در قرآن کریم علاوه بر اینکه سورهای بنام جن وجود دارد، ۲۲ بار واژه جن و ۷ مرتبه واژه جانّ و ۵ بار عبارت «الجِنّه» که جمع جن است بکار رفته است. وجود جن از اصول مسلم قرآنی و اعتقاد به آن از مصادیق ایمان به غیب است. قرآن کریم به برخی از ویژگیهای جن اشاره کرده است، که در اینجا به آنها میپردازیم:
۱. ماده خلقت: در آیات قرآن از ماده اولیه آفرینش جن سخن به میان آمده و آن آتش است. یعنی ماده اولیه خلقت جن آتش است:
«وَ الْجَانَّ خَلَقْناهُ مِنْ قَبْلُ مِنْ نارِ السَّمُوم» [۱]«وَ خَلَقَ الْجَانَّ مِنْ مارِجٍ مِنْ نارٍ» [۲]مارج در اصل به معنای اختلاط و آمیزش و در اینجا منظور از آن اختلاط شعلههای مختلف آتش با هواست که رنگهای مختلفی از آن پدید میآید. بنابراین جن از ترکیب دو عنصر آتش و هوا آفریده شده، چنانچه آدم از دو عنصر آب و خاک است. از ترکیب دو عنصر آتش و هوا، مارج و از ترکیب دو عنصر آب و خاک، طین بدست میآید.
۲. تناسل: در میان جنیان هم مانند انسانها تناسل وجود دارد، با این تفاوت که تناسل در بشر با القای نطفه در رحم و در جن با القای هوا در رحم است. آیه «لَمْ یَطْمِثْهُنَ إِنْسٌ قَبْلَهُمْ وَ لا جَانٌّ» [۳]دلالت بر آمیزش جنسی جنیان دارد.
۳. جنسیت مذکر و مونث: از آیه «رِجالٌ مِنَ الْإِنْسِ یَعُوذُونَ بِرِجالٍ مِنَ الْجِن» [۴]میتوان استفاده کرد که اگر در میان جنیان مردانی هستند، پس بین آنها اناث هم باید وجود داشته باشد، چرا که رجال در برابر اناث است.
۴. زمان آفرینش: خلقت جن پیش از خلقت انسان و پس از آفرینش ملائکه بوده است و به گفته برخی مراد از خلیفه در آیه «وَ إِذْ قالَ رَبُّکَ لِلْمَلائِکَةِ إِنِّی جاعِلٌ فِی الْأَرْضِ خَلیفَةً قالُوا أَ تَجْعَلُ فیها مَنْ یُفْسِدُ فیها وَ یَسْفِکُ الدِّماء» [۵]آمدن انسان بعد از جن در زمین است. جن قبل از هبوط آدم در زمین زندگی میکرده و فساد و خونریزی مورد اشاره در این آیه، فساد جنیان است. بهرحال جنیان دارای زندگی زمینی بوده، قدرت حضور در آسمانها را نیز دارند؛ و بر اساس آیه ۲۵ سوره فصلت از زندگی دسته جمعی و طایفهای برخوردار هستند.
۵. برخورداری از ابزار فهم و درک: جنیان مانند انسان ابزار فهم و درک نظیر قلب، گوش، و چشم دارند: «وَ لَقَدْ ذَرَأْنا لِجَهَنَّمَ کَثیراً مِنَ الْجِنِّ وَ الْإِنْسِ لَهُمْ قُلُوبٌ لا یَفْقَهُونَ بِها وَ لَهُمْ أَعْیُنٌ لا یُبْصِرُونَ بِها وَ لَهُمْ آذانٌ لا یَسْمَعُون بِها أُولئِکَ کَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَلُِّّّ» [۶]بنابراین آنان نیز همانند انسان وقتی از قلب و چشم و گوش خود برای درک حقیقت استفاده نکنند، از حیوان پستتر میشوند. هم چنین آنها قدرت فهم کلام بشر را دارند. چنانچه از آیه اول سوره جن «إِنَّا سَمِعْنا قُرْآناً عَجَباً» [۷]بر میآید که جن قدرت فهم قرآن و تشخیص کلام خارق العاده از کلام عادی را دارد. ازاینرو وقتی قرآن تحدی میکند گروه جنیان را نیز مانند انسانها به مبارزه میطلبد. البته میان جنیان افراد سفیه و کم خرد نیز وجود دارد: «وَ أَنَّهُ کانَ یَقُولُ سَفیهُنا عَلَى اللَّهِ شَطَطا» [۸]
۶. حرکت: جن دارای سرعت فوق العادهای است و در مدت زمان کوتاه میتواند عرض و طول زمین را بپیماید، چنان چه عفریت جنی در برابر درخواست احضار تخت بلقیس توسط سلیمان گفت: من بر آوردن تخت بلقیس پیش از آنکه از جایگاه خود برخیزی قادرم: «قالَ عِفْریتٌ مِنَ الْجِنِّ أَنَا آتیکَ بِهِ قَبْلَ أَنْ تَقُومَ مِنْ مَقامِکَ وَ إِنِّی عَلَیْهِ لَقَوِیٌّ أَمینٌ» [۹]بااینکه میان سبا و شام بیش از ۲۰۰۰ کیلومتر فاصله بود.
۷. خوردن: درباره خوردن و آشامیدن جن اختلاف است. برخی معتقدند جن نه میخورد و نه میآشامد. برخی معتقدند هم میخورد هم میآشامد. اما در قرآن در این باره سخنی به میان نیامده است. [۱۰]
پی نوشت:
[۱]؛ و جن را پیش از آن از آتشى سوزان و بى دود پدید آوردیم. حجر،۲۷
[۲]؛ و جن را از آمیزه اى [از شعله هاى مختلف]به وجود آورد. الرحمن،۱۵
[۳]. پیش از آنان دست انس و جنّى به آنان نرسیده است. الرحمن،۷۴
[۴]. مردانى از آدمیان به مردانى از جن پناه مى بردند جن،۶
[۵]؛ و [یاد کن]هنگامى که پروردگارت به فرشتگان فرمود:: مسلماً من جانشینى در زمین قرار خواهم داد. گفتند: آیا کسى را در آن قرار مى دهى که فساد مى کند و خون مى ریزد؟ بقره،۳۰
[۶]؛ و مسلماً بسیارى از جنّیان و آدمیان را براى دوزخ آفریده ایم [زیرا]آنان را دلهایى است که به وسیله آن [معارف الهى را]در نمى یابند، و چشمانى است که توسط آن [حقایق و نشانه هاى حق را]نمى بینند، و گوش هایى است که به وسیله آن [سخن خدا و پیامبران را]نمى شنوند، آنان مانند چهارپایانند بلکه گمراه ترند. اعراف،۱۷۹
[۷]. همانا ما قرآن شگفت آورى شنیدیم. جن،۱
[۸]؛ و اینکه سبک مغز و نادان ما همواره درباره خدا سخنى دور از حق مى گفت: [که او داراى همسر و فرزند است!]جن،۴
[۹]. یکى از جنّیان کاردان و تیزهوش گفت: من آن را پیش از آنکه از مسند خود برخیزى نزد تو مى آورم، و من بر این [کار]توانا و امینم. نمل،۳۹
[۱۰]. دائره المعارف قرآن کریم، پژوهشگاه علوم و فرهنگ اسلامی،۱۳۸۲، ج. ۱۰، ص. ۲۸-۳۳