تصویر خواننده مشهور لس‌آنجلسی روی پوستر نمایشگاه داخلی/عکس

زرتشت رحیمی درخصوص حضورِ پرتره‌‌ای از ابراهیم حامدی (خواننده‌ لس‌آنجلسی) در این نمایشگاه گفت: یکی از کارهای بزرگ این مجموعه، اثری است که "ابی" نام دارد. ابی را در حالی که دورش را هاله‌ سیاهی فراگرفته، کار کردم و خواستم فاصله‌ بین ما و آدم دیگری که مشغول کار فرهنگی است را نشان دهم. خواننده‌ای که در ایران نماند و مجبور به ترکِ ایران شد. این آدم در ذهن ما حضور دارد ولی فاصله‌ای هم بین ماست که باعث می‌شود این ارتباط مستقیم نباشد.

او درخصوص کاراکترهایی که در این نمایشگاه از آن‌ها بهره برده، گفت: به جز "ابی"، صادق هدایت نیز از دیگر سوژه‌های این نمایشگاه است. هم‌چنین فیگورهایی مثل دلقک‌ها در این میان هستند که همه نمایانگر یک وضعیت فرهنگی‌اند. اسم نمایشگاه هم در این راستا هوشمندانه انتخاب شده، تا معنیِ ایهام‌داری از آن منظور شود. در کار دیگری از داستان «مرشد و مارگاریتا» الهام گرفته‌ام. در یکسری از کارها نیز از داستان‌های «هزار و یک شب» ملهم بوده‌ام. شخصیت اصلی‌ِ چند اثر نیز خودم هستم که لباس‌های مختلفی پوشیده‌ام. یکبار مثلاً‌ در هیئت یک دلقک ظاهر شده‌ام و یکبار در هیئتِ یک شعبده‌باز و... . سعی کرده‌ام سمت و سوی نقد را بیشتر از اینکه به طرف دیگران بگیرم، به سمت خودم گرفته باشم و اینکه خود من به عنوان یک هنرمند چگونه در جامعه‌ام عمل می‌کنم؟ خواستم گفته باشم که ما خیلی‌وقت‌ها به عنوان یک شُومَن ظاهر می‌شویم و آن تأثیری که باید روی جامعه خودمان داشته باشیم را نداریم.

 

 

او درباره عنوانی که برای نمایشگاهش «در غیاب ابراهیم» انتخاب کرده، افزود: «در غیاب ابراهیم» درمورد یک وضعیت است. این عنوان می‌تواند آدمی را به ذهن متبادر کند که از ایران مهاجرت کرده، یا وضیعیتی را تداعی کند که ما الان در آن به سر می‌بریم.

او در پاسخ به این سؤال که آیا ارشاد با حضور تصویر این خواننده لس‌آنجلسی در این نمایشگاه مخالفت نکرده است، گفت: نمایشگاهِ من در نقد فرهنگ پاپ است. من آن فرهنگ را ستایش نکرده‌ام و چندان علاقه‌مند به فرهنگ پاپ و عامه‌پسند نیستم. کار من یک‌جور نقد به فرهنگ پاپ است. به همین خاطر دلیلی برای ممانعت ارشاد وجود نداشته. این نمایشگاه، در نقدِ فاصله‌ای است که بین ما و هنرمندان مهاجر وجود دارد. خواننده‌های لس‌آنجلسی سال‌هاست که مهاجرت کرده‌اند و دیگر رابطه‌ی مستقیمی با ما ندارند و دغدغه‌های ما را هم نمی‌شناسند و خبر ندارند که بر ما چه می‌گذرد. آن‌ها تصور درستی از وضعیت ما ندارند. درواقع بخشی از فرهنگ پاپ ایران، فاصله‌ی عمیقی با ما پیدا کرده است.