سردار آزمون: رکوردهای علی دایی «قلبی» است

سال‌های سال بعد، در لابه‌لای تمام خاطرات تاریخی فوتبال ایران، همه پنج‌شنبه شب اسفندماهی را به یاد می‌آورند که در آن یک سردار فاتح ایرانی آنچنان فضا را شکافت و توپ را وارد دروازه حریف کرد که تبدیل به قهرمان شد. تاریخ ایران و روسیه وجه اشتراک مشترکی دارند و حالا بزرگترین وجه اشتراک‌شان «سردار آزمون» است. همیشه ایرانی‌ها به قهرمان‌هایشان افتخار می‌کنند. در تاریخ ایران همواره نبردها، قهرمان‌ها را مشخص کرده‌اند. جنگ شمشیر و نیزه و سپر، جنگ توپ و تفنگ. جنگ موشک و تانک، اما این جنگ و این سردار برای ما یادآور جنگ «توپ و دروازه» خواهد بود. گاهی فوتبال مثل یک موسیقی سلیس و روان است. شبیه یک رگه زیبایی از انرژی نامرئی که می‌تواند برای ما حتی خاطره‌انگیزتر از جنگ‌های بزرگ تاریخ باشد. گاهی قصه‌های فوتبال ایران را نسل‌ها، هیجان‌انگیزتر از قصه‌های جنگ تعریف می‌کنند. هنوز وقتی خوره‌های فوتبال درباره گل‌های دایی به چلسی در آن شب تاریخی لیگ قهرمانان حرف می‌زنند، گوشه چشم‌شان برق می‌زند. حالا، اما یک تصویر به یادماندنی دیگر هم برای‌مان ثبت شده. آن ضربه سر زیبای سردار در بازی پنج‌شنبه شب مقابل فنرباغچه و بعد آن سماجت ادامه‌دار برای زدن گل دوم. فارغ از همه این تصاویر، اما یک چیز بیشتر و بیشتر در تاریخ ماند. اینکه سردار آزمون توانست حتی رکورد علی دایی را جابه‌جا کند. تا پیش از این شهریار با ۶ گل زده به عنوان گلزن‌‍‌ترین ایرانی تاریخ اروپا مطرح بود و حالا نام سردار آزمون را بالاتر از او می‌گذاریم؛ با ۸ گل زده. بعد از درخشش فوق العاده سردار ایرانی در لیگ اروپا، گفت‌وگویی ویژه با این بازیکن داشتیم... 
گلم زلاتانی بود؟ نمی‌دانستم
دقیقه ۳۷ بازی. انگار کفش پای سردار در می‌آید. زنیت در حمله است. سردار مجبور می‌شود بیرون از محوطه جریمه روی زمین بنشیند تا بند استوکش را ببندد. در این لحظه توپ روی دروازه ارسال می‌شود. سردار خیزی شبیه خیز‌های ویران‌کننده زلاتان برمی‌دارد. در چشم به‌هم‌زدنی او روی هواست. کسی باورش نمی‌شود. سردار در یک حالت نامتعادل با بغل سر و به شکل ماهرانه‌ای دروازه فنرباغچه را باز می‌کند (اینجا ببینید). گل او شبیه گل‌های زلاتانی است. وقتی از آزمون در این باره سؤال می‌کنیم، لبخندی می‌زند و می‌گوید: «گلم شبیه گل‌های زلاتان بود؟ راستش نمی‌دانستم و دقت نکرده بودم. قبل از گل، بند استوکم باز شده بود و می‌خواست از پایم دربیاید. مجبور شدم روی قوس ۱۸ قدم بنشینم و آن را ببندم ولی حواسم به توپ بود. هر لحظه ممکن بود ارسال کنند. اصلاً نمی‌دانم آن لحظه کامل بند استوکم را بستم یا نه. فقط دیدم توپ ارسال شد و باید بدوم. توپ کمی بالا بود و می‌دانستم باید بیشتر از حالت عادی بپرم. مدافع حریف شرایط بهتری داشت و موقعیت به نفع او بود ولی بلند شدم و با بغل سر زدم. بعد از گل هم، چون سرعتم زیاد بود به زمین افتادم ولی روی هوا دیدم توپم گل شد. لحظه خوب، اما سختی بود.» 
دوست ندارم فقط بگویند سردار
اگر فکر می‌کنید این پایان نمایش سردار روی پرده بود کاملاً اشتباه می‌کنید. قبل از آن او یک گل ساخته بود ولی مثل سربازی می‌ماند که انگار مأموریتش هیچ‌وقت به پایان نمی‌رسد. زنیت بازی رفت را یک بر صفر به فنرباغچه باخته بود. در بازی برگشت با گل سردار زنیت با دو گل جلو افتاد، اما تیم ترکیه‌ای یک گل زد. این یعنی حذف زنیت و صعود فنرباغچه. استرس در گازپورن آره‌نا حاکم شد، اما آن سردار ایرانی یک مأموریت تمام نشده داشت. در دقیقه ۷۶ یک بار دیگر هیجان به این ورزشگاه برگشت. آزمون در یک صحنه با سماجت زیاد توپ را از جلوی پای مدافع فنرباغچه قاپید. کسی نفهمید دقیقاً چه شد. صحنه آنقدر تند اتفاق افتاد که برای دیدن مهارت سردار باید چند بار آن را جلو و عقب می‌کردید. او توپ را گرفت و به تور دروازه چسباند تا یک‌تنه تیمش را به مرحله بعدی لیگ اروپا برود. سردار مکثی می‌کند و این‌طور جواب می‌دهد: «این حاصل کار همه تیم بود و دوست ندارم بگویند فقط سردار پاس گل داد و گل‌ها را زد. ما یک تیم هستیم.» او درباره آن صحنه می‌گوید: «من به عنوان فوتبالیست یک چیز را یاد گرفته‌ام؛ تا لحظه آخر باید مبارزه کرد. با اینکه مدافع فنرباغچه جلوتر از من بود می‌خواستم توپ را بگیرم و چیزی جز این در سرم نبود. از قدرت بدنی‌ام استفاده کردم و خدا را شکر توانستم توپ را بگیرم و تبدیل به گل کنم.» 
گل‌هایم را به «سرزمینم» تقدیم می‌کنم
دو گل یک پاس گل. طبیعتاً سردار ستاره مرحله یک‌شانزدهم نهایی لیگ اروپا بود. او، اما این گل‌ها را به چه کسی تقدیم می‌کند؟ جواب آزمون این است: «گل‌هایم را به سرزمینم تقدیم می‌کنم. به مردم کشورم.» حالا همه از سردار تعریف می‌کنند. او نشان داد مرد مبارزی است و هیچ‌گاه ناامید نمی‌شود. رسانه‌های اروپایی بالاترین نمره را برای آزمون در نظر گرفتند و رسانه‌های کشور هم به تعریف و تمجید از این ستاره جوان پرداختند. آزمون ادامه می‌دهد: «حس خوبی است وقتی گل می‌زنید. راستش من در آن لحظه خدا را شکر می‌کنم که برای تیمم مثمرثمر بازی کردم. همیشه تلاش کرده‌ام برای شادی دل هواداران فوتبال بازی کنم. خوشحالم دل مردمم را در این شرایط شاد کردم. همین‌طور باید از هواداران زنیت تشکر کنم. این گل‌ها را به آن‌ها هم تقدیم می‌کنم. حمایت خوبی از من داشتند.» 
رکورد علی‌آقا قلبی است
سردار با دو گلی که زد، رکورد علی دایی را در اروپا شکست. حالا نام او در صدر گلزنان ایرانی در سطح قاره قرار می‌گیرد. ۸ گل. گل‌هایی که وارد دروازه تیم‌های بزرگی شده است از جمله بایرن‌مونیخ و اتلتیکو مادرید. نمی‌دانیم آیا ممکن است بعد از سردار هم این اتفاقات شیرین تکرار شود یا نه؟ وقتی از او درباره شکستن رکورد دایی می‌پرسیم، بدون اینکه مکثی کند جواب می‌دهد: «علی‌آقا که بزرگ ماست و همیشه به او ارادت ویژه‌ای دارم. رکورد علی‌آقا یک رکورد قلبی است و در قلب همه ما ایرانی‌ها حک شده است. هیچ‌وقت در زندگی‌ام به رکورد و این‌طور چیز‌ها فکر نکرده‌ام. فقط و فقط خواستم دل مردم را شاد کنم. خیلی خوشحالم می‌توانم نقش کوچکی در این زمینه داشته باشم. در یک جمله من برای دل مردمم بازی می‌کنم نه برای رکوردها.» او حرف‌‎های خود را این‌طور تمام می‌کند: «البته رسیدن به چنین رکوردی قطعاً برای هر بازیکنی افتخار است. خوشحالم که به آن رسیده‌ام ولی تمرکزم را روی چنین چیزی نمی‌گذارم. در ادامه مسابقات هم فقط و فقط به این فکر می‌کنم که ان‌شا‌الله بتوانم برای زنیت و برای تیم ملی کشورم مفید باشم.» 
مثل روس‌ها از سردار حمایت کنید
سردار آزمون بار دیگر نشان داد چه بازیکن توانمندی است و می‌تواند در میادین بزرگ سرنوشت یک بازی را رقم بزند. بعد از بازی او به دوربین روسی گفت وقتی حمایت می‌شود این‌گونه می‌درخشد. پیام او شاید برای بعضی از ایرانی‌ها بود. یک سال گذشته برای سردار سخت گذشت. انتقاد‌ها از طرف عده‌ای بالا گرفت و حتی کمر به نابودی این بازیکن بستند. تمام حرف آزمون این بود که نیاز به حمایت دارد تا بدرخشد. روس‌ها همه‌جوره پشت او ایستادند و بار دیگر مشخص شد حمایت چقدر می‌تواند باعث شکوفایی یک بازیکن شود. بی‌شک روس‌‎ها می‌توانند یک الگوی خوب برای ایرانی‌ها باشند.