امام موسیبنجعفر الکاظم، یا موسی کاظم(ع) ملقب به ابوابراهیم، ابوالحسن و ابوعبدالله هفتمین امام شیعیان بعد از پدرش امام جعفر صادق(ع) میباشد. امام موسی کاظم(ع) در روز ۷ صفر سال ۱۲۸ هجری قمری در ابواء (منطقهای در میان مکه و مدینه) به دنیا آمد. زندگی امام کاظم(ع) همزمان با زندگی خلفای عباسی منصور، هادی، مهدی و هارونالرشید بود. امام موسی کاظم چندین بار به زندان افتاد و عاقبت در زندان سندی بن شابک در بغداد به شهادت رسید. علی بن موسی الرضا امام هشتم، حضرت فاطمه معصومه و ابراهیم از جمله فرزندانش میباشند.
امام موسی کاظم(ع) در دوران کشمکش بین عباسیان و امویان به دنیا آمد و چهار سال داشت و امام موسی کاظم در خانوادهٔ پرجمعیتی با نه خواهر و شش برادر زندگی میکرد، بزرگترین برادرش اسماعیل قبل از پدرش از دنیا رفت.
صفت ویژه امام کاظم (ع) موسیبنجعفر است که امروزه در قرن ۲۱ نیاز داریم تا با الگوگیری از اخلاق نیکو و مشی زندگی سیاسی و اجتماعی امامان مسیر زندگی را برای خود و اطرافیان هموار کنیم و آن صفت کظم غیظ است حتما برای همه پیش آمده که انسان گاهی از مسئلهای ناراحت میشود و ناراحتی را فرو میبرد، دنیای ما اینقدر مملو از مشکلات است که ما ناراحتیهایی پیدا میکنیم که گاهی منشاء درست دارد و واقعا ناراحتکننده است، اما گاهی هم مسئله پیش پا افتادهای بوده که برای فردی مهم جلوه میکند و باعث ناراحتی میشود که باید با یک برخورد عادلانه گذشت و آن را مدیریت کرد.
اما بعضی مسائل واقعا انسان را ناراحت میکند که واقعا هم منشاء ناراحتکنندهای داشته است و اگر به سادگی از آن بگذریم این باعث میشود تا طرف مقابل جرات پیدا کند و آن کار را مجددا مرتکب شود و در نظام تربیتی اختلال ایجاد میکند در این گونه موارد باید آثار ناراحتی را بروز داد و مترتب کرد تا فرد متوجه اشتباهش شود، اما گاهی اوقات است که فردی از روی بیاحتیاطی فردی را ناراحت میکند یا اگر هم عمدی بوده ناشی از جهل بوده است، این مواقع محل گذشت است و باید کظم غیظ کرد به طور مثال پدر خانواده قصد ندارد که همسر و فرزندان را ناراحت کند یا همسران قصد ناراحتی شوهران خود را ندارند، اما به خاطر سوءتفاهم ناگهان دست خود را روی همسر بلند میکتد و موجب ناراحتی فرزندان هم میشود و در این موارد باید خشم خود را فرو برد و باید در خانواده نسبت به این مسائل گذشت کرد که این گذشت طرف مقابل را بیشتر متنبه خواهد کرد و تاثیر آن چند برابر خواهد بود.
در جامعهای که هر چه خیابانها گستردهتر، ماشینها بیشتر و جمعیت مردم بیشتر میشود، برخوردهای مردم با هم بیشتر میشود، اگر بتوانیم خشم خود را در برابر برخی برخوردها فرو ببریم قطعا برای جامعه هم مفیدتر خواهد بود، اگر کسی در خیابان برای ما بوق میزند یا جلوی ما میپیچد و ترس وجود ما را فرا میگیرد، ما با مقابله، بیشتر استرس و ترس ایجاد میکنیم که اگر خشم خود را فرو ببریم و این فرهنگ را در جامعه ترویج دهیم جامعهای با سلامت روحی بهتر و شادابتر خواهیم داشت.
استقامت و پایداری امام موسی کاظم (ع)
اگر به جامعه نگاهی کنیم میبینیم که مردم زود از هم رنجیده میشوند به خصوص جوانان ما خیلی زود رنج شدهاند و این به خاطر سبک زندگی ما است؛ یکی از دلایل این موضوع عدم الگوگیری از بزرگان است در این بین رسانه هم بیتاثیر نبوده وقتی فیلمی سینمایی زندگی ۴۰ ساله فردی را در دو ساعت پخش میکند این انسان را عجول بار میآورد و این مسئله به سواد رسانه بر میگردد در جوامع مدرن باید سواد رسانه بالا برده شود، البته فضای رسانه این ظرفیت را ندارد که زندگی ۴۰ ساله فرد را به همان میزان نمایش دهد.
عدم انس با طبیعت از دلایل زودرنجی جوانها
بحث دیگر عدم انس با طبیعت است اینکه ما با فضای حقیقی کمتر ارتباط داریم و خصوصا جوانها که اگر بخواهند مطلبی آماده کنند باید مدت زیادی در طبیعت زمان بگذارند و نتیجه بگیرند، اما با مراجعه به فضای مجازی به راحتی این اتفاق میافتد و این در دسترس بودن همه چیز، جوانان را عجول بار میآورد؛ خیلی از جوانان و فرزندان دوست دارند همان ثروتی را داشته باشند که پدر ۷۰ ساله دارد و میخواهند این اتفاق حتی خیلی سریعتر رخ دهد و وقتی این خواستههای آنان برآورده نمیشود ناخودآگاه دچار دلسردی و ناامیدی میشوند و شکست در آنها اتفاق میافتد، جوانها باید وادار شوند به تفکر و اگر اینطور نباشد به اجبار شرایط و زمانه باید تحمل کنند. چه بهتر است که خانوادهها این مسائل را به فرزندان خود آموزش دهند، درباره مسائل ملموس و حقایق حرف بزنند، راهکار ارائه دهند، الگوهای خوبی برای فرزندان معرفی کنند و هر وقت فرزند چیزی خواست فورا در اختیار قرار ندهیم که این باعث میشود فرزندان مستقل بار نیایند. موضوعی که ذات مقدس و مبارک امام موسی کاظم (ع) به خوبی آن را در زندگی خود نشان داد و نماد صبر و استقامت است و میتوان استقامت را در سیره زندگی آن امام به وضوح دید.
مفاهیم اخلاقی مرز ندارند
موضوع دیگری که وجود دارد این است که وقتی جوانان بعضی تعالیم را میشنوند، میگویند اینها عرب هستند و به فرهنگ عرب تعلق دارند؛ اما ما برای مفاهیم اخلاقی مرزی را نمیشناسیم چه بسا حکیمی از حکیمهای الهی در آن سوی دنیا باشد و ما باید از او بیاموزیم؛ یا اگر مثلا علم در کشوری وجود داشته باشد باید برای تعالیم و رشد خودمان یاد بگیریم. اینجاست که درمییابیم انسانیت مرز جغرافیایی ندارد.
اخلاق
پیامبر گرامی اسلام میفرماید: (اِنِّی بُعِثتُ لِاُتِمِمُ مَکارِمُ الاَخلاق) من برای این مبعوث شدهام که اخلاق را به اوجش برسانم، اگر هر فرهنگ و تعالیمی بالاتر از تعالیم اسلام وجود داشته باشد ما استقبال میکنیم، اما جالب این است که تعالیم اسلام ۱۴۰۰ سال پیش به بشر عرضه شده و اکنون جامعه بشری کمکم به آن رسیده و از آن به عنوان یه قانون طلایی یاد میکند (هر چیز را که برای خود میپسندی برای دیگران نیز بپسند) و این میراث انبیاء و اولیاء است و همینها است که در خاندان پیامبر و وجود مبارک امام هفتم (موسی بن جعفر) متبلور شده است و موجب تعالی و رشد اخلاقی آنها شده است.