معیارهای خردورزی در کلام امام رضا (ع)

حجت الاسلام دکتر احمدحسین شریفی در یادداشت زیر در سه بخش سبک زندگی رضوی، معیارهای خردورزی در کلام رضوی(ع) و عقلانیت و معنویت در سخن رضوی به ابعادی از زندگی رضوی پرداخته است که از نظر شما می گذرد:

سبک زندگی یعنی رفتارهای نهادینه شده فرد؛ رفتارهایی که رویه زندگی او باشند؛ رفتارهایی که دائمی باشند.

ابراهیم بن عباس از یاران همراه امام رضا(ع)، سبک زندگی آن حضرت، یعنی رفتارهای نهادینه در وجود آن حضرت، را چنین توصیف می‌کند:

1- هرگز ندیدم با کلام خود به کسی جفا کند؛

2- هرگز ندیدیم کلام کسی را قطع کند؛

3- هرگز نیازمندی را، در صورت توان، از در خانه خود رد نمی‌کرد؛

4- هرگز پای خود را جلو دیگران دراز نکرد؛

5- هرگز در برابر دیگران بر متکا، تکیه نزد؛

6- هرگز کسی را دشنام نداد؛

7- هرگز آب دهان خود را (در اماکن عمومی بر زمین نریخت)؛

8- هرگز به صورت قهقهه نخندید؛ بلکه خنده او تبسم بود؛

9- همراه با اهل خانه، خدمتکاران و نگهبانان بر سفره می‌نشست؛

10- شب‌ها کم می‌خوابید؛ اکثر شب‌ها را تا صبح به ذکر خدا مشغول بود؛

11- زیاد روزه می‌گرفت؛ روزه سه روز در هر ماه را از دست نمی‌داد و می‌گفت این ارزش روزه همه ایام را دارد؛

12- بسیار اهل خیر و صدقه پنهانی بود؛ غالباً در شب‌های تاریک این کار را می‌کرد. (عیون اخبارالرضا، ج2، ص184)

امیدوارم که پیروان آن حضرت نیز در آراستن خود به این صفات، کوشا باشند و بدانند که شیعه واقعی کسی است که رفتارهای اهل بیت را الگوی خود قرار دهد؛ و به پیروی ذهنی و زبانی اکتفا نکند.

معیارهای خردورزی در کلام رضوی(ع)

ـ یکی از شاخصه‌های مکتب اهل بیت(ع)، تأکید بر عقلانیت و عقل‌گرایی در همه عرصه‌های زیست انسانی است.

ـ به همین دلیل، اکثر علمای شیعه، عقل را در کنار قرآن و سنت، به عنوان منبعی از منابع دین به شمار می‌آورند و در همه مجامع روایی ما، روایات مربوط به عقل را در بحثی با عنوان «کتاب العقل» گردآوری کرده‌اند.

ـ تأمل در مجموعه روایات ناظر به خردورزی، نشان می‌دهد که ائمه اطهار(ع) به تأسی از آیات قرآن، بیشتر بر بیان شاخصه‌های عینی و زیستی خرد و خردورزی تأکید داشتند؛ تا تعریف مفهومی و انتزاعی محض.

ـ به تعبیر دیگر، در کنار توجه به عقل فلسفی و برهانی، بیشترین تأکید را بر عقل اجتماعی، آموزشی، اقتصادی، سیاسی و اخلاقی داشتند.

ـ امام رضا(ع)، به عنوان عالم آل‌ محمد(ص)، در حدیثی نورانی 10 شاخصه برای شناخت انسان‌های خردورز در تراز اسلامی و شیعی ذکر کرده‌ است.

ـ آن حضرت می‌فرماید، عقل انسان مسلمان به کمال نمی‌رسد مگر آنکه ده ویژگی در آن باشد:

1ـ مردم از او انتظار خیر دارند؛

2- مردم از شر او در امان‌انند؛

3- کار خیر اندک از دیگران را زیاد شمارد؛

4-  خیررسانی‌های زیاد خود را، اندک شمارد؛

5-  هر چه حاجت از او خواهند، دلتنگ نمی‌شود؛

6-  در طول عمر خود از طلب دانش خسته نمی‌شود؛

7-  فقر در راه خدا برای او از توانگری محبوب‌تر باشد؛

8-  خوار شدن در راه خدا را از عزت در پیش دشمنان خدا بیشتر دوست دارد؛

9-  گمنامی را از شهرت خوشتر دارد؛

10-  همگان را بهتر و باتقواتر از خود می‌داند؛ (تحف العقول، ص443)

اکنون مناسب است هرکدام از ما،

اولاً، خود را با این 10 شاخصه بسنجیم و میزان و سطح عقلانیت خود را به دست آوریم.

و ثانیاً، تلاش کنیم بهره وجودی خود را از این شاخصه‌ها افزایش دهیم.

 

عقلانیت و معنویت در سخن رضوی

معنویت و عرفان حقیقی، «معنویت و عرفانی عقلانی» است. معنویت بدون عقلانیت، [که شاخصه‌ عرفان‌های دروغین و معنویت‌های نوپدید است (ر.ک: کتاب درآمدی بر عرفان حقیقی و عرفان‌های کاذب از اینجانب)] معنویتی انسانی نخواهد بود. همانطور که عقلانیت منهای معنویت، از انسان، موجودی تک‌ساحتی و خشک و خشن می‌سازد.

ـ در قرآن: حدود سیصد آیه انسان را به تعقل و تفکر دعوت می‌کنند؛

ـ در مکتب اهل بیت(ع) عقل، در کنار کتاب و سنت، جزء منابع دین است؛ همه کتاب‌های روایی شیعه با «کتاب العقل و الجهل» آغاز می‌شوند.

ـ امام رضا(ع)، عقل را حجت خداوند بر بندگان می‌داند. زمانی که ابن‌ سکیت از آن حضرت سؤال کرد، «حجت خداوند بر بندگانش چیست؟» آن حضرت فرمود: «عقل؛ زیرا با عقل است که می‌توان کسانی را که معارف خدا را صادقانه می‌گویند از کسانی که بر خدا دروغ می‌بندند بازشناخت و دسته ‌اول را تصدیق و دسته دوم را تکذیب کرد» (تحف العقول، ص450)

ـ آن حضرت در سخنی دیگر، معیار عبودیت و عبادت حضرت حق را به جای کثرت نماز و روزه، کثرت تفکر در کارهای خداوند دانستند: «لَیسَتِ الْعِبَادَه کَثْرَه الصِّیامِ وَ الصَّلَاه وَ إِنَّمَا الْعِبَادَه کَثْرَه التَّفَکُّرِ فِی أَمْرِ اللَّهِ؛ عبادت به روزه و نماز فراوان نیست؛ بلکه عبادت به کثرت تفکر در امور الهی است.» (تحف العقول، ص424)