بازیگر زن مشهور در حال خوردن سوسک و عنکبوت/تصاویر

تغییرات جمعیت طی ۲۰۰۰ سال گذشته روشن شد. همچنین بررسی کردیم که سابقه نظریه‌پردازی و ایجاد جنبش‌های اجتماعی برای این منظور، به نیمه قرن نوزدهم میلادی بازمی‌گردد؛ سپس دیدیم که  به این دلیل که هیتلر پرچمدار ایده «نژاد برتر» شد.

این نظریه و این جنبش‌ها در نیمه اول قرن بیستم رو به افول نهاد؛ اما کار به اینجا ختم نشد و این طرح در دهه ۱۹۶۰ پوست‌اندازی کرد و به شکل دیگری ظاهر شد. در این بخش خواهیم دید که ابرکمپانیها، و قدرتمندان سیاسی دنیا، برای نیل به این هدف از چه روش‌هایی استفاده کرده‌اند.

نظریه‌پردازی مبنایی و فلسفی طرح

احیا و اجرای این برنامه بزرگ، طی دهه‌های بعد نیازمند تدوین مبانی مستحکم فکری بود. به همین خاطر نظریه‌پردازی فلسفی و تحکیم مبانی این عقاید خطرناک، توسط فلاسفه اجتماعی تراز اول غرب انجام شد؛ از جمله این افراد می‌توان به فیلسوف شناخته‌شده بریتانیایی «برتراند راسل» ۱ اشاره کرد. راسل بلافاصله پس از پایان جنگ دوم، در سال ۱۹۵۲ در کتاب «تأثیر علم بر جامعه» ۲ جملاتی صریح در این زمینه می‌نویسد:

«من وانمود نمی‌کنم که کنترل بارداری تنها راه جلوگیری از افزایش جمعیت است؛ همانطور که پیش از این نیز اشاره کردم جنگ تاکنون در این رابطه ناامیدکننده ظاهر شده است، البته شاید جنگ باکتریایی مؤثرتر باشد. اگر بتوان در هر نسل، یک بار مرگ سیاه ۳ را در سراسر جهان گسترش داد، بازماندگان می‌توانند آزادانه و بدون این‌که جهان، بیش از حد پر شود، تولیدمثل کنند.

بسیار جالب است که راسل نمی‌تواند از اهداف غایی این طرح سخنی نگوید. او در همین کتاب حول ایده «حکومت واحد جهانی» نظریه‌پردازی می‌کند و در بخش «نتیجه‌گیری» همین کتاب می‌نویسد:

«می‌خواهم اینگونه نتیجه‌گیری کنم که یک جامعه علمی تحت شرایط خاصی می‌تواند پایدار باشد:

نخستین آن‌ها یک وجود «دولت واحد در تمام جهان» است که نیرو‌های مسلح در انحصار اوست و از این رو قادر به اجرای صلح هست.

شرط دوم گسترش یک موفقیت عمومی است، طوری‌که هیچ فرصتی برای حسادت بخشی از جهان به بخش دیگر وجود نداشته باشد.

شرط سوم (که فرض دوم را برآورده می‌کند) کمبود تولد در همه دنیاست، طوری که جمعیت جهان ثابت شود یا یک چنین چیزی.

شرط چهارم مهیا کردن زمینه برای ابتکارات فردی در هر دو مورد کار و بازی است، و با گسترش وسیع قدرت هم‌ساز و با حفظ چارچوب سیاسی و اقتصادی.

جهان با تحقق این موارد فاصله زیادی دارد، بنابراین باید پیش از ثبات، تحولات گسترده و مصائب وحشتناکی را انتظار داشته باشیم.

 

چرا سلبریتی‌های غرب، سوسک‌خور شده‌اند؟

برتراند راسل

سازماندهی بین‌المللی برای اجرای برنامه

با تحکیم مبانی نظری برای نیل به این اهداف، بسته‌های سیاستی کامل و چند متغیره آماده شد؛ این برنامه‌ها در سطح بین‌المللی قانونمند شد، گسترش یافت، مورد تأکید بنیاد‌ها و کمپانی‌های طراح قرار گرفت و روش‌های عملیاتی متنوعی برای اجرای آن در عرصه طراحی شد.

همزمان با این شرایط، یک ضرورت دیگر نیز باعث شد این برنامه به‌سرعت پی گرفته شود: متعاقب اجرای طرح‌های اجتماعی مانند «انقلاب جنسی» - که از ۱۹۶۰ میلادی فراگیر شده بود - طی یک دهه نرخ رشد جمعیت کشور‌های توسعه‌یافته کاهش شدید پیدا کرد؛ خصوصاً این نرخ در آمریکا به نصف تقلیل یافت. در حالی که رشد جمعیت در کشور‌هایی که با مدرنیته فاصله داشتند، حفظ شده بود؛ این شرایط کیان و قدرت استراتژیک غرب را شدیداً مورد تهدید قرار داد.

 

چرا سلبریتی‌های غرب، سوسک‌خور شده‌اند؟

بانک جهانی: گراف مقایسه‌ای نرخ باروری در آمریکا و کشور‌های کمتر توسعه یافته (در آمریکا این نرخ به نصف تقلیل یافت

انطباق این شرایط با خواست‌های ایدئولوژیک نحله‌های خاص، مبنی بر «کاهش جمعیت غیرخودی جهان» به اجرایی شدن برنامه‌های جامع تحدید نسل انجامید.

متعاقب آن، کنترل و حذف هدفمند نسل انسان به‌عنوان یک «هنجار» یا «ارزش پذیرفته شده» در نهاد‌ها و سازمان‌های جهانی مطرح شد و به‌عنوان یک نیاز ضروری برای بشریت، مورد تبلیغ قرار گرفت؛ با تکیه بر این «هنجارسازی» برنامه‌های متعددی در حوزه‌های کشاورزی، غذا، دارو، تغییر و در زیست‌بوم‌ها و حتی برنامه‌های آموزشی و فرهنگی در دستور کار قرار گرفت، برای آن‌ها قانون‌های متنوعی گذرانده شد و در کشور‌های مختلف دنیا به مرحله اجرا رسید؛ این یک جنگ همه‌جانبه علیه بشریت بود. (برای نمونه سند امنیت ملی آمریکا به نام NSSM۲۰۰ که در سال ۱۹۷۴ توسط کیسینجر به تصویب رسید و اجرایی شد، یکی از این اسناد مهم است که در فقره‌های پایانی پرونده به آن پرداخته خواهد شد.

این برنامه جامع، ابعاد گوناگون خصوصاً ابعاد نظامی، سیاسی، امنیتی، کشاورزی، زیست‌محیطی و بهداشتی را دربرمی‌گرفت. برای نمونه برای تغییر در زیست‌بوم مناطقی خاص از جهان، با تمرکز بر کشور‌های در حال توسعه - مانند چین، هند، ایران، آمریکای جنوبی، ترکیه و منطقه عمومی قاره افریقا - از هر ۵ سد ساخته شده، ۴ سد با دخالت و پشتیبانی مالی بانک جهانی ساخته شده استاین شرایط موجب به‌هم‌خوردن محیط‌زیست در برخی مناطق هدف و ایجاد تنش‌های اجتماعی و سیاسی – مانند نزاع بر مسئله آب  در درازمدت شد.

در این زمینه آرایش و چیدمان مهره‌ها در نهاد‌های جهانی نیز تغییر کرد. برای مثال می‌توان به داستان یک تغییر آرایش در بانک جهانی اشاره کرد. روزنامه کیهان به تاریخ ۱۱ اردیبهشت ۱۳۹۶ در یادداشتی به قلم حسین مروتی در این زمینه نوشت:

«.. رابرت مک نامارا ۹ وزیر جنگ آمریکا در دوران کندی  و جانسون که به قصاب ویتنام معروف است، نیز با فراغت یافتن از کشتار میلیونی ویتنامی‌ها و پایان مسئولیت هفت ساله‌اش در وزارت جنگ، کتابی به نام «بمب ساعتی جمعیت» ۱۲ نوشت و برای دنیا از عواقب وحشتناک جمعیت زیاد سخن گفت.

وی در سال ۱۹۶۸ به‌عنوان رئیس بانک جهانی انتخاب شد و به‌مدت ۱۳ سال نیز در این مسئولیت ماند.مک نامارا برای اجرای «پروژه تحدید نسل جهانی»، «دپارتمان پروژه‌های جمعیتی» را در بانک جهانی تأسیس کرد و در همین راستا بود که نخستین وام تنظیم خانواده بانک جهانی نیز در سال ۱۹۷۰ به مبلغ دو میلیون دلار، به جامائیکا اختصاص یافت. چنان‌که از نام این وام‌ها بر‌می‌آمد، هیچ دولتی حق نداشت آن‌ها را مصروف اموری غیر از کنترل جمعیت کند.

 

چرا سلبریتی‌های غرب، سوسک‌خور شده‌اند؟

مک‌نامارا (وسط) در کنار جان‌اف‌کندی (راست)

مروتی ادامه می‌دهد:

دکتر استفان کارانجا ۱۳، دبیر سابق انجمن پزشکی کنیا، در این زمینه می‌گوید: بخش بهداشت و درمان ما دچار اضمحلال شده است. هزاران نفر از مردم کنیا بر اثر مالاریا می‌میرند، در حالی که هزینه درمانشان بیشتر از چند سِنت نیست؛ اما در مراکز سلامت، قفسه‌ها تا سقف از قرص ضدبارداری، IUD و ... به ارزش میلیون‌ها دلار پر شده‌اند. محصولاتی که اکثر آن‌ها با پول آمریکا عرضه می‌شوند.

در بیمارستان‌ها اتاق عمل ویژه با خدمات کامل و بدون هیچ کم و کاستی در ابزار، برای عقیم‌سازی زنان آماده است. در حالی که در همان بیمارستان، به‌دلیل نبود ابزار و تجهیزات جراحی پایه، حتی یک عمل جراحی اورژانس نیز نمی‌تواند انجام شود.

وام‌های بانک جهانی اگرچه در نگاه نخست، نوعی مشوق تلقی می‌شدند، ولی در ذات خود حامل تهدید بزرگی هم بودند. توصیف خوبی که ویلیام تب ۱۴ اقتصاددان غربی از شیوه عملکرد صندوق بین‌المللی پول دارد، می‌تواند تا حدی منظور از تهدید بودن این وام‌ها را مشخص کند: نهاد‌های بین‌المللی وسیله‌ای برای دستیابی به وام‌ها و شرایطی هستند که، چون سلاحی در دست تروریسم مالی عمل می‌کند.

همانطور که «بمباران» و «تهدید آگاهانه به استفاده از خشونت» بر ضد کشور‌های جهان سوم، ویژگی «عصر دیپلماسی ناوچه‌های توپدار» بود؛ خودداری از دادن وام‌های نقدی نیز می‌تواند مسیر کشتی‌ها را در وسط اقیانوس‌ها تغییر دهد و مانع حمل غذا به مردم گرسنه‌ای شود که دولت‌های آن‌ها با دیپلماسی نهاد‌های مالی بین‌المللی همکاری نمی‌کنند... صندوق بین‌المللی پول، با دشوار کردن اوضاع برای بدهکاران، فشار خود را بر این دولت‌ها افزایش می‌دهد تا آن‌ها مجبور به انجام تغییرات موردنظر صندوق شوند.

یک اقتصاددان ارشد بانک جهانی هم در این زمینه دست به افشاگری زده و گفته: وام‌دهی مبتنی بر سیاست، دقیقاً همان جایی است که بانک جهانی قدرت و نیرویی بی‌رحم دارد. وقتی که کشور‌ها واقعاً در شرایط سخت‌گیر می‌کنند، می‌توان مجبورشان کرد که سیاست‌های کلانی که در حالت عادی و در زمینه پروژه‌ها تغییر نمی‌دهند را اصلاح کنند.

این اقدامات وسیع، کنترل نسل را به یک هنجار بین‌المللی تبدیل کرد. در پی موفقیت در این هنجارسازی، طی چهار دهه انتهایی قرن بیستم تاکنون، بسیاری از افراد سرشناس و تأثیرگذار صحنه بین‌المللی با افتخار پشت این برنامه‌ها و «ارزش»‌ها قرار گرفتند و از آن دفاع کردند. مباهات و اظهار فخر بسیاری از مقامات و کمپانی‌داران ارشد آمریکایی در زمینه کنترل نسل با یک جستجوی ساده در دسترس است؛ تنها با ذکر مثال‌هایی از این موضوع عبور می‌کنیم.

«تد ترنر» ۱۶ بنیانگذار شبکه خبری «سی‌ان‌ان»یکی از افرادی است که ضمن اینکه حتی جلوی دوربین تلویزیونی از بیان لزوم بکار گرفتن روش‌هایی مانند «نسل‌کشی» برای کاهش جمعیت جهان نیز ابا نمی‌کند، در اظهارنظر‌های متعدد، بار‌ها تصریح کرده است:

وضعیت ایده‌آل این است که کل جمعیت دنیا بین 250 تا 300 میلیون نفر باشد، یعنی 95 درصد از جمعیت کنونی کم شود.

 

چرا سلبریتی‌های غرب، سوسک‌خور شده‌اند؟

تدترنر (راست) و رابرت مرداک (چپ) – دو غول رسانه‌ای آمریکا

اما این تنها سیاستمداران نبودند که درباره کنترل یا حذف بخش اعظم جمعیت جهان اظهارنظر کردند، بلکه برای موجه جلوه دادن این سیاست، نیاز بود افراد وجیه‌المله یا سلبریتی‌ها نیز این سیاست را تبلیغ کنند. برای نمونه «ژاک کاستو» ۲۰ افسر نیروی دریایی، فعال محیط‌زیست و سفیر یونسکو، در نوامبر سال ۱۹۹۱ در اظهارنظری گفت:

«به منظور تثبیت جمعیت جهان، ما باید ۳۵۰، ۰۰۰ نفر را در هر روز حذف کنیم.او برای تبلیغ این دست برنامه‌ها مورد تقدیر مجله تایم قرار گرفت.

 

چرا سلبریتی‌های غرب، سوسک‌خور شده‌اند؟

عکس روی جلد تایم، از ژاک کاستو

همچنین به‌عنوان نمونه برجسته و نمادین دیگر می‌توان به فیلم منتشر شده از «آنجلینا جولی» ۲۳ سوپراستار هالیوود، اشاره کرد که به همراه فرزندانش یک وعده غذای چندش‌آور و تهیه شده از حشرات – انواعی از سوسک و عنکبوت - را می‌خورند؛ این فیلم بصورت گسترده در تمام دنیا پخش شد، با این هدف که نشان دهد کمیابی غذا بر کره زمین آنچنان شدت گرفته که مردم نیازمند تغییر عادت‌های غذایی هستند، تا آن سطح که حشرات نیز باید در برنامه غذایی گنجانده شود.

بخش زیادی از برنامه کاهش جمعیت جهان، مکتوم و محرمانه باقی مانده است؛ اما بخش‌های افشا شده به‌روشنی نشان می‌دهد در پس پرده مناسبات اقتصادی و سیاسی دنیا یک جنگ همه‌جانبه و در حوزه‌های مختلف در حال پیگیری است.

این تفکر فراگیر و پمپاژ شده از سوی اربابان تمدن غرب، همواره این واقعیت را انکار می‌کند که بسیار بیش از سطح رشد جمعیت جهان، فناوری‌ها و روش‌های تولید موادغذایی رشد کرده و ارتقا پیدا کرده است؛ چنانکه این فناوری‌ها به‌سادگی بیش از دو برابر این رشد جمعیت را پوشش می‌دهد.