مستند «عبیر» به کارگردانی و تهیهکنندگی سیدرحیم هاشمی جویباری در گروه مستند مرکز بسیج صدا و سیما تولید شده است. این مستند در ۴۰ دقیقه و با روایتی شخصیت محور، نگاهی اجتماعی به اسارت زنی به نام عبیر از خانوادههای دروزی در جنگ سوریه به دست داعش دارد و مشقتهای جانکاه او و کودکانش در روزهای اسارت داعش را به تصویر میکشد.
این مستند قرار است که بهزودی از تلویزیون پخش شود و همین بهانهای شد تا با سید رحیم هاشمی جویباری کارگردان آن به گفتگو بنشینیم.
سید رحیم هاشمی جویباری کارگردان مستند «عبیر» درباره موضوع این مستند گفت: اسم این مستند «عبیر» است، نام یکی از زنان اهالی روستای «شبکی» از توابع استان «سویدا» در جنوب شرقی دمشق با فاصله تقریباً ۱۳۵ کیلومتر آن؛ شب ۲۷ تیرماه ۱۳۹۷ داعش به ۴ روستای این منطقه حمله میکند که این چهار روستا شامل روستای «وزیحی»، «شریحی»، «شبکی» و «رامی» میشد.
جنایتی که در یک شب اتفاق افتاد!
هاشمی ادامه داد: روستای شبکی چهارمین روستایی بود که داعش در آن تاریخ به آن حمله کرد؛ در خانهها را زدند، مردان را از خانهها بیرون کشیدند، آنها را کشتند و زنها را به اسارت بردند. ۳۳ زن و بچه در این شب به مدت ۸۵ روز به اسارت گرفته شدند و در همان یک شب داعش ۴۴ نفر از مردان این ۴ روستا را کشت!
وی بیان کرد: در همان شب، تعدادی از روستاییان در شبکی میمانند و از روستا دفاع میکنند تا داعش از منطقه دور شود. در این درگیری دوم هم ۵۵ نفر دیگر کشته میشوند که شامل ساکنان این روستا و برخی روستاهای مجاور میشد. با وجود تمام این جنایتها، در این مستند تنها به زنی به نام عبیر میپردازیم و با توجه به اینکه رازهای مگوی داستان از سوی عبیر گفته نمیشود، بعضی از آنها را از زبان افراد دیگری در مستند میشنویم.
این مستندساز تاکید کرد: «عبیر» در واقع داستان دختر خبرنگار ۲۸ سالهای به نام «الهام عبد» است که برای شبکه «طلیعه» تلویزیون عراق که در سوریه هم دفتر دارد، کار میکند. الهام در سوریه درس خوانده و از کودکی دوست داشته است خبرنگار شود. جنگ زمانی رخ داده که الهام فعالیت رسانهای خود را آغاز کرده است. او با شنیدن اینکه شبکه «طلیعه» نیاز به خبرنگاری دارد که از مناطق جنگی گزارش بگیرد، از این فرصت استفاده کرده و به این شبکه میپیوندد.
وی ادامه داد: الهام عبد است که خانم «عبیر» را در یکی از گزارشهای خبری خود میشناسد و درست در روز آزادسازی اسرا با وی مواجه میشود. عبد خبری را درباره این آزادسازی منتشر میکند و من بعد از خواندن این خبر بود که از طریق فیسبوک با وی ارتباط برقرار کردم و از او خواستم زمانی که به محل مورد نظر میرسد، تصاویر بیشتری بگیرد تا من هم بتوانم از آن در مستند خود استفاده کنم. وی نیز تصاویر مورد نظر را گرفته و در اختیار من قرار داد.
در جستجوی «عبیر» یک سال بعد از اسارت
کارگردان مستند «عبیر» در ادامه روایت خود از جریان ساخت این مستند افزود: الهام عبد بعد از یک سال تصمیم گرفت عبیر را پیدا و با او مصاحبه کند تا ببیند وی بعد از آزادسازی در چه شرایطی قرار دارد. عبیر زمانی که به اسارت گرفته شده بود، باردار بوده اما بچه هشت ماهه خود را سقط میکند. الهام راهی سفر میشود تا عبیر را پیدا کند، این خبرنگار تا روستای شبکی میرود تا با این زن ملاقات کند، اما در این سفر متوجه میشود که هیچکدام از اسرای آزاد شده در این روستا نیستند و همه آنها از روستای شبکی رفتهاند.
وی با اشاره به اینکه جستجوی الهام برای پیدا کردن عبیر شرایطی را به وجود میآورد که بتواند با افراد دیگر نیز ارتباط برقرار کند که آن شب حمله در روستا بودهاند اما اسیر نشدهاند، توضیح داد: یکی از این افراد آقایی بود که در واقع عموی شوهر عبیر بود. این آقا به الهام میگوید که در آن حمله زخمی شده و برای اینکه زن و دخترش به دست داعش نیفتند نارنجکی به دست آنها داده تا در صورت لزوم از آن استفاده کنند. در این حمله کسی همراه عبیر نبوده که به او کمک کند. همسر عبیر هم یک بنا است که در لبنان کار میکند و در شب حمله وی در لبنان حضور داشته است و همین مساله باعث زنده ماندن شوهر عبیر میشود.
این مستندساز تاکید کرد: الهام عبد با یک شیرزن دیگر در این روستا آشنا میشود که آن شب در روستا بوده و با نوه و دختران خود در خانه بودهاند، زمانی که داعش به این منطقه حمله میکند اسلحه در دست میگیرد تا از خود و خانوادهاش در برابر داعش حمایت کند، زمانی که داعش در میزند، همان زمان داعشی ها را به رگبار میبندد و ۲ نفر از آنها را میکشد.
وی بیان کرد: الهام تمام تلاش خود را کرده است تا بتواند عبیر را پیدا کند، یکی از دلایلی که کسی نمیگوید عبیر کجاست این است که آنها میترسند که چهره آنها رسانهای شود و بعد توسط داعش شناسایی و کشته شوند. در نهایت وی بعد از چند روز گشتن به دمشق باز میگردد تا اینکه چند روز بعد از طریق یکی دیگر از دوستانش، عبیر را پیدا کرده و به سراغ وی میرود. عبیر دو دل است که به محل قرار بیاید یا نه، در نهایت عبیر تصمیم میگیرد در محل قرار حاضر شود، در آن زمان متوجه میشود که یک تیم ایرانی میخواهد به روستای شبکی بروند و با توجه به اینکه گروه، ایرانی هستند به ما اعتماد کرد و با هم راهی شبکی شدیم.
هاشمی ادامه داد: در این دوران درگیریها و دزدیهای بسیاری در منطقه وجود داشت که باعث ناامنی برای هرکسی که به این منطقه وارد میشود، بود. استان سویدا چون هم مرز با اردن و بلندیهای جولان و کرانه باختری است، این منطقه هم به رژیم صهیونیستی نزدیک است هم به اردن معمولاً درگیریهایی در این منطقه وجود دارد.
۸۵ روز در اسارت داعشیان!
این کارگردان مستند توضیح داد: عبیر درباره اتفاقی که در آن شب رخ داده است میگوید، نیمه شب صدای تیر شنیده و بعد از آن صدای در میشنود و یکی میگوید در را باز کنید و از آنها میپرسند در خانه مرد هست یا نه که عبیر میگوید نه، داعشی ها به آنها امان میدهند تا در را باز کند، وی در را باز میکند و داعشی ها وارد خانه میشوند و میبینند که هیچ مردی در خانه نیست و آنها را به اسارت میبرند.
وی بیان کرد: عبیر ۸۵ روز در اسارت بوده است، البته وی در این مستند چندان صحبت نمیکند و بیشتر درباره اینکه فرزندانش کتک خوردهاند و سختیهایی که در این راه کشیدهاند صحبت میکند.
این مستندساز در بخش دیگری از صحبتهای خود درباره انتخاب سوژه این مستند گفت: با توجه به اینکه بیش از ۲ سال در سوریه زندگی کرده بودم، سعی میکردم با خبرنگاران و کسانی که در مناطق مختلف رفت و آمد دارند ارتباط داشته باشم و هر از گاهی آنها را میدیدیدم و یا تلفنی با آنها صحبت میکردم و سوژههای مختلف را در اختیار یکدیگر میگذاشتیم. من در این راستا به دنبال یک سوژه مناسب برای مستند خود بودم و با توجه به اینکه هدف ما برای مستند محور مقاومت بود سعی میکردیم سوژه و مکانهایی را انتخاب کنیم که برای ما ارزشمند باشد.
تحقیق میدانی این مستند نزدیک به ۲ ماه طول کشید، شروع و پایان ضبط نیز ۱۱ روز طول کشید، البته این زمان کوتاه برای این بود که به دلیل وجود مشکل امنیتی نمیتوانستیم زیاد به این منطقه سفر کنیموی ادامه داد: استان سویدا استانی است در فاصله کمتر از ۴۰ کیلومتری و در بالای کرانه باختری، رژیم صهیونیستی و اردن قرار دارد و میتوان این منطقه را حیاط خلوتی برای رژیم صهیونیستی دانست، که البته هیچ گاه داعش به آن حمله نکرده است. مساله جالب دیگر این منطقه این است که صهیونیستها به شیوخ عقل خود گفتهاند که در بلندیهای جولان به دورزی ها که یکی از شاخههای به انحراف رفته هفت امامی هستند، سر بزنند و مناسک مذهبی خود را در آنجا اجرا کنند.
هاشمی توضیح داد: با توجه به همه این موارد دیدم که کسی به سوژههای این منطقه توجهی نداشته است، در واقع ما در حوزه مقاومت به این نیاز داریم که همه مسلمانان دور هم جمع شوند و این از هم گسیختگی که صهیونیستها برای دورزی ها ایجاد کرده بود اصلاً خوب نبود، همین مساله سبب شد تا تصمیم بگیرم در این حوزه ورود پیدا کنم و مستندی درباره آنها بسازم.
وی بیان کرد: خانم عبیر نیز با ما صحبت نمیکرد تا زمانی که شیخ عقلشان این اجازه را داد. البته ما گفتیم که میخواهیم از شهدای این منطقه حرف زده شود که این مساله برای آنها جالب بود، چرا که تا به حال در این مورد با آنها صحبت نشده بود.
این کارگردان درباره مراحل تحقیق و ساخت این مستند توضیح داد: تحقیق میدانی این مستند نزدیک به ۲ ماه طول کشید، شروع و پایان ضبط نیز ۱۱ روز طول کشید، البته این زمان کوتاه برای این بود که به دلیل وجود مشکل امنیتی نمیتوانستیم زیاد به این منطقه سفر کنیم در چند روزی هم که در این منطقه حضور داشتیم، فرمانداری سویدا را بمب گذاری کرده بودند و رفت و آمد در آن سخت شده بود. البته این را هم باید بگویم سفر ما به سویدا روزها انجام میشد، چرا که همراه من مترجم خانم و خبرنگار خانم بود.
وی بیان کرد: رفت و آمد ما با سختی چندانی همراه نبود چرا که در لحظه مسیرهای امن تری را برای ما در نظر میگرفتند تا به سلامت از این مسیرها رد شویم و کار خود را انجام دهیم، در واقع قبل از حرکت باید هماهنگیهای لازم را انجام میدادیم.
هاشمی گفت: خوشبختانه با برنامهریزیهایی که برای رفت و آمد ما صورت گرفته بود خطر کمتری برای ما پیش آمده بود.
وی تاکید کرد: این فیلم پیش از این توسط یکی از دوستانم تدوین شده بود که نزدیک به آنچه که میخواستم نشد و همین مساله سبب شد تا این مستند را دوباره با همکاری محمد بابایی در اردیبهشت ماه تدوین کنیم تا آنچه را که میخواهیم بدست آوریم.
هاشمی در پایان گفت: مساله دیگر این است که راوی اصلی این فیلم الهام عبد است و از نگاه او به دنبال عبیر میگردیم در واقع میخواستیم یک کار حقوق بشری با روایت یک خبرنگار جلوی دوربین ببریم. اتفاق جالب دیگری که وجود دارد این است که متن نریشن این مستند بیشتر از نوشتهها و یادداشتهای الهام عبد است، برای روایت الهام، نریشن را به زبان فارسی گفته شده است و گفتگوهای الهام عبد با آدمهای دیگر به زبان اصلی عربی است.