد گشت؟ البته هنوز یک سال دیگر از قرارداد این بازیکن با ترابوزاناسپور باقی مانده اما باشگاه ترکیهای او را گذاشته برای فروش و بعید هم هست که امیری مشتری بهتر از پرسپولیس داشته باشد. هر چند فعلا مذاکرهای انجام نشده و مدیران باشگاه پرسپولیس فقط موافقت برانکو ایوانکوویچ برای بازگشت ستارههای جداشده را دادهاند.
حالا مهمترین بحث، بحث پیشنهادهای مالی است اما آیا باشگاه پرسپولیس میتواند از پس پیشنهاد طارمی که یک میلیون دلار از الغرافه گرفته، بربیاید؟ یا خودِ طارمی حاضر است به اندازه توانایی پرسپولیس پول بگیرد؟
سن اشتغال یک بازیکن فوتبال شاید کمتر از هر شغلی است؛ چیزی حدود ۱۵ یا حداکثر ۲۰ سال و شاید بارها از برخی مربیان در وصف سن بازیکنان شنیدهاید که آن تنها یک عدد است. بله درست است سن تنها یک عدد است اما برای چه نوع بازیکنانی؟
ورزشگاه پیر پایتخت چند روز پیش افتخار این را داشت که یکی از ستارههای تاریخ این ورزش، آخرین شمع فوتبالیاش را در آن فوت کند و بیشک «ژاوی» یکی از همانهایی بود که تا آستانه سن بازنشستگی آمادگیاش را حفظ و همچنان تاثیرگذار عمل کرد. در همین برزیل بازیکنانی با سن بالا همچنان اثرگذار برای باشگاههایشان بازی میکنند و آمار نشان داد تعداد ۳۵سالههایی که دستکم چهار بازی در لیگ سری «آ» برزیل انجام دادهاند 33درصد نسبت به سال گذشته افزایش داشته اما در میزان تاثیرگذاری یک بازیکن در سن بالا چه عواملی بیشتر دخیلند؟ دو عامل بهبود روشهای آمادهسازی بدنی و تغییر عادتهای روزانه در عمر مفید بازی یک بازیکن بسیار مهماند. آسیبدیدگی عامل اول است که منجر به خاتمه زودهنگام دوران حرفهای یک بازیکن میشود و اغلب بازیکنان آسیبدیده عواقبی را به دوش میکشند که تحمل فشار زیاد بازی و تمرین را محدود میکند؛ مخصوصا بازیکنانی که دو یا چندبار از یک ناحیه آسیب میبینند اما در سالهای اخیر با تکامل تمرینات خاص عضلانی و پیشرفت درمان و افزایش کنترل خستگی بازیکن، تعداد صدمات کاهش چشمگیری داشته است. از سال ۲۰۰۰ تا کنون تیمهای بزرگ دارای ابزار و روشهای کنترلی هستند که میتوانند حجم و شدت تمرین را با توجه به شرایط فیزیکی بازیکنان تنظیم کنند.
اما عامل دوم، تغییر عادتهای روزانه بازیکنان که شامل تغذیه خوب، استراحت، آبرسانی، عدم مصرف الکل و سیگار میشود. در این مورد زندگی سالم، تعهد و حرفهای بودن و متخصصان تغذیه که در اختیار باشگاهها هستند یا متخصصانی که در استخدام بازیکن هستند کمک شایانی میکنند. بیشک بازیکنانی که تحت تاثیر این موارد رشد میکنند بیشتر مورد توجه مدیران و هوادارانند.
سال گذشته در شهر سائوپائولو در جلسهای شرکت کردم که سخنرانش «زی روبرتو» بازیکن سابق تیم ملی برزیل و بایرنمونیخ بود که تا ۴۲سالگی در اوج برای باشگاه پالمیراس بازی کرد. او در کنار برشمردن رازهایش به اهمیت رویا داشتن، تمرکز و سخت کار کردن اشاره کرد اما گفت هر کدام از اینها بدون دوتای دیگر بیفایدهاند. ژاوی» یا بازیکنانی چون او، حرفهای بودند و در اوج ماندند چون رویا، تمرکز و سختکوشی را با هم داشتند و البته در دوران بازیگریشان به تیتر این مطلب که برگرفته از یک فیلم است معتقد بودند؛ عمر کوتاه نیست، ما کوتاهی میکنیم!