یالثارات با انتشار سلسله مطالبی درباره سینماگران و هنرمندان و انتساب یک لفظ درباره آنها بیش از پیش مورد نقد قرار گرفت اما اوج این نقدها پس از آن بود که نشریه یالثارات در مطلبی، اتهامات عجیب اخلاقی و جنسی را متوجه ترانه علیدوستی، اصغر فرهادی و مانی حقیقی کرده بود. اغلب رسانهها در ابتدا از انتشار واکنشها به این مطلب برای عدم دامن زدن به ماجرا پرهیز کردند اما واکنشهای وسیع در شبکههای اجتماعی و فضای عمومی که عمدتاً اعتراض آمیز بود و در ادامه، واکنشهای رسمی سایر اقشار، منجر به تمرکز رسانهای به این اتهامات شد.
در این مطلب هرچند اسامی تا حدودی تغییر داده شده بود اما آنچنان مشخصات دقیقی برای هر یک از این اشخاص ذکر شده بود که هر شخصی با اندک آگاهی فرهنگی و سینمایی به مضمون این متن پی میبرد. شدت این اتهامات آنچنان بیسابقه و غیرقابل دفاع بود که در روزهای اخیر، حتی گروهی از روزنامه نگاران تحت عنوان روزنامه نگاران و فعالان موسوم به حامیان فرهنگی انقلاب نیز مطرح شده بود.
البته این نشریه فعالیتش ادامه داد، تا شاهد واکنش شدید سینماگران مطرح کشورمان باشیم. در دهمین جشن انجمن منتقدان و نویسندگان سینمایی ایران، ابراهیم حاتمی کیا، داود میرباقری، پیمان معادی، مانی حقیقی و مریلا زارعی، با تکیه بر ادبیاتی آتشین خواستار برخورد با این نشریه شدند. حاتمی کیا گفته بود: «متأسفم در کشوری زندگی می کنم که با اسم حسین و خون حسین (ع) اینچنین بازی می شود... من کم نواخته نشدم از این مجله؛ از زمانی که یک برگ بیشتر نبود. یادم است نماز جمعه میرفتم و میدیدم ورقههایی پخش میشود و میدیدم برگه برای یالثارات است که دارد مثلاً مرا افشا میکند که یک کار انحرافی انجام میدهم. این حرف شاید برای 20، 25 سال پیش است که حالا به اینجا رسیدهاند. اگر (یالثارات) معذرت نخواهند یا جامعه اهل قلم واکنشی نشان ندهد به نظرم این بی غیرتی است!»
در همین شرایط داود میرباقری کارگردان سینما و تلویزیون کشورمان نیز در این رابطه شدیدترین نقد را تا بدین جا مطرح کرده و گفته بود: «شرایطی که این نشریه به وجود آورده، شرم آور است. اگر حضرت اباعبدالله بود، امروز قیام میکرد که چرا عدهای در مملکت شیعه چنین جرأتی میکنند و هتاکی میکنند. ما توقع داریم که بزرگان و مسئولین ورود کنند. این نشریه دل همه ما را شکسته است. این جریان اگر ادامه پیدا کند همه متضرر میشوند».
اکنون با گذشت دو هفته انتشار آن مطلب و پس از اوجگیری اعتراضات، مدیرمسئول نشریه یالثارات با انتشار یادداشتی صرفاً به جهت انتشار مطلب مذکور از باب رعایت حریم شرم و حیا در جامعه عذرخواهی کرد و ضمن اصرار بر این موضوع که مطلب مذکور درباره شخص خاصی نبوده، تاکید کرد نباید هر واقعیتی را گفت و بدین ترتیب بر واقعی بودن آن ادعاها اصرار ورزید.
در متن این یادداشت چنین آمده است: «امروزه روز، در شرایطی هستیم که هیچ ملاحظهای موجب چشم بستن بر فساد سرریز شده در عرصه سینما و فیلمسازی نیست بلکه به عکس، تقلای بیهوده و جد جهد حامیان فساد در سینما، بیش از گذشته حساسیت برانگیز و به تبع ان مقابله برانگیز شده و قطع ریشههای فاسد و مجازات مشروع مفسدان را ایجاب خواهد کرد.
در این فرآیند طولانی اما ضروری، اگر چه شأنیت برخورد با دستگاه قضاست قانوناً اما مقابله انقلابی گسترده همچنان اصل است و این محاکم قضایی هستند که میتوانند در این مقابله سهیم و در صورت احراز لیاقت و اهتمام لازم، ایفاگر نقش اول باشند. کارکرد سینمای کنونی، جز مواردی استثنایی، مصداق تباهی و به هلاکت کشاندن نسل است و طبعاً حکم آن از دیدگاه مبانی مکتب واضح است و آشکار. و همگی مکتب باوران انقلابی، در قبال احکام مسلم شرعی مکلف و مسئولند و قطعاً در زمره چنین افرادی، هستند کسانی که با پذیرش پرداخت هزینه لازم، در افشا و تنبیه سرپنجههای فساد تردید نکنند؛ چرا که وزانت انقلاب و آبروی نظام اسلامی، بازیچه مفت و رایگان نااهلان نیست.
اینجانب به عنوان مسئول نشریه صریحاً اقرار دارم، اشتباه کردهام در انتشار مقالهای با عنوان «سونامی آلبالوهای جنسی چگونه به سینما آمد» در صفحه ادب و هنر یالثارات مورخ 95/06/10. هر چند این اشتباه در خروج از کلی گویی و صرفاً منحصر در برخی جملات آن مقال بوده باشد. زیرا شأن ذاتی نظام مقدس جمهوری اسلامی، بسی برتر و منزهتر از آن است که در فضای آن، نشریهای از خط قرمز حیای نوشتاری-ولو اندک-عدول کند، هر چند انگیزهاش هشدار نسبت به ورطه عفونت بار زشتی فساد سر ریزه شده و نهی از منکر باشد. چه آنکه بیان هر واقعیتی، الزاماً مطابق حیا و شرم نیست.
نکته مهم در این میان، اما آنکه، لازمه این اقرار و اعتراف، بدهکاری و عذرخواهی به احدی جز دستگاه قضای نظام اسلامی نیست؛ زیرا مقاله موصوف هرگز متعرض هیچ شخص حقیقی یا حقوقی نشده اما در عین حال هر کس گمان میکند در آن مقال تعرضی به وجهه و آبروی او روا شده، شرعاً و قانوناً مجاز به طرح شکایت و اقامه دعواست، اگر چه قصاص قبل از جنایت و هوچیگری محفلی و رسانهای با اغراض خاص نه مفید است و نه مؤثر که در همه حال نکوهیده و جز دفع فاسد به افسد نیست.
قابل تذکر است خطایی که ذکر آن رفت، در عین حال احیاناً در مقایسه با کسانی که به رغم مسئولیت در این عرصه، به جای نهی از منکر، تبلیغ منکر میکنند و هم آنهایی که آگاهی به منکر دارند، و نهی آنان مؤثر و مفید خواهد افتاد اما نگرانند مبادا بر دامن کبریاشان گردی نشیند و حتی آحاد مردمانی که همه روزه صدای تظلم خواهی به جان آمدگان از فساد اجباری را میشنوند، اما خم به ابرو نمیآورند. باید گفت: این خطا از صد صواب اولیتر است. چه آنکه قاعدان عافیت طلب، اساسا ورودی در این وادی ندارند تا لازم باشد غبار ره بنشانند.
و کلام آخر آنکه دایره تحمل و نجابت حتما محدود به حدی معین است و رد ستمگری در تعاملات اجتماعی در همه حال مقرون بر نفی ستم پذیری است.»
به نظر نمیرسد این یادداشت چالش به وجود آمده را رفع نماید و هرچند برخی رسانهها از این یادداشت برداشت عذرخواهی کرد اما آنچه در این یادداشت تاکید شده، نه عذرخواهی بابت انتشار مطلبی خلاق واقع و اتهام به چند مسلمان، بلکه صرفاً انتشار مطلبی است که خلاف شرم و حیا بوده است.