دبورا یانگ منتقد نشریه هالیوود ریپورتر که در سی و ششمین جشنواره جهانی فیلم فجر حضور داشت پس از بازگشت به کشورش یادداشتی درباره فیلم «رضا» ساخته علیرضا معتمدی نوشت.
در این یادداشت آمده است: «افسانه شهر پریان
اصالت غریب فیلمهایی چون «رضا» نشانه پیشروی مداوم سینمای ایران است. فیلم برداشتی بهشدت آرام است از ازدواج و روابط عاطفی مدرن با چاشنی کنایههای گزنده کمدی وودی آلنی. قهرمان ریشو و بامزه فیلم، رضا که علیرضا معتمدی نویسنده و کارگردان خیلی خوب بازیاش کرده، الگوی رخوت و انفعال است. رضا با آن فوتبال بازی کردن و ریش قرمز و موی بلوندش انگار از وسط وایکینگها بیرون آمده است. او با آن شکم گنده اما قیافه خواستنیاش که شبیه اسکاندیناویاییهاست مدعی است آخرین بازمانده قبیلهای است که قرنها پیش به شهر اصفهان آمدهاند.
هر گوشه این کمدی غریب با طنز ملایمش انتظارات مخاطب را به هم میریزد و کسی نمیداند چه پیش خواهد آمد.
در شروع فیلم، رضا را خوابیده در آپارتمان پرنور و دلبازی میبینیم که پر از اسباب عتیقه است. همسرش فاطی با بازی سحر دولتشاهی دارد از او جدا میشود اما این جدایی بسیار متفاوت از جداییهای تلخ بیشتر درامهای ایرانی از «جدایی نادر از سیمین» گرفته تا بقیه است، این جداییِ دوستانِ خوب است. فاطی هم درست مثل رضا آدم خودخواه و خوشگذرانی است. آنها وقتی برای طلاقشان پیش قاضی میروند وانمود میکنند تفاوتهای لاینحلی با هم دارند.
طنازی بیوقفه فیلم دور زنانی چرخ میزند که به زندگی رضا وارد و از آن خارج میشوند بی آنکه دردی از او دوا کنند. قصه گرچه آرام آغاز میشود و بیشتاب پیش میرود به اندازه افسانهای که از دل یک شهر پریان بیرون بیاید جذاب است.
«رضا» یک فیلم جشنوارهای پرطرفدار است برای مشتریان فیلمهای مستقل ایرانی که ظرفیتهای بالقوه خوبی هم دارد. فیلمبرداری اغواکننده علی تبریزی لحظات جادوییای مانند رفتن نور از پنجرههای کرکرهای دارد و موسیقی نرمآهنگ فیلم همه جا دلپذیر است.»