گفتگویی خواندنی با "محسن کیایی"

کیایی این روزها دو فیلم سینمایی «جشن دلتنگی» به کارگردانی پوریا آذربایجانی و «چهارراه استانبول» به کارگردانی مصطفی کیایی را بر پرده سینماها دارد. با او درباره حضورش در این فیلم‌ها و وضعیت سینمای ایران به گفت‌وگو پرداخته ایم که در ادامه می‌خوانید.

اتفاقی که در فیلم «جشن دلتنگی» برای شما میافتد این است که شخصیت ناامید و تلخی دارید و از ابتدا تا انتهای این تلخی زیرپوستی همراه شماست. برای محسن کیایی که همیشه رگههایی از بذله گویی در او بوده است، این حجم از تلخی سنگین نیست؟

«جشن دلتنگی» فضای مجازی و ارتباط انسان‌ها با آن را بیان می‌کند، اما در واقع تلاش می‌کند بحران تنهایی انسان را به تصویر بکشد. نمونه کاراکتری که من در «جشن دلتنگی» بازی کردم در جامعه کنونی ما بسیار دیده می‌شود. اشخاصی که به قول معروف سلبریتی‌های مجازی هستند و تمام دنیای‌شان در چارچوب گوشی موبایل‌شان خلاصه می‌شود. امروزه گستره نفوذ این شبکه‌های مجازی (به خصوص اینستاگرم) روزبه‌روز در حال افزایش است و از آنجا که این شبکه مجازی بهترین فرصت را برای شهرت و معروفیت در اختیار کاربرانش قرار می‌دهد، ستارگانی قلابی شروع به رشد می‌کنند. البته غیر از این سلبریتی‌های مجازی که بیشتر آنها فعالیت هنری یا ورزشی دارند، برخی از افراد دیگر نیز در این فضاها گل می‌کنند که صفحات آنها چندین و چند میلیون بیننده دارد. این افراد بعد از مدتی دچار توهماتی می‌شوند که در نهایت باعث آسیب به خودشان و جامعه می‌شود. داستان زندگی و شخصی این سلبریتی‌های مجازی هم عموما خیلی تلخ است. اینها کسانی هستند که برای معروفیت هر چه بیشتر یا درآمدزایی دست به هر کاری می‌زند! تلخی زندگی این افراد ناخودآگاه در کاراکتری که من نقش آن را بازی کردم هم دیده می‌شود و برای من جالب بود که این کاراکتر در حالیکه از بیرون چهره‌ای یله و یلخی دارد، اما از درون چهره‌ای تلخ و تنها دارد. برای من این تضاد جالب بود و به همین خاطر در این فیلم بازی کردم.

این کاراکتر دقیقا همان شخصیتی بود که پوریا آذربایجانی آن را نوشته بود یا خود شما هم چیزی از خودتان به شخصیت اضافه کرده اید؟

کاراکتری که پوریا برای این نقش در «جشن دلتنگی» ترسیم کرده بود شاید مختصاتش این نبود که الان روی پرده می‌بینید، اما من طی صحبت‌هایی که با پوریا کردم رنگ و لعاب جدیدی به کاراکتر دادم و در مجموع این کاراکتری که الان می‌بینید حاصل همفکری من و پوریاست.

نظر خودتان درباره فضاهای مجازی چیست؟

فضای مجازی هم مانند سایر اشکال تکنولوژی در بسیاری از موارد مفید است. فضای مجازی بستری را برای مردم فراهم می‌کند که می‌توانند با استفاده از آن در زمینه آموزشی یا کاری وضعیت بهتری را تجربه کنند. در حقیقت استفاده از فضاهای مجازی در دنیای کنونی اجتناب ناپذیر است، منتها ما ایرانی‌ها عموما متخصص استفاده نادرست از پدیده‌های نوظهور هستیم. فضای مجازی در جامعه ما بیشتر شبیه یک دکان شده و خیلی‌ها حاضر هستند هر کاری را انجام بدهند که تعداد فالوورهایشان بالا برود. این شیوه نادرست استفاده از فضای مجازی یا هر پدیده دیگری البته در تمام دنیا هم دیده می‌شود، اما نه در این حد و اندازه. در جامعه ما این حد از بیراهه رفتن در استفاده از تکنولوژی ماحصل فشارهای اجتماعی و اقتصادی جامعه است که متاسفانه هر چه می‌گذرد بیشتر هم می‌شود.

درباره حضور در فیلم برادرتان «چهار راه استانبول» توضیح دهید؟

من و مصطفی هر وقت با هم کار می‌کنیم دنبال یک سوژه و ایده جدید و موقعیتی می‌گردیم که تماشاگر آن را در فیلم‌های دیگر کمتر تجربه کرده باشد. فارغ از این‌که خودم در «چهار راه استانبول» بازی کردم، به نظرم این فیلم بهترین فیلم مصطفی تا به امروز است. این فیلم از نظر فضاسازی، ریتم و کارگردانی بهترین فیلم اوست که البته بعضی‌ها به اشتباه فکر می‌کنند راجع به حادثه پلاسکو است. در صورتیکه «چهار راه استانبول» درباره اتفاقات پلاسکو نیست بلکه به نوعی قصه فیلم وصل می‌شود به ساختمان پلاسکو و اتفاقاتی که در آن زمان افتاد.

اگر برادرتان فیلمی بسازد و از شما به عنوان بازیگر آن استفاده نکند، از دست او ناراحت میشوید؟

نه برای چه باید ناراحت شوم! ما با هم ایده فیلمی را پرورش می‌دهیم. مصطفی دوست دارد من در فیلم‌هایش بازی کنم و من هم دوست دارم در فیلم‌های مصطفی بازی کنم. او زوایای بازی من را می‌شناسد و من هم با خواسته‌هایش آشنا هستم. قطعا او اگر روزی فیلمی بسازد که نقشی در آن برای من مناسب نباشد در آن بازی نمی‌کنم.

فکر میکنید شمار کارهای کمدی که به شما توصیه میشود با کارهای جدی برابر است, علاقهمندی خود شما بیشتر کدامیک است یا مردم معمولاً از شما چه انتظاری دارند؟

من بازیگری را در هر ژانرش دوست دارم و دلم می‌خواهد در نقش‌های مختلف خودم را محک بزنم. الان بیشتر نقش‌های کمدی به من پیشنهاد می‌شود و اساسا نمی‌دانم چرا وقتی بازیگری در سینمای ایران در قالبی دیده می‌شود دیگر کمتر کارگردان و تهیه‌کننده‌ای ریسک می‌کند و از او در نقش‌های متفاوت دعوت به بازی می‌کند! من دوست دارم که ژانرهای متفاوت را بازی کنم، کمااین‌که تا به حال هم این‌کار را کردم. در «جشن دلتنگی»، «آستیگمات» و «سد معبر» کاراکترهایی که بازی کردم جدی هستند، اما خب بیشتر پیشنهادهایی که دارم طنز است.

انتخاب سینما، تلویزیون و تئاتر برای شما مهم است یا کارگردان خوب؟ ظاهرا قائل به تفکیک این سه حوزه از هم نیستید.

برای من پارامترهای مختلفی در قبول یک نقش مهم است. کارگردان و عوامل خوب، نقش چالشی و البته بعد مالی یک فیلم. چون به هر حال بازیگری شغل ماست و زندگی ما از این راه می‌چرخد. قطعا اگر کار خوب در تئاتر و سینما به من پیشنهاد شود آن را می‌پذیرم.

فکر میکنید اوضاع سینما در حال حاضر چطور است؟

در مجموع فضای سینما، فضای خوبی نیست. چون سینمای ما با مدیریت کلان خوبی روبه‌رو نیست. در مقوله تولید و اکران ما با مشکلات جدی روبه‌رو هستیم. شما ببینید وقتی «چهار راه استانبول» وارد چرخه اکران شد سالن‌های محدودی به آن اختصاص دادند و این یعنی شکست! واقعا اگر سالن‌های سینما وجود ندارد پروانه ساخت به فیلمی ندهند و اگر سالن به اندازه کافی وجود دارد چرا وضعیت بد اکران را اصلاح نمی‌کنند؟ به نظرم سینمای ما باید تبدیل به سینمای خصوصی شود. در سینمای کنونی ما تعداد سینماگرانی که با سرمایه شخصی کار می‌کنند انگشت شمار هستند.

در سینمای دولتی نه کیفیت فیلم‌ها مهم است و نه میزان فروش در گیشه، بنابراین رقابتی بین فیلمسازان بوجود نمی‌آید. به نظرم ما باید از سینمای دولتی خارج شویم تا اتفاق درخشنده‌ای در سینمای ‌ما رخ بدهد.