اُمّ المؤمنین، حضرت خدیجه کبری (س) دختر خویلد بن اسد بن عبدالعزی نخستین همسر رسول خدا (ص)، از زنان شریف، اصیل و نامدار عرب و اسلام می‌باشد. وی با این که در عصر جاهلیت، در مکه معظمه دیده به جهان گشود و در آن شهر قبیله گرا و طایفه مدار رشد و کمال یافت، در عفت، نجابت، طهارت، سخاوت، حسن معاشرت، صمیمیت، صداقت، مهر و وفا با همسر، کم نظیر بود و وی را در آن عصر، طاهره و سیده نساء قریش می‌خواندند و در اسلام یکی از چهار بانویی که بر تمام بانوان بهشت فضیلت و برتری دارند، شناخته شد و جز دختر ارجمندش حضرت فاطمه زهرا (س)، هیچ بانویی این مقام و فضیلت را نیافت.

حضرت محمد (ص) که پیش از بعثت، بنا به سفارش عمویش ابوطالب (ع) در یکی از سفرهای کارگزاران خدیجه شرکت کرد و سود فراوانی نصیب وی نموده بود، علاقه خدیجه را به خویش جلب و زمینه ازدواج با وی را فراهم کرد.

خدیجه کبری (س) با امین قریش، حضرت محمد (ص) ازدواج کرد و زندگی شرافتمندانه و اصیلی را پایه ریزی کردند، که در تاریخ بشریت بی همتا و بی مانند است. خدیجه کبری (س) به پیامبر (ص) عشق و علاقه ویژه ای داشت و هنگامی که آن حضرت مبعوث به رسالت شد، تمام توان و دارایی‌های خویش را در اختیار آن حضرت گذاشت، تا در راه اسلام و باروری آن هزینه کند.

او نخستین زنی بود که به آن حضرت ایمان آورد و در این راه مشقت‌ها و آزارهای فراوانی از سوی قریش و اهالی مکه متحمل گردید.

وی تا زنده بود، در تمام صحنه‌ها یار و یاور رسول خدا (ص) و موجب تسلی قلب شریف آن حضرت بود و در روزگار سخت تبعید در شعب ابی طالب، هیچ گاه آن حضرت را تنها نگذاشت و با تمام وجود از وی پشتیبانی و نگهبانی می‌کرد.

سرانجام این بانوی فداکار، پس از یک عمر تلاش و کوشش و ۲۵ سال خدمت به رسول گرامی (ص) و دین مبین اسلام، پس از بازگشت از محاصره قریش در شعب ابی طالب به مکه معظمه، در دهم رمضان سال دهم بعثت، جان به جان آفرین تسلیم و روح مطهرش به اعلی علیین عروج نمود.

پیامبراکرم (ص) در مدت کوتاهی، دو یار و پشتیبان خویش، یعنی عمویش ابوطالب و پس از وی، خدیجه کبری (س) را از دست داد و از این باب، بسیار اندوهگین و ماتم زده بود و روزگار سختی را پشت سر می‌گذاشت. به همین جهت، آن سال را «عام الحزن» [سال اندوه] نامیدند.

پیامبراکرم (ص) در شأن همسرش خدیجه (س) فرمود: سوگند به خدا، پروردگار کسی را بهتر از خدیجه نصیبم نکرد. زیرا در حالی که مردم، کفر می‌ورزیدند، او به من ایمان آورد؛ در حالی که مردم تکذیبم می‌کردند، او مرا تصدیق کرد؛ در حالی که مردم محرومم کرده بودند، او با دارایی‌های خود با من مساوات کرد و خداوند از او به من فرزندانی عطا کرد، که از سایر همسرانم چنین موهبتی نصیبم نشد.

پاسخ به شبهاتی پیرامون حضرت خدیجه سلام الله علیها

۱- آیا حضرت خدیجه قبل از پیامبر ازدواج کرده بود یا خیر؟

در اینکه آیا حضرت خدیجه پیش از ازدواج با پیامبر (ص) ازدواج کرده بود یا ازدواج نکرده و باکره بوده، میان مورخان اختلاف است:

این سوال یکی از مسائل پیچیده صدر اسلام است. به جهت اینکه بسیاری از بزرگان اهل سنت و راویان و تاریخ نویسان پیرو مذهب خلفا در صدر اسلام خوش نداشتند شخصی را بالاتر از عایشه در بین همسران پیامبر (ص) معرفی کنند لذا دست به پاره ای روایات دروغین و استدلالات باطل زده اند، اما از آنجایی که حق هیچگاه مخفی نمانده و نخواهد ماند دست بسیاری از آنان رو شده و خود در لابلای کلماتشان به مطالبی اعتراف کرده اند، ما برای روشن شدن مطلب به بررسی دقیق این موضوع می‌پردازیم:

برخى گفته اند: رسول خدا همسر باکره اى غیر از عائشه نداشته است و درباره خدیجه گفته اند: وى قبل از رسول خدا با دو نفر به نامهاى عتیق بن عبد الله مخزومى و ابوهاله تمیمى ازدواج کرده بود و فرزندانى از آنان نیز داشته است. این سخن به اعتقاد برخى از بزرگان شیعه قابل قبول نیست؛ زیرا بخش زیادى از این قبیل سخنان را طراحان سیاست با هدف زدودن هاله قداست و پاکى از رحم بانوئى که ظرف وجود کوثر قرآن، فاطمه زهرا است ساخته‌اند و لذا دقت در این موضوع و نقد سخنان موجود در منابع تاریخى و حدیثى شک و شبهه را از بین مى برد.

ابو القاسم اسماعیل بن محمد اصفهانى از دانشمندان اهل سنت تصریح مى‌کند که حضرت خدیجه سلام الله علیها، باکره بوده است، وی در کتابش می‌نویسد: «و کانت خدیجة امرأة باکرة ذات شرف و مال کثیر و تجارة تبعث بها إلى الشام فتکون عیرها کعامة عیر قریش»: «حضرت خدیجه، زنى باکره، داراى اعتبار و مال بسیارى بود، کاروان تجارى‌اش را به سوى شام مى‌فرستاد و کاروان او به اندازه تمام کاروان قریش بود.» (الأصبهانی، أبو القاسم اسماعیل بن محمد بن الفضل التیمی (متوفاى۵۳۵ه)، دلائل النبوة، ج ۱ ص ۱۷۸، تحقیق: محمد محمد الحداد، ناشر: دار طیبة - الریاض، الطبعة: الأولى، ۱۴۰۹ه).

ابوالقاسم کوفى از علماى شیعه، در این باره استدلال جالبى کرده است که توجه خواننده عزیز را به آن جلب مى‌کنیم. وى در کتاب الإستغاثه مى‌نویسد: مورخان و محدثان شیعه و سنى بر این مطلب اتفاق دارند که کسى از بزرگان، اشراف، رؤسا و جوانمردان قریش باقى نماند؛ مگر این که از حضرت خدیجه خواستگارى کرد و ازدواج با ایشان را آرزو مى‌کرد؛ اما خدیجه کبرى دست رد بر سینه همه آن‌ها زد؛ ولى وقتى رسول خدا صلی الله علیه وآله با او ازدواج کرد، تمام زنان قریش از او فاصله گرفته و رفت و آمد با وى را ترک کردند و گفتند: تو پیشنهاد سران قریش را رد کردى و تن به همسرى کسى دادى که فقیر است و مال و ثروتى ندارد؟ ! با این حال چگونه اهل ‏فهم مى‏توانند بپذیرند که حضرت خدیجه با یک اعرابى (شوهرهای قبلی که برای حضرت خدیجه نام برده اند) از قبیله بنى تمیم ازدواج کرده باشد؛ اما خواستگارى بزرگان قریش را نپذیرفته باشد؟

آیا صاحبان فکر و اندیشه نمى‌دانند که این مطلب از آشکارترین محالات و ناپسند‌ترین گفتارها است، وقتى براى اهل تحقیق این مطلب ثابت شود، ثابت مى‌شود که حضرت خدیجه با کسى غیر از رسول خدا صلى الله علیه وآله ازدواج نکرده است. (الکوفی، أبو القاسم علی بن أحمد بن موسى ابن الإمام الجواد محمد بن علی (متوفای۳۵۲ه)، کتاب الاستغاثة، ج۱، ص۷۰، طبق برنامه مکتبة اهل البیت علیهم السلام).

و نیز مى‌توان این سؤال را از اهل تحقیق پرسید که اگر خدیجه قبل از ازدواج با رسول خدا با یک نفر اعرابى از قبیله تمیم ازدواج کرده بود، آیا موردى براى این سرزنش‌ها پس از ازدواج با رسول خدا باقى مى‌ماند؟ و آیا ازدواج زنى بیوه و شوهر دیده به این اندازه براى تمام مردم مکه مهم بود که بر اساس همین نقل تمام همسران اشراف قریش با وى قطع رابطه کنند؟

اگر خدیجه شایسته ملامت و سرزنش بود پس چرا (در صورت صحت) هنگام ازدواج با افرادی که در تاریخ ثبت شده که یکی از آنها اعرابى بوده که شغل او گورکنی بوده و دیگری اعرابی که شغل او خارکنی بوده است که طبعا هیچکدام از هیچ امتیازى برخوردار نبوده اند ملامت و سرزنش نشد؟

به هرحال به غیر از منابعی که ذکر کردیم علمای بسیار دیگری نیز تصریح کرده اند که حضرت خدیجه هنگام ازدواج با پیامبر (ص) باکره بوده است که از جمله آنها این منابع هستند:

۱- سید مرتضی در شافی؛ ۲- ابو جعفر در تخلیص؛ ۳- و نیز مسائلی که در دو کتاب الانوار و البدع آمده است مبنی بر اینکه رقیه و کلثوم دختران هاله خواهر خدیجه بودند؛ ۴- بحارالانوار، ج۱۶، ص۱۸؛ ۵- مناقب ابن آشوب، ج۱، ص۱۵۹؛ ۶- الاستغاثه، ج۱، ص۶۸؛ ۷- تبصره العوام، ص۲۴۵؛ ۸- انوارالنعمانیه، ج۱، ص۸۱؛ ۹- جعفر مرتضی العاملی در الصحیح من سیره النبی الأعظم، ج ۱، ص ۱۲۱ و…

مطلب دیگری که در این باره باید به آن دقت کرد اختلاف در اسامی شوهرانی است که برای آن حضرت ذکر شده که در آن چند ابهام وجود دارد که صحت آن را دچار خدشه و تردید می‌کند:

الف) آیا نام شوهر حضرت خدیجه ابوهاله نباش بن زراره است یا زراره بن نباش یا هند یا مالک؟ چون در تاریخ اختلاف زیادی در اسامی او وجود دارد، برخی او را ابوهاله بن زراره بن نباش دانسته و برخی ابوهاله نباش بن زراره دانسته اند و برخی ابوهاله مالک بن نباش تمیمی و بعضی هند دانسته اند!

ب) آیا ابتدا با ابوهاله ازدواج کرد یا با عتیق؟ ! (چون هر دو را گفته اند) و…

۲-فرزندانی که در برخی منابع برای حضرت خدیجه ذکر شده است وضعیت آنها چگونه است؟

در پاسخ باید گفت هیچکدام از آنها فرزندان حضرت خدیجه نبوده اند.

توضیح مطلب:

طبق نقل مورخین، خدیجه، خواهرى بنام هاله داشته است که با مردى مخزومى ازدواج کرده بود و از وى فرزندى همنام مادرش یعنى هاله داشت سپس با مردى تمیمى بنام ابوهند ازدواج کرد که از وى نیز فرزندى بنام هند داشت، این مرد تمیمى همسر دیگرى و از آن همسر دو دختر به نامهاى رقیه و زینب داشت، مادر این دو دختر از دنیا رفت و پس از وى پدر دو دختر از دنیا رفت، هند فرزند هاله به خانواده شوهرش سپرده شد و هاله با این دو دختر که از همسر دیگر شوهرش بودند به خانه خدیجه آمدند و وى سرپرستى آنان را به عهده گرفت و پس از ازدواج با رسول خدا صلی الله علیه وآله این دو دختر نزد خدیجه و رسول خدا بودند و در دامن این دو تربیت شدند و عنوان ربیبه رسول خدا را گرفتند و بر اساس رسم عرب ربیبه را مانند دختر تلقى مى کردند و به همین جهت آنان را دختران خدیجه و رسول خدا مى‌دانستند.

از مطالب فوق روشن می‌شود که حضرت خدیجه تنها فرزندی که از خود به یادگار گذاشت حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها بوده و در تایید این سخن، روایتی است از رسول خدا صلی الله علیه و آله که خطاب به امیرالمومنین علی علیه السلام فرمود: یا على خداى تعالى سه گونه موهبت به تو عنایت فرموده است که به من و هیچیک از مردم، عنایت نفرموده است:

۱-پدر زنى مانند من به تو ارزانى داشته است که به من عنایت نکرده است؛ ۲. همسر پاکیزه گوهر راستگو و راست رو به تو مرحمت داشته که به من عنایت نفرموده است؛ ۳. حسن و حسینى از پشت تو به وجود آورده است که چنان دو فرزندى از پشت من بوجود نیاورده است؛ آرى! من از شمایم و شما از من مى‏باشد. در این روایت پیامبراکرم به صراحت می‌گوید که به احدی غیر از علی علیه السلام پدر زنی مثل من داده نشده است، معلوم می‌شود که پیامبر دختر دیگری نداشته است و گرنه چنین سخنی نمی‌فرمود.

۳- سن حضرت خدیجه هنگام ازدواج با پیامبر اکرم (ص) چقدر بوده است؟

درباره سن حضرت خدیجه در هنگام ازدواج با پیامبر اکرم نظرات مختلفی وجود دارد برخی مانند بیهقی (از علمای بزرگ اهل سنت) ایشان را ۲۵ ساله می‌دانند. بیهقی می‌گوید: «… بلغت خدیجة خمسا وستین سنة، ویقال: خمسین سنة، و هو أصح» …بعضی می‌گویند: سن حضرت خدیجه (در هنگام وفات) ۶۵ ساله بود و برخی دیگر گفته اند در آن وقت ایشان ۵۰ ساله بوده است که قول صحیح هم همین است. (احمد بن الحسین بن علی بن موسی، البیهقی، دلائل النبوة، ج۲، ص ۷۱.)