
آبان که بابت پیشنهاد فریبرز مبنی بر پشتقبالهکردن 10 درصد از سهام هلدینگ، کمی مکدر شده، حالا تصمیم میگیرد تا کمی بیپرواتر باشد و در ضمن ابراز دلخوری، این بار حرفهایی میزند که فریبرز مدتها منتظر شنیدنشان بود.
جملهای که آبان برای ابراز عشق استفاده میکند علاوه بر این که منتقلکننده علاقه او به فریبرز است، عاری از خط و نشانکشیدن هم نیست. «الان که باهاتم هیچ دلیل دیگهای نداره جز... خودت.» آبان با این جمله جسارتی را که فریبرز با پیشنهاد مالی خود به او کرده بود بیجواب نمیگذارد و در عین حال نشان میدهد که او هم متقابلا به فریبرز علاقه دارد.