فارغ از آنچه تاکنون در مورد آن صحبت شده، گزاره هایی قابل تأمل در این باره وجود دارد:
این نگاه که «شوخی و طنز هیچ حدّ و مرزی ندارد» را کدام کارشناس و صاحب نظر کمدی تأیید می کند؟ آیا با این طرز تفکر، اصلاً نیازی به حضور آدم های طنّاز داریم که با ظرافت و شیرینی طبع؛ مطالب مختلف را (هرچند دردآور و سخت) در قالبی دلنشین برای مردم بیان کنند و نشاط روحی و فهم دانشی مخاطب را بالا ببرند؟
برنامه رادیویی «جمعه ایرانی» (صبح جمعه با شما) سال ها با زبان شوخی و طنز، مفاهیم مختلف فرهنگی، اجتماعی و سیاسی را بیان کرده و در خاطر نسل های مختلف باقی مانده است.
مرحوم کیومرث صابری(گل آقا) در طنزهایش به وزیر و وکیل و صغیر و کبیر میپرداخت و با جذابیت بی مثالی، تحسین موافق و مخالف را بر می انگیخت.
در همین برنامه خندوانه هم استند آپ های طنّازانه و ظریفی بوده اند که چنان هنرمندانه موجب خندیدن شده اند که صدای غش و ریسه تماشاگران درون استدیو را میشد به راحتی از تلوزیون شنید. طنزهایی که ماهیت ارزشمند و والای خود را حفظ کردند و موجب نشاط افراد و خانواده ها شدند.
به نظر می رسد که این تفکر و نگاه، ناشی از ضعف و ولنگاری عده ای است که می خواهند با نداشته هایشان در عرصه ای صاحب تریبون باشند و چون نمی توانند خود را بالا ببرند، قدرت و شأن هنر را پایین می آورند تا خودشان دیده شوند.