حرفهای ما و سرمربی ذوبآهن با شوخی قلعهنویی شروع میشود؛ «باز بازی حساس شد و شما به ما زنگ زدین؟!» خب، معلوم است قلعهنویی سرحال است و حوصله حرف زدن دارد... از این فرصت باید استفاده کرد...
* بازیهای شما مقابل استقلال همیشه حساس است، این دفعه هم حساستر...
اصلاً چنین چیزی نیست، این بازی هم مثل بقیه بازیهاست و هیچ حساسیت اضافهای ندارد.
* ولی سابقه و عقبه استقلالی شما و البته شرایط جدول میگوید این بازی فوقالعاده حساس است...
با بخش اول حرف شما مخالفم... این که من سالها برای استقلال بازی کردم یا مربی این تیم بودم، باعث نمیشود بازی تیم فعلیام با استقلال را حساستر از بازیهای دیگر بدانم ولی از لحاظ جدول چرا، به هر حال با توقف دیروز فولاد، ما اگر این بازی را ببریم، تیم دوم جدول میشویم و استقلال هم با یک برد خودش را به رده سوم جدول میرساند.
* فلاشبکی هم به نیمفصل اول بزنیم که شما با استقلال مساوی کردید و منصوریان استعفا کرد...
من از هر طرف فرار میکنم که درباره استقلال حرف نزنم، شما باز بحث را به استقلال میکشانید.
* مگر میشود امیر قلعهنویی درباره استقلال حرف نزند؟
از لحاظ حرفهای الان من نباید درباره تیم دیگری حرف بزنم، سرمربی ذوبآهن هستم.
* ولی به هر حال استقلالی هستید...
عضوی از خانواده استقلال هستم و افتخار هم میکنم.
* به عنوان عضوی از خانواده استقلال، شرایط این تیم را با شفر چطور میبینید؟
قبل از هر چیز به استقلال بابت صعود به فینال جام حذفی تبریک میگویم. امیدوارم این تیم با قهرمانی در جام حذفی طرفدارانش را خوشحال کند. از شفر هم تشکر میکنم که شرایط خوبی در تیم ایجاد کرده ولی جا دارد اشارهای هم داشته باشم به زحمات علیرضا منصوریان که با عشق در استقلال کار کرد. منصوریان با تمام وجودش، با تمام توانش، با عشق و علاقه برای استقلال زحمت کشید. ما نباید منصوریان را بسوزانیم. ایشان سرمایه مربیگری فوتبال ماست. منصوریان، صمد مرفاوی، پرویز مظلومی نباید بیرون از چرخه مربیگری فوتبال ایران باشند.
* ولی هواداران استقلال از نتایج منصوریان راضی بودند؟
یک وقتهایی واقعاً کارها جور درنمیآید و نتیجه خوبی نمیدهد. همین الان به کونته نگاه کنید، مگر میشود او را انکار کرد؟ ولی خب نتیجه نگرفته است... نباید به خاطر نتیجه، یک استعداد مربیگری را سوزاند.
* گفتید استعداد، اسم قائدی به ذهنمان آمد... در جریان ماجرایش هستید دیگر؟
واقعاً برایش ناراحتم. این پسر حیف است، استعداد ناب است.
* برخی منتقدان معتقدند باشگاه استقلال نباید به خاطر محرومیت از بازی حذفی، به قائدی اجازه میداد به بوشهر برود...
این دیگر به مدیریت باشگاه برمیگردد. نمیشود به این شکل ایراد گرفت، معمولاً وقتی بازیکن خارج از شهر خودش بازی میکند، موقع محرومیت از فرصت استفاده میکند و به شهرش میرود. نمیتوان چنین برداشتی داشت و گناه را گردن باشگاه انداخت. البته باید نگرشها حرفهای شود، چه نگرش بازیکن و چه نگرش باشگاه... بیشتر از این هم چیزی نمیگویم چون در حیطه وظایف و حدود اختیارات من نیست.
* به خود قائدی هم نمیخواهید چیزی بگویید؟
اتفاقاً وقتی سرمربی تراکتور بودم، همین پسر به اردوی ما آمد و با او حدود یک ساعت حرف زدم. سعی کردم از تجربههایم برای او بگویم.
* یعنی نصیحتش کردید؟
نصیحت که نه، نسل جوان از نصیحت خوشش نمیآید. خدا رفتگان همه را بیامرزد، مادربزرگ پیری داشتم که وقتی خیلی بچه بودم، همیشه برای من دعا میکرد عاقبت بخیر باشی و پیر شی.. آن زمان متوجه منظورش نمیشدم و با خودم میگفتم عجب آدمی است چون من شیطنت میکنم و تحرک زیاد دارم، دوست دارد پیر شوم و مثل خودش نتوانم راه بروم. به نصیحتهایش هم اصلاً گوش نمیکردم. الان اما خودم همین دعا را برای بقیه میکنم که پیر شوید و عاقبت بخیر باشید... قائدی را هم نصیحت نکردم، فقط سعی کردم راهنماییاش کنم که قدر خودش را بداند. الان هم فقط دعا میکنم هر چه زودتر در درجه اول سلامتیاش را به دست آورد و بعد به فوتبال برگردد. حیف است این جوان، فوتبالش به این زودی تمام شود.
* ما هم امیدواریم... به بازی استقلال و ذوبآهن برگردیم، شانس بردن استقلال را دارید؟
بازی سختی است، استقلال شرایط فنی و روحی خوبی دارد ولی ما هم در شرایط خوبی هستیم. جا دارد از بازیکنان ذوبآهن تشکر کنم که با وجود تمام مشکلات مالی و دیر شدن پرداختها، مردانه و با غیرت بازی میکنند. در نیمفصل دوم نتایج خیلی خوبی گرفتیم.
* چه بخشی از این نتایج خوب به رفتن آن چند نفری برمیگردد که شما میگفتید باعث شده بودند ذوبآهن 8 نفره بازی کند؟
به هر حال یک بخش کار همین است که ما الان یازده نفره بازی میکنیم. البته سوءتفاهم نشود، منظورم اصلاً این نبود که کمکاری میکنند. تمرکز نداشتند و حواسشان پیش تیمی بود که نیمفصل دوم میخواستند برایش بازی کنند. الان خودتان عملکرد آنها را با دورهای که در تیم ما بودند، مقایسه کنید. بگذریم. ترجیح میدهم درباره بازیکنان فعلی تیم خودم حرف بزنم که خالصانه و مخلصانه با وجود مشکلات مالی با تمام توان بازی میکنند.
* این هم از شانس شماست، ذوبآهن هیچوقت مشکل مالی نداشته، به شما که رسید، مشکل مالی پیدا کرد.
چه میدانم، این هم شانس من است که سیزدهمی و نهمی استقلال باید نصیب من شود و بیپولی ذوبآهن... غیر از دو، سه سال که در تیمهایم مشکل مالی و فنی نبود، معمولاً تیمها وقتی مشکل میخورند، میآیند سراغ قلعهنویی. من هنوز از تراکتور 800 میلیون طلب دارم، از استقلال طلبکارم... البته درباره ذوبآهن شرایط فرق میکند. دکتر لطفی، دکتر فاضل، مهندس صادقی، سعید آذری و همکارانش در تلاش هستند مشکلات تیم را حل کنند. بازیکنان هم سعید آذری را بهتر از من میشناسند و میدانند در ذوبآهن پول گرفتن دیر و زود دارد و اما سوخت و سوز ندارد.
* این که صددرصد، باشگاههای اصفهانی کمتر دچار شکایت مالی و این مسائل شدهاند اما الان شرایط ذوبآهن به نوعی ملی شده و شما نماینده ایران در آسیا هستید...
خوشحالم که سهمیه چهارم را برای فوتبال ایران گرفتیم. بازی با تیم هندی واقعاً بازی سختی بود، بازی در پلیآف همیشه استرس دارد و شما هم دیدید که ما در دقایق آخر به گل رسیدیم. نزدیک 15 موقعیت گل داشتیم و استرس پلیآف تمرکز بچهها را پایین آورد. الان هم با توجه به حضور همزمان در لیگ برتر و آسیا باید تیم را تقویت کنیم. با خریدهای نیمفصل و تلاش بازیکنان جدید و بازیکنانی که از ابتدای فصل با ما بودند، تیم بهتری شدهایم اما نیاز به جذب یک مهاجم هدف داریم.
* انگار سجاد شهباززاده را میخواستید که نیامد؟
متأسفانه سجاد از فرصت خوبی که برایش ایجاد شده بود، استفاده نکرد. او هم میتوانست مثل خالد شفیعی، مثل بختیار رحمانی، میلاد فخرالدینی و... در سال منتهی به جام جهانی از این فرصت استفاده کند و در ذوبآهن دیده شود ولی متأسفانه طی دو سال اخیر سجاد انتخابهای خوبی نداشت.
* به موفقیت ذوبآهن در آسیا خوشبین هستید؟
من همیشه خوشبینم... با توجه به ارتباط خوبی که بین بازیکنان و کادر فنی و مدیریت وجود دارد، میتوانیم در آسیا موفق باشیم به خصوص که جناب مهندس عبدا...پور، رئیس هواپیمایی تابان محبت کرده و برای هر ۳ بازی خارج از خانه ذوبآهن در آسیا پرواز چارتر در نظر گرفته که ما بدون خستگی برویم و برگردیم. وجود این مدیران ورزشدوست که نگاه ملی دارند برای ما غنیمت است.
*اگر موافق باشید درباره رابطه شما و کیروش حرف بزنیم. خوشبختانه دیوار سوءتفاهم فروریخته و رابطه شما دوستانه شده است.
من هیچوقت با کیروش دشمنی نداشتم. تمام حرف من این بود که کارلوس به آرین قاسمی که واقعاً پسر صادق و سالمی است، اعتماد کند و حرفها را از او بشنود چون یکسری آدمها برای منافع خودشان به کیروش اطلاعات غلط میدهند. حالا دوست دارم حال و روز همانها را ببینید؛ دنیا دار مکافات است، خدا جای حق نشسته و بدون اذن خدا، یک برگ خشک هم از درخت نمیافتد.
*اینکه درست، متأسفانه آدمهای کوچک همیشه بین آدمهای بزرگ فاصله میاندازند تا در فاصله ایجاد شده میان آنها، زندگی کنند و نفع ببرند ولی قبول کنید نگاه شما هم به کیروش مهربانتر شده است.
بگذارید خیالتان را راحت کنم. هیچموقع نگاه بدی به کیروش نداشتم. خودش هم شاهد است وقتی به لبنان باختیم، اولین نفری بودم که از تیم ملی حمایت کردم. کفاشیان میتواند شهادت بدهد چه اتفاقاتی بین من و کیروش افتاد. به رسم امانتداری به خودم اجازه نمیدهم حرفی بزنم ولی از کفاشیان بپرسید اگر خواست برای شما تعریف کند. همان موقع کیروش از من تشکر کرد. ما نمیتوانیم حقیقت را کتمان کنیم. کیروش، برانکو، کرانچار و قبل از آنها ایویچ، جگیج، رایکوف، استانکو، اوفارل و... به فوتبال ما خدمت کردند. عصر، عصر ارتباطات است و اگر ارتباط برقرار نکنی و از علم روز استفاده نکنی، عقب میمانی. یک راه برقراری ارتباط و استفاده از علم روز هم همین همکاری با سرمربی خارجی است. من هیچوقت منتقد کیروش نبودم، من مخالف کسانی بودم که مربی ایرانی را جلوی کیروش خفیف و خراب میکردند وگرنه کیروش عملکردش و کارنامهاش معلوم است. من کیروش را نه تنها دوست خودم میدانم که او را دوست دارم، درست مثل برانکو، استانکو و... الان هم امیدوارم در فاصله چند ماه تا جام جهانی، بین باشگاهها و تیم ملی این فضای تعامل و همکاری دوطرفه پایدار باشد. آبروی کیروش آبروی ما هم هست و به خاطر تیم ملی خودمان باید از کیروش حمایت کنیم.
* لیگ هم که تا حدودی تکلیفش روشن شده، تقریباً پرسپولیس قهرمان است...
درباره پرسپولیس باید حقایق را گفت. این تیم لایق قهرمانی است. هم فصل قبل لایق قهرمانی بود هم الان اما این تیم امسال شرایط هم به نفعش شد. مثلاً اگر برای ذوبآهن مشکل پیش نمیآمد یا استقلال دچار بحران نمیشد، الان فاصله تا این حد زیاد نمیشد که پرسپولیس با فاصله در صدر باشد. البته این حرفها شایستگی پرسپولیس را زیر سؤال نمیبرد. من به برانکو تبریک میگویم بابت این تیم خوب... بگذارید درباره برانکو چیزی به شما بگویم. هیچوقت یادم نمیرود وقتی سرمربی تیم ملی شدم، در اجلاس سهروزه برلین، وقتی برانکو را دیدم، ایشان بیمنت تمام تجارب خود را در اختیار من گذاشت. مگر مسلمانی چیزی غیر از این است؟ به خدا برانکو از خیلیها مسلمانتر است... خیلی باید آدم خوبی باشی که اطلاعات تیم را به جانشین خودت بدهی و در عمل به او کمک کنی... این آدم باید هم نان قلب خودش را بخورد. من وظیفه دارم اینها را بگویم. حرف بزرگان دین ماست که حرف حق را بزن حتی اگر همه علیه تو شوند.
*... و البته شما این اواخر حرفهای دیگری هم زدهاید که باعث شده بعضیها بگویند قلعهنویی سرش برای دردسر درد میکند!
من نه سرم برای دردسر درد میکند و نه با کسی دعوا دارم ولی خودم را به جامعه مدیون میدانم و باید حرف مردم را بزنم. من بچه جنوبیترین نقطه تهران هستم. طول عمرم هم رفته و عرض عمرم مانده است. از پنجم ابتدایی که پدرم در تصادف فوت کرد، کار کردم و حالا یک زندگی متوسط رو به خوب دارم. خیلیها هم به من گفتهاند ساکت باش و زندگی خودت را بکن اما ایران را دوست دارم، خاکم را دوست دارم، کشورم را دوست دارم. هر جای دنیا هم که برای مسافرت میروم، سریع برمیگردم ایران... دلم برای کشورم میسوزد، باهوشترین و نجیبترین و باغیرتترین مردم دنیا را داریم و نباید با این همه ثروت و منابع، مردممان رنج بکشند و زیر خط فقر باشند. ما جمعیت جوانی داریم و اگر برای این جوانان برنامه نداشته باشیم، آسیبهای اجتماعی آنها را به بیراهه میکشد. منی که با حمایت همین مردم شدم امیر قلعهنویی، الان که تریبون دارم، باید درد مردم را بگویم و حرف مردم را بزنم ولی متأسفانه تا حرف میزنی، خرابت میکنند. انگار دشمن هستم. من دشمن نیستم، فقط دلم میسوزد و نباید به کسی که دلش میسوزد وصله چسباند!
*به شما وصله چسباندند؟
داستانش مفصل است، امیرعلی دانایی که دوست خوبم است، من را دعوت کرد به اکران خصوصی یک فیلم، همانجا پرسیدند شما چه فیلم و چه سینمایی را دوست دارید که گفتم فیلمی که لایههای زیرین جامعه را نشان بدهد. دو شب بعد دیدم ۲۰:۳۰ آمده این حرفهای من را روی عکسی کنار ماشین خودم مونتاژ کرده و میگوید ببینید چه کسی از لایههای زیرین جامعه حرف میزند! خداوکیلی این هم شد منطق و استدلال؟ اتفاقاً من که زندگی متوسط رو به خوب دارم، باید این حرف را بزنم. من و امثال من باید تلاش کنیم طبقه مرفه با درد جامعه آشنا شود. من به اندازه خودم، در حد توانم کمک میکنم مثل مردم که هوای هموطنان خود را دارند ولی این وظیفه دولت است نه مردم... این را حتماً بنویسید که من خودم را از مردم جدا نمیدانم و نمیتوانم در قبال غصه مردم، سکوت کنم.
*ممنون که وقت گذاشتید، امیدواریم امروز از هر دو تیم شاهد بازی قشنگی باشیم...
من هم امیدوارم. دوست دارم جدا از نتیجه، مردم از فوتبال لذت ببرند. ما همین چند وقت پیش شهرآورد اصفهان را داشتیم که اگرچه برنده و بازنده داشت اما رفتار تماشاگران معرکه بود. درست مثل روز بازی تراکتور و النصر در تبریز که حذف شدیم اما تبریزیها تشویقمان کردند یا مثل سال اول حضورم در استقلال که قهرمان نشدیم اما ۸۰ هزار استقلالی ۱۰ دقیقه بیوقفه ما را تشویق کردند. امیدوارم امروز هم مثل همین روزها باشد و یک فضای فرهنگی را در اصفهان شاهد باشیم. من واقعاً از زندگی در اصفهان لذت میبرم، کنار مردم خوب و بافرهنگ. امیدوارم ذوبآهن با نگرش حرفهای سعید آذری دوباره به فینال آسیا برسد و سپاهان هم که بخشی از خاطرات شیرین من است، به شرایط آرمانیاش برگردد.