رویای میلیون ها ایرانی که شاید خیلی از آنها شب و روزشان را با پرسپولیس سر می کنند، به باد رفت؛ باز هم فینال و باز هم چشم انتظاری. این بار هم این چشم انتظاری به 28 سال رسید.
بهترین فرصت برای قهرمانی در آسیا از کف رفت. سرخپوشان با توشه ای نه چندان کامل، به فینال لیگ قهرمانان رسیدند.
شاگردان یحیی گل محمدی مرحله گروهی و سپس سه مرحله بعد از آن را با تیمی کامل به میدان رفتند. آنها حتی توانستند از خریدهای فصل جدید خود هم استفاده کنند و اتفاقا بهره خوبی هم از آنها بردند. اگر حرکت عیسی آل کثیر در شادی بعد از گل مقابل پاختاکور نبود، شاید شرایط اینی نبود که اکنون هست. آل کثیر با حرکتی که فکرش را نمی کرد، هم خودش را دچار مشکل کرد و هم باعث شد پرسپولیس در فینال آسیا این چنین دست و پا بسته در خط حمله باشد.
بعد از مرحله گروهی، پرسپولیس به طرز عجیبی دچار طوفان حواشی مدیریتی و فنی شد. بعد از جدایی علیپور و ترابی که پیش از مرحله گروهی اتفاق افتاد، جدایی شجاع خلیل زاده با آن حواشی نامطلوبی که رخ داد، پرسپولیس را به حاشیه ای بد کشاند.
پرسپولیس با این شرایط، لیگ برتر را آغاز کرد. یحیی گل محمدی به خوبی می دانست با چه داشته هایی قرار است وارد فینال لیگ قهرمانان شود اما اینکه چرا باید برخی بازیکنان این تیم در حساس ترین بازی فصل خود این چنین بی تمرکز بازی کنند، نکته عجیبی است.
پرسپولیس درست است که این دومین فینالی بود که تجربه می کرد اما تجربه بازی در آسیا چیزی نبود که سرخپوشان نداشته باشند.
اشتباهات مرگبار احمد نوراللهی و بدتر از او مهدی شیری با آن ضربه آبشاری در محوطه جریمه خودی، چنان شیرازه سرخپوشان را به باد داد که حتی گل محمدی و یارانش هم کنار خط نتوانستند این قفل را باز کنند.
شوربختی در این ناکامی اینجاست که تیم قهرمان آسیا برخلاف آنچه تصور می شد، به هیچ وجه شایسته و کار کشته نبود. این بهترین فرصت برای یک تیم ایرانی بود بتواند بعد از سالها ناکامی، آن را تبدیل به شیرینی کند و جام قهرمانی بالاخره به ایران هم برسد.
آنچه پرسپولیس را از قهرمانی دور کرد، بی شک منهای همه آن امکانات نداشته و زیر ساخت های نداشته، مثل همیشه کم آوردن در قدم آخر بود و بس.
یحیی گل محمدی بارها در مصاحبه های اخیر اشاره کرده بود تا آخرین قطره خون تلاش می کنند تا جام را کسب کنند. بی شک شاگردان یحیی تلاش خود را کردند اما آنجایی که باید تمرکز خود را حفظ می کردند، کار را به حریف واگذار کردند.
انتقاد بر عملکرد داور و استفاده از VAR هم دیگر نمی تواند بهانه خوبی برای از دست رفتن قهرمانی باشد. درست است شاید داور قطری می توانست در پنالتی اول سخت گیری نکند اما مطمئنا وقتی در بازبینی فیلم خطای واضع بازیکن سرخپوشان تایید می شود، دیگر جای اما و اگری باقی نمی ماند. حتی در صحنه ای که احمد نوراللهی در دقایق پایانی در محوطه جریمه تیم کره ای با خطا متوقف شد، کارشناسان بر این باور بودند که خطای پنالتی صورت نگرفته اما همه این ها دلیل نمی شود قفلی که به بازی پرسپولیس افتاده بود را توجیه کند.
پرسپولیس مقابل تیمی که به واسطه بازیهای مرحله گروهی در شرایط مسابقه قرار داشت و مقابل سرخپوشان تیم خسته تری بود، می توانست با شرایط بهتری ظاهر شود اما گل محمدی با یک تصمیم جنجالی نخواست مقابل نساجی در هفته پنجم به میدان برود و سپس بلای کرونا نصیب ذوب آهن شد تا قرمزپوشان تهرانی بدون برگزاری بازی راهی دوحه شوند. مسئله ای که به نظر اکنون که دیگر دست پرسپولیس از جام کوتاه مانده، با دقت بیشتری به آن پرداخته شود تا چنین فرصت هایی راحت از دست نرود.
شاید خیلی ها به یحیی بابت استفاده نکردن از برخی مهره ها خرده بگیرند اما آنچه مسلم است پرسپولیس در حالی به نایب قهرمانی رسید که به خودش باخت تا به حریف کره ای. باید اینگونه نوشت که حریف کره ای از عدم هوشیاری سرخپوشان نهایت استفاده را برد.
پرسپولیس در شبی که می توانست به راحتی جام قهرمانی را به دست گیرد و همه شرایط لشگری و کشوری برایش فراهم بود، جان داد اما جام نگرفت و این حسرت را معلوم نیست هوادار فوتبال تا کی و کجا باید با خود حمل کند.
شاید لازم باشد تلنگری هم به مدیران گذشته پرسپولیس و همه آنهایی که با بی درایتی هایشان باعث شدند تا این باشگاه با بدهی های انبوه روبرو شود و در نهایت وزارت ورزش برای جلوگیری از آسیب های بیشتر مجبور به وضع قانون عدم جذب مربیان و بازیکنان خارجی شد، زده شود. اگر این مشکلات نبود، آیا حق پرسپولیس نبود بتواند با جذب بازیکن خارجی موثر کمبودهای خود را جبران کند؟