بقایی همچنین دانشآموخته بازیگری و کارگردانی دانشگاه هنر در سال 57 است. ارتباط و نزدیکی او با بیژن بیرنگ و مسعود رسام باعث خلق آثاری چون مجموعه تلویزیونی همسران، سرزمین سبز، قطار ابدی و سیب خنده شد. از آخرین فعالیتهای تلویزیونی وی میتوان کارگردانی سری دوم مجموعه «بازهم زندگی» را نام برد. بقایی در دوره سوم برنامه خندوانه حضور داشت و یکبار دیگر خاطره مردی را که برای ما لحظات مفرح و شادی در دهههای گذشته آفریده بود به یاد آورد.
مدتی پیش سریال همسران با بازی شما از تلویزیون بازپخش شد؛ سریالی که محصول سالها پیش است. از نگاه شما راز موفقیت چنین سریالهایی در مواجهه با مخاطب چه چیزهایی میتواند باشد؟
نوع نگاه نویسنده در نگارش متن ساده و بیپیرایه بود و انگار برشی از زندگی مردم و کوچه و بازار را نوشته است. در آن دوران برای نوشتن متن فیلمنامه کار با حوصله و با دقت انجام میشد و زمان زیادی صرف این کار میگردید. در کنارش شروع نوشتن هم با یک عقبه تحقیق و پژوهش خوب انجام میشد و در پرداخت نهایی کار نظرات مشاورین تربیتی، خانوادگی و روانشناسی مورد استفاده قرار میگرفت. دکتر عیسی جلالی در آن دوران از مشاوران تاثیر گذار سریالهای خانوادگی تلویزیون بودند.
ارتباط نزدیک شما با بیژن بیرنگ و مسعود رسام در دهه 70 منجر به تولید برنامههای مخاطبپسند و موفقی شد. این همکاری چگونه شکل گرفت؟
بیژن بیرنگ در دانشگاه یکسال جلوتر از من بودو مسعود رسام همدانشگاهی و همکلاسیام در مدرسه عالی سینما و تلویزیون بود. یادم میآید در نمایشهایی که در دانشگاه بازی میکردم مسعود رسام همیشه حضور داشت و بتدریج به هم نزدیکتر شدیم و این جمع سه نفره با علائق مشترک کنار هم جمع شد.
برای ساخت دنیای شیرین هم به همین طریق عمل کردید؟
ساخت سریال «دنیای شیرین دریا» با محوریت قرار دادن مسائل و دغدغههای کودکان و نوجوانان در شهرهای بزرگ انجام شد و در مورد سریال دنیای شیرین دریا به دغدغههای کودکان شهرهای کوچک و روستایی پرداختیم. موقعی که پی کار ( فیلمنامه) محکم و استوار باشد اسکلت داستان و ساخت سریال هم درست و محکم میشود و مخاطب با آن ارتباط برقرار میکند.
دنیای کودکان برایتان چه جذابیتهایی دارد که در این حوزه سریالها و برنامههای زیادی تولید کرده و ساختهاید؟
کودکان در هر دورهای آیندهساز هستند و برای کودکان ارزش زیادی قائل هستم. موقعی که برای کودکان کار میکنم، هم انگیزهام بیشتر میشود و هم با انرژی سر صحنه میروم.
در دهههای 60 و 70 در کارهای تاریخی مثل میرزا کوچک خان جنگلی و سربداران هم بازی کردید. کارهای تاریخی برایتان چه ویژگیهایی دارد؟
من هیچوقت در سریالی که دوست نداشته باشم بازی نمیکنم و کارهای تاریخی همیشه برایم جذاب و ارزشمند بوده است. ویژگی مهم این سریالها پیوند دادن ما با تاریخ غنی و پراز فراز و نشیبمان بود که ما را به داشته و فرهنگ غنی و پربارمان وصل میکرد. تاریخ چراغ راه آینده برای زندگی بهتر است. من همیشه در کارهای تاریخی و کودکی که انجام دادهام به این دو مساله توجه داشتهام که اولی فلاشبک به گذشته و دومی پیوند با آینده است. بهروز افخمی در زمان ساخت سریال میرزا کوچک خان جنگلی کارگردانی جوان و مشغول نشان دادن ارزشهای کاریاش در ساخت یک کار بزرگ تاریخی بود. البته من در شروع کار توسط ناصر تقوایی به این پروژه دعوت شده بودم که بعدا ایشان از حضور در پروژه انصراف دادند و افخمی کارگردانی را انجام داد و این سریال به همراه سربداران از جمله کارهای موفق تاریخی رسانه ملی است.
فضای کاری درآن دوران چگونه بود؟
فوقالعاده صمیمی و دوست داشتنی بود. مدتها با یک تیم کم و بیش ثابت که تبدیل به اعضای خانواده شده بودند، کار میکردیم. بازیگرانی مثل فردوس کاویانی، جمیله شیخی و سایر بازیگران همگی بازیگران معتبر و باسابقهای بودند که کارشان را بلد بودندو هیچ کسی به دنبال به دست آوردن موقعیت خاصی نبود و کار گروهی انجام میشد.
در آن دوران شما هم به بازیگری و هم به کارگردانی میپرداختید. هردوی این عرصهها برای شما جذابیت داشت؟
من برای مردم کار کرده و در هر عرصهای که میتوانستم در خدمتشان باشم فعالیت میکردم که ممکن بود در پروژهای بازیگر باشم و در پروژه دیگر به عنوان کارگردان. من حتی میتوانم در زمینه آهنگسازی، طراحی صحنه، نقاشی و عکاسی در یک پروژه حضور داشته باشم. هیچوقت خودم را محدود و منحصر به حرفه خاصی در سینما و تلویزیون نکردهام.
در دهه 70 به عنوان بازیگر و کارگردان محبوبیت زیادی بین مردم داشتید. این مساله را چگونه ارزیابی میکنید؟
حس خوبی دارد و فوقالعاده است و اینکه هر وقت میروید میان مردم در خیابان،میبینید که مردم شما را جزئی از خود و خانوادهشان میدانند و با شما صمیمی و راحت هستند. این امر نشان میدهد کارتان را درست انجام دادهاید. مردم واقعا قدرشناس و مهربان و خونگرم هستند. مردم خوبی داریم و هنوز خیلی از بازی های من را در یکی ـ دو دهه قبل را هنوز هم به یاد دارند.