حسن عباسی، پژوهشگر فلسفه غرب، کارشناس رسانه و رییس مرکز دکترینال امنیت بدون مرز است. او در دوره های مختلف فعالیت های فکری و رسانه ای اش، ارتباط نزدیکی با نادر طالب زاده داشته است. با او درباره شخصیت و فالیت های نادر طالب زاده گفتگو داشته ایم. متن این گفتگو را در زیر می خوانید:
آشنایی شما با آقای طالبزاده از چه زمانی بود؟
من نادر را از 25 سال پیش میشناسم. غالباً در حوزههای فرهنگی و مسائل فکری باهم در تعامل بودیم. نادر شخصیتی چندوجهی دارد. برخی در رسانه و برخی در حوزه مسائل هنری با ایشان ارتباط دارند. وجه دیگر شخصیت نادر علاقه، گرایش فکری و نظری و تئوریک او است. به همین جهت بیشترین تعاملی که من با نادر داشتم روی مسائل فکری و نظری است. به این موارد علاقه دارد و دیدگاههایی برای خود دارد و ایدههایی را تولید میکند، در ذهن میپروراند و بعد از مدتی عملیاتی میکند. گاهی مواقع در قالب فیلم و مستند است و گاهی در قالب تئاتر تلویزیونی یا برنامههای گفتوگومحور است.
کدام یک از وجوه از فعالیتهای طالب زاده برجستهتر است؟
در حوزه مسائل سینمایی، مستندسازی، رسانه ای و همچنین در همایشهایی که در سطح گستردهای و بین المللی برگزار می کرد، این وجه شخصیت نظری و تئوری را دارد. در بسیاری از حوزهها خوشفکر است. رویکردهای مناسبی در مؤسسات سیاسی بینالمللی دارد. در برخی حوزههای فلسفی حرفهایی برای گفتن دارد. برخی از گفتوگوها موضوعات مشترک من و نادر است و بیشتر مواقع حول محور موضوعات مشترک درگیر مباحثه بودیم. گاهی مواقع موضوعی وجود دارد که احساس میکنیم طرف مقابل باید در جریان باشد و مباحثه صورت گیرد. به شوخی به نادر طالبزاده میگویم در عصر و زمان ما واقعاً نادر هستید. معتقدم تراز رسانه امروز نادر طالبزاده است. به دانشجویان علوم ارتباطات، رسانه و هنر میگویم اگر شخصیت آیینهای ندارید نادر طالبزاده را مبنای تراز رسانهای قرار دهید. در تراز رسانهای ویژگی اصلی نادر این است که 95 درصد کاری است که در ذهن پرورش میدهد و 5 درصد کار عملیاتی و چیزی است که جلوی دوربین میبینید. 95 درصد کار چیزی است که در پشتصحنه انجام میدهد و 5 درصد کاری است که در قالب همایش بینالمللی میبینید.
به عنوان مثال؟
مثلاً برنامههای گفتوگومحور اینچنین است که مجری کارشناس یکسو قرار میگیرد و انتظار میرود تهیهکننده کارشناسی را بیاورد و سؤالهای کلیشهای پرسیده شود و 45 دقیقه آنتن تلویزیون پر شود. نادر طالبزاده کسی را پیدا میکند که در کشورهای مختلف با آنها تعاملاتی داشته و نظرات و دیدگاههای آنها را مطالعه کرده است. بعد فرد را به ایران میآورد و برای زیارت به مشهد و قم میبرد و در این مسیر با علما و اندیشمندان مختلفی ملاقات و گفتوگو دارند. در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی مختلف مباحثه برگزار میکند. عصاره یک جستجوی طولانی و یک همراهی گسترده و یک معرفی جامعه آن فرد را در برنامه 50-40 دقیقه تلویزیونی نشان میدهد. این ویژگی نادر است که یک بخش پژوهشگری، بخش اندیشهورزی پشت فعالیتهای هنری و همچنین رسانهای و فکری او وجود دارد بخشی از آن عصاره را در قالب آثار رسانهای و یا هنری او میبینیم. این ویژگی در کمتر کسی از عناصر رسانهای امروز دیده میشود. ازاینرو آقای طالبزاده الگوی مناسبی برای جوانان علاقهمند به وادی رسانه، ارتباطات و هنر است.صید موضوعات درواقع صید ایدههایی است که در ذهن به آنها پرداخته است. حاصل 95-90 درصد وقت و انرژی نادر در پیشتولید و مسائل نظری و عملی و عمومی در آن حیطه کار تخصصی است و درنهایت 10-5 درصد تلاش را در جلوی دوربین مشاهده میکنید.
در بخشهای نظری و تئوریک، ایده هایی دارد که غالباً با یکدیگر مباحثه میکنیم. ذات بحثهای طلبگی بالا رفتن صدا و کشمکش و دستبهیقه شدن و دلخوری است. ویژگی نادر در مباحثات فکری و نظری این است که صبر بسیار بالایی دارد. ناراحت نمیشود، صدایش بالا نمیرود، خوش بحث است و در مواجه با انسان ایدههای خود را مطرح میکند. در اشاره به ایدهها بسیار صادقانه، عمیق عمل میکند.
برخی اذعان دارند نادر طالبزاده را بیرون مرزهای ایران میشناسند و باید در داخل ایران بیشتر شناخته شود.
آقای طالبزاده ازنظر اینکه همهجانبهنگر است کار مستندسازی، سینما، کارگردانی، رسانه عمومی، همایشهای فکری و علمی انجام داده است. همهجانبه نگری نادر سبب شده است با نخبگان حوزههای مختلف در سراسر جهان ارتباط دارد و کسی را نمیشناسم که در این سطح وجه بینالمللی داشته باشد. ممکن است سینماگری با سینماگران زیادی در دنیا ارتباط داشته باشد، کسی با رسانهای یا با رسانههایی در دنیا ارتباط داشته باشد، وجه فکری، فرهنگی و دانشگاهی کسی غالب است و باشخصیتهای دانشگاهی و علمی ارتباط بسیاری دارد، کسی با علمای مختلف در جهان ارتباط دارد، کسانی هم هستند با انقلابیون و نیروهای متعرض در دنیا ارتباط دارند. نادر به خاطر ویژگی که دارد باهمه طیف افرادی ارتباط دارد. کسانی که با او ارتباط و تعامل دارند غالباً یک وجه اصلاحگری دارند. یکی از حکما و مفسرین قرآن کریم اذعان داشت در تاریخ دانشمند و عالم زیاد داشتیم، فیلسوف و حکیم زیاد داشتیم، عارف زیاد داشتیم، مصلح اجتماعی کم داشتیم.
همیشه مصلح اجتماعی کم است. انبیاء هم عالماند، هم حکیماند، هم دانشمندند. یک ویژگی انحصاری یعنی مصلح بودن هم دارند. ائمه اطهار (ع) نیز چنین هستند. آنها هم دریای علم و حکمت هستند و یک ویژگی انحصاری دارند و آن مصلح بودن است.
مصلحین در حوزه های مختلف اعم از مصلحین اقتصادی، فرهنگی، اجتماعی، هنری و سیاسی وجود دارند. جمعکردن این مصلحین در جهان و صحبت کردن با آنها کار سختی است. دانشگاهیان برای خود دردسر درست نمیکنند ولی مصلح اجتماعی اینچنین است. مصلح اجتماعی کسی است که ورود و خروج او به کشور دیگر ممنوع میشود، مصلح اجتماعی کسی است که معترض است و میخواهد سیستم دنیا را تغییر دهد، حکومتها و قواعد و شیوههایی را تغییر دهد، بنیانهای یک مکتب را به چالش بکشد و یا امر دیگری را جایگزین آن کند.
ممکن است از فرهنگها، ملتها، تیرههای اعتقادی و مذهبی متفاوتی باشند و جمعکردن اینها کار آسانی نیست. اگر شما مثلاً به سلسله همایشهای هالیوودیسم یا سلسله همایشهای افق نو نگاهی بیندازید میبینید چهرههای اعتراضی و چهرههای مصلح را دورهم جمع کرده است.
در واقع حضور این همه دانشمند در حوزه های مختلف دلیل بر اعتبار بینالمللی آقای طالب زاده است.
کسی که می تواند مصلحین اجتماعی را در حوزه های مختلف در سراسر دنیا بشناسد و گرد هم بیاورد و بهاندازهای اعتبار داشته باشد که آنها را فراخوان کند یک وجه بینالمللی دارد. نادر به همان اندازه که با ایرانی راحت است باکسی که انگلیسیزبان یا کانادایی زبان یا آمریکایی زبان است راحت برخورد میکند. غالباً افرادی که درگیر مسائل فکری هستند با گروه خاصی راحت هستند ولی این افراد وقتی با نادر روبرو میشوند غالباً ارتباط دائمی شکل میگیرد و این پیوند ایجاد میشود و از بین نمیرود. این هنر نادر طالبزاده است که زود وصل میشود و دیر قطع میکند.
یکی از خصوصیت های عناصر و افرادی که در حوزه مسائل فکری و نظری کار می کنند این است که برخی مواقع جمع را ترک میکنند و از همه دور میشوند. برخی زایش فکری دارند. از جامعه جدا میشوند و این همیشه در جوامع هم مرسوم بود است ولی شما نادر را هیچگاه منزوی نمیبینید، هیچگاه دور از بقیه نمیبینید، هیچگاه نمیبینید برای دیگران وقت نداشته باشد. ازاینرو طبیعی است که نادر در سطح نخبگان و مصلحین جهان بیش از داخل ایران شناختهشده باشد. دامنهی تحرک و مانور در محیط فکری و فرهنگی ایران باهم وسعت و عظمتی که دارد برای کسی مثل نادر محدود است. ازاینجهت بین مصلحین جهان بسیار شناختهشده است.
خیلی نکته مهمی است که این اقلیت مصلح اجتماعی تعاملات و مناسبتهایی باهم دارند. نادر تراز رسانه، تراز دیپلماسی نخبگان در دیپلماسی نخبگی، در دیپلماسی مصلح اجتماعی است. کسی است که همه را بهراحتی دورهم جمع میکند.
نادر طالب زاده را بسیاری با آن برنامه ظهور به یاد دارند نظر شما درباره نگاه و اندیشه نادر طالب زاده در این حوزه ها چیست؟
به آثار رسانه هنری و اجتماعی نادر طالبزاده نگاه کنید که دغدغه او چیست. مسیح را با تلقی ظهور ایشان در زمان ظهور امام عصر(عج) میسازد. برنامه گفتوگو محور راز و عصر را میسازد که دغدغه آن همان است. همه اینها نشان میدهد انقلاب اسلامی بهعنوان یک انفجار معرفتی در عصر تاریخ جاهلیت بهخصوص مفهوم جاهلیت مدرن، انفجار عقلانیت در حالت بیگبنگی است. انقلاب اسلامی ایران هم در شب ظلمانی جاهلیت مدرن یک انفجار عقلانیت بود که فعلاً مرحله انبساط آن را طی میکند. وقتی این مرحله توسعه یابد و به مرحله حرکت برسد حاصل و دامنه و وسعت این انفجار مشخص شود که چند دهه طول میکشد، بستر و زمینه انفجار اصلی که ظهور است خواهد شد.سطح دانشی که در زمان فرعون به کار گرفته میشد خیلی حیرتانگیز بود. اینکه ساحر بودند، در دوره فرعون منظور از ساحران، دانشمندانی بودند که جنس سحر آنها از این منظر بود که اگر 50 سال پیش به کسی میگفتید میتوان 100 جلد کتاب را در DVD ذخیره کرد و هر زمان آن را بهصورت کاغذ پرینت کرد میگفتند جادو میکنید.
آنها در علم به حدی رسیده بودند که طغیان کردند و موسی باید عصای خود را تبدیل به مار کند تا بتواند سحر آنها را از بین ببرد. در عصری که همه توانایی، تکنولوژی، عمرانی و همه گونه قدرتهای مادی در اختیار فرعون بود، خود را خدای میدانست. موسی این اعتقاد را از بین برد.
در مورد نگاه نادر طالب زاده به موضوع «عصر» و «انقلاب» هم بفرمایید.
عصر امروز، عصر امام خمینی عصری است که این انفجار نوری است که توسط شخص امام راحل مدیریت و رهبری شده و بسط این انقلاب به جهانی میرود که توانائیها و تکنولوژیها بشر را سحر و جادو کرده است. جاهلیت مدرن به دورهای گفته میشود که تاریکی بر ساحت قدسی انسان سایه افکنده و بخشی از جهت کمیت گرایی، بخشی از جهت تکنیک و تکنولوژی و بخشی از جهت اصالت دادن به لذتهای زودگذر است.
این عصر زمینهساز عصر واقعی است که مفهوم امام عصر در این دوره برای ما رقم میخورد و درنوردیدن جاهلیت مدرن با بستری از انفجار نور و عقلانیت شکل میگیرد. تلقی نادر از انقلاب اسلامی این است. در مباحث نظری و تئوریک اعتقاد نادر این است و همواره درباره این موضوع بحث میکند که این عصر، عصری است که با امام راحل شروع میشود والان ادامه دارد و در آینده تا زمان ظهور استمرار خواهد داشت.
این عصر ویژگیها و جوانبی دارد که سرگرم شدن به ساحتهای تکنولوژی موجب غفلت از حقیقت است. فرورفتن بیشازحد در ظلمت جاهلیت مدرن باعث شده است مدام در مسائل فکری و نظری خود، در برنامههای رسانهای خود آن افق نور را ارائه میدهد. تلقی نادر از انقلاب اسلامی یک تلقی استدلالی اینچنینی است. الان تلقی وجود دارد که انقلاب اسلامی در سالهای 54، 55 ، 56 و 57 بود والان تمام شد. بعد از 22 بهمن 57 و پیروزی انقلاب، جمهوری اسلامی آمد و انقلاب تمامشده است.
کسانی که در مبارزه انقلاب در کنار امام بودند انقلاب را تمامشده فرض میکنند و معتقدند که از وقتی جمهوری اسلامی به وجود آمد انقلاب تمام شد. اگر شما از انقلاب بگوئید به ماقبل جمهوری اسلامی برگشتید. از دید آنها انقلاب اسلامی و جمهوری اسلامی دو تا واژه در امتداد هم هستند. از دید نادر طالبزاده انقلاب اسلامی یک کهکشان است که جمهوری اسلامی جزئی از درون یک منظومه است. از دید نادر طالبزاده انقلاب اسلامی یک دالان به سمت آینده است. آن آینده موسوم به ظهور است و جمهوری اسلامی یک جزئی از این دالان است. همواره بر این تأکید دارد که این عصر باید سکوی پرتاب و زمینه جهش به سمت آن حرکت آرمانی باشد و این بسیار با تلقی انقلابیون عصر حاضر متفاوت است.