دعا و نیایش از بهترین ابزارهای ارتباط روح انسان با خداوند متعال است. این عمل به قدری اهمیت دارد که خداوند در آیاتی از قرآن به صورت مستقیم و غیر مستقیم انسانها را دعوت به انجام آن کرده است. به عنوان نمونه در بخشی از آیه ۶۰ سوره غافر میفرماید: «وَ قَالَ رَبُّکُمُ ادْعُونِی أَسْتَجِبْ لَکُمْ؛ پروردگار شما میگوید بخوانید مرا تا برای شما استجابت کنم.»
امام کاظم (ع) یکی از اهمیتهای دعا را تغییر در تقدیرات الهی معرفی کرد. راوی میگوید شنیدم امام کاظم (ع) میفرمود: «دعا تقدیر آسمانى را خنثى مىکند: چه مقدر باشد و چه مقدر نباشد. من گفتم: فرمان مقدر را خنثى مىکند، مىفهمم، اما فرمان نامقدر را چگونه خنثى مىکند؟ ابو الحسن (ع) گفت: از تقدیر آن مانع مىشود؛ إِنَّ الدُّعَاءَ یَرُدُّ مَا قَدْ قُدِّرَ وَ مَا لَمْ یُقَدَّرْ قُلْتُ وَ مَا قَدْ قُدِّرَ عَرَفْتُهُ فَمَا لَمْ یُقَدَّرْ قَالَ حَتَّى لَا یَکُونَ» (الکافی (ط - الإسلامیة)، ج۲، ص. ۴۶۹)
از این رو هر یک از اهلبیت عصمت و طهارت (ع) تقید فراوانی نسبت به امر دعا و مناجات داشتند و شیعیان خویش را دعوت به آن در خوشی و ناخوشی میکردند. رسول خدا صلیاللهعلیهوآله نیز دعا را کلید (در) رحمت خواندند و آن را سلاح مؤمن، ستون دین و نور آسمانها و زمین معرفی کردند و میفرمودند:
«به وسیله دعا، به استقبال بلایا بروید؛ وَ اسْتَقْبِلُوا الْبَلَاءَ بِالدُّعَاءِ» (الإختصاص شیخ مفید، ص. ۳۳۵) و «امواج بلا را با دعا (از خود) برگردانید.» (کنزالعمال فی سنن الاقوال و الافعال، ج. ۱۵، ص. ۸۳۱)
در روایتی میخوانیم امیرالمؤمنین (ع) آنگاه که از خداوند طلب باران میکند، میفرماید:
«خدایا ما را با ابرهاى رام سیراب کن، نه ابرهاى سرکش؛ وَ قَالَ ع. فِی دُعَاءٍ اسْتَسْقَى بِهِ- اللَّهُمَّ اسْقِنَا ذُلُلَ [السَّحَائِبِ]السَّحَابِ دُونَ صِعَابِهَا».
بر اساس این روایت در مییابیم رابطهای بین رفع بلایای طبیعی به وسیله دعا در تفکر اهلبیت (ع) وجود دارد.