کیوان کثیریان نویسنده و منتقد درباره آنتن فروشی در تلویزیون که به بهانه نبود بودجه رخ میدهد، گفت: گاهی شاهدیم که بودجه مشخصی به برنامهساز داده نمی شود و او خودش باید اسپانسر بیاورد در این صورت عملا نسبت به تلویزیون ایران که ماهیتی خصوصی ندارد دچار تناقض می شویم.
وی ادامه داد: به این ترتیب ما با رسانه ای مواجهیم که بودجه و سیاست های آن از سمت دولت تعیین می شود اما برنامه های این رسانه باید به صورت خصوصی اقتصاد خود را تامین کند و مثل سینماست که دولت بر آن نظارت دارد ولی دیگران باید اقتصاد آن را تامین کنند.
هر گاه شما درباره تلویزیون ایران صحبت می کنید گویی از یک پدیده متناقض حرف می زنید
این منتقد و روزنامه نگار تصریح کرد: هر گاه شما درباره تلویزیون ایران صحبت می کنید گویی از یک پدیده متناقض حرف می زنید که می خواهد روی محتوا نظارت صددرصدی داشته باشد اما آنتن را به برنامه ساز میفروشد. در این صورت کسی که خودش هزینه برنامهاش را تامین می کند اگرچه نمی تواند در کلیات محتوای یک برنامه تصمیم گیری کند اما به هرحال جزییات را براساس خواسته خود پیش می برد و چون هزینه را تامین کرده است درباره برخی مهمانان برنامه، رویکرد و دیگر مسایل، شخصی و سلیقه ای عمل می کند. به هرحال برنامه ساز ممکن است چون خودش اسپانسر را آورده است گاه نزدیکان و دوستان و یا بازیگران سریال ها و فیلم های خود را هم به برنامه دعوت کند.
وی اضافه کرد: این مسایل تناقض ایجاد می کند چون شما می گویید این برنامه به رسانه ملی و ۸۰ میلیون جمعیت تعلق دارد درحالیکه محتوایی در این برنامه ها مطرح می شود پنج سال پیش در تلویزیون سابقه نداشته است؛ مثل تبلیغ ظروف یا خوراکیها یا لوازم خانگی با برند مشخص در وسط برنامه.
عملکرد بعضی از برنامه ها نقض غرض سیاست های رسانه ملی است
کثیریان با اشاره به تبلیغات بیش از حد در بعضی از تاکشوهای مشارکتی توضیح داد: گاهی می بینید که یک برند و مارک برای چند دقیقه داخل برنامهها تبلیغ می شود و این درحالیست که مردم پیش از این عادت داشته اند که تبلیغات را به صورت مستقل در بخش آگهی های بازرگانی بشنوند و ببینند اما حالا باید وسط یک برنامه درباره یک مارک السی دی یا یخچال حرف زده شود. به این ترتیب شکل و حتی محل تبلیغ عوض شده است و این تبعاتی برای تلویزیون دارد که باعث می شود برنامهسازها گاه افراطی عمل کنند و اهداف مورد ادعای تلویزیون را به عنوان یک رسانه رسمی و عمومی زیر سوال ببرند.
این منتقد با اشاره به اهدافی که معمولا متولیان تلویزیون مطرح می کنند، عنوان کرد: می گویند تلویزیون باید مثل یک دانشگاه عمل کند و از سبک زندگی ایرانی اسلامی حرف می زنند در صورتیکه با عملکردی که در بعضی از برنامهها و تبلیغات می بینیم این سخنان صدق نمی کند و نوعی نقض غرض است.
هر کسی پول بیشتری دهد الگوی تلویزیون را تعیین می کند
کثیریان با اشاره به یکی از تجربه های خود در یک برنامه تلویزیونی عنوان کرد: روزی من مهمان یک برنامه تلویزیونی صبحگاهی بودم و برای حضور در بخش مربوط به خودم خیلی معطل شدم چون قبل از من در بخش های دیگر این برنامه مهمانانی اعم از پزشک و... دعوت شده بودند که همه هزینه ای داده بودند تا برندها و فعالیت های خود را تبلیغ کنند و به همین دلیل مهم بود که زمان زیادی در اختیار داشته باشند. طبعا این رویکرد تبلیغاتی در تلویزیون کیفیت محتوا را کاهش می دهد و این درحالیست که متولیان تلویزیون می گویند که می خواهند الگویی برای مردم و مخاطبان ارایه کنند که براساس آن زندگی کنند ولی در این الگو هرکسی بیشتر پول دهد آن را طبق خواسته خود آموزش می دهد و این همان تناقضی است که در تلویزیون می بینیم.
وی ادامه داد: تلویزیون از قناعت حرف می زند اما در آگهیها مصرف گرایی بیشتر تبلیغ میشود. در پیام های بازرگانی هر روز مارک ها و برندهای جدید تبلیغ می شود و مخاطب از برنامه های آشپزی یاد می گیرد که قابلمه های خود را دور بیندازد و تفلون های جدید خریداری کند یا فقط از فلان مارک روغن یا ماکارونی استفاده کند. به گمان من حجم و محتوای تبلیغات از کنترل تلویزیون خارج شده و با این سیاست ها این یکی از عواملی است که برخی مخاطبان ترجیح میدهند دیگر تلویزیون نبینند.
علاوه بر تعداد مخاطب باید میزان رضایتمندی را هم محاسبه کرد
کثیریان در پایان درباره آمار مخاطبان تلویزیون نیز عنوان کرد: من هم ممکن است مخاطب تلویزیون محسوب شوم اما فقط یکی دو برنامه می بینم و یا بسیاری از مخاطبان تلویزیون تنها چند برنامه از این رسانه را می بینند، حتی اگر میزان این مخاطبان از رسانه ملی بالا باشد باید علاوه بر تعداد، میزان رضایتمندی آنها را هم محاسبه کرد. ممکن است شما مخاطب یک رسانه باشید ولی رضایتی از آن نداشته باشید. من مخاطب «نود» و یکی دو برنامه دیگر هستم و یا بسیاری از مخاطبان فقط «دورهمی» و «خندوانه» می دیدند و به این ترتیب نمی توان مخاطبان یک رسانه را صرفا به این شکل کمّی ارزیابی کرد.