نقش سرویس های جاسوسی غرب و رسانه های همیشه دروغ افکن غربی در ایجاد فضای تفرقه افکن در جامعه اسلامی ایران مساله ای کاملا تثبیت شده می باشد و انواع اعتراف گویی های دست اندرکاران فتنه و منافقان به نظام اسلامی ایران در سال های مختلف و استنادهای بسیاری که در این باره رویت شده است را می توان به عنوان شاهدی بر این ادعا آورد. نقش سرویسهای اطلاعاتی بیگانه در فتنه 88 که طی ماموریت های مختلفی با هدف اجرای پروژه کودتای مخملی بوده است، در عرصه فرهنگ و هنر نیز به شکلی پیدا و پنهان رخ نمایانده است که در این یادداشت سعی می شود چکیده ای از تلاش های ننگین آن ها منعکس شود.
جولان فتنه گری در ونیز
جشنواره های بین المللی فیلم محلی برای تجمع اهالی فتنه گر با گرایش های خاص مغرضانه می باشد و قدیمی ترین جشنواره سینمایی دنیا عرصه ای برای جولان آثار و فیلمسازان سیاسی شده است تا بیشتر از متن نگاهی که می بایست مبتنی بر اصالتی هنری باشد، دریچه های غیر سینمایی گشایش یافته برای جشنواره پیر ونیز، عرصه ای متفاوت را برای ظهور و بروز سینما به عنوان ابزاری متعالی فراهم سازد و از این رو شاهد انواع دسیسه پردازی های سیاستمداران سیاسی با نام جعلی سینما در جشنواره ونیز بوده ایم.
جشنواره ای که در ابتدا با نگاهی سیاسی و توسط کنت جوزپه ولپی، تاجر و سیاستمدار ایتالیایی که وزیر اقتصاد ایتالیا بود، رونمایی شد و در طی سال های متوالی از ژستی هنرمندانه به شمایلی سیاسی درآمد و از این رو نمایشی برای رونمایی انواع قتنه گران 88 و انواع شال ها و روبندهای سبز بوده تا در حرکتی مضحکانه نشان شجاعت را به حنا مخملباف، دختر عنصر فراری و دست نشانده صهیونیسم بدهد و فیلم ضعیف و آماتور «روزهای سبز» را که به صورت غیر قانونی در جریان اغتشاشات تهران فیلمبرداری شده بود را با عنوانی افتخاری از جایزه ای سیاسی بدرقه سازد! جایزه ای همراه با مراسمی ویژه که دختر فیلمساز مدعی بی حیایی در سینما با کشف حجاب به آن رسمیت بخشد و در نهایت گفته های حنا مخملباف در هنگام دریافت جایزه و تقدیم جایزه اش به مردمی که به خیابان ها آمدند و نداها و سهراب ها، تکمیل کننده ماجرا بود!
فیلمسازان سبز شده دیگری هم به این جشنواره بوسه زدند که شیرین نشاط بدون هیچگونه سابقه فیلمسازی با تله فیلمی چون «زنان بدون مردان» از جمله ابزارهای ویژه سیاسی ونیز و از عوامل درگیر با پروژه های فتنه گرایانه غرب بود که با دستبندی سبز شیر نقرهای را به دست گرفت! شیرین نشاط که سال ها با پروژه های هتاکانه عکاسی اش علیه بانوان مسلمان در گمنامی به سر می برد توسط جشنواره ونیز شناسایی شد تا داور جشنواره های بین المللی فیلم از جمله ریاست هیات داوران بخش اوریزونتی جشنواره ونیز شود و مزد خدماتش را از قبال جریان های فتنه گر بگیرد.
مشاهده سناریوهایی از جنس شیرین نشاط که طی برنامه ای مشخص خود و بازیگران فیلمش با لباس و نشان سبز از فرش قرمز مراسم افتتاحیه عبور کرد، از جمله موارد دست داشتن جشنواره های سیاسی از جنس ونیز با عوامل و دستگاه های معاند می باشد. تقدیر سیاسی جشنواره ونیز از رخشان بنی اعتماد به بهانه فیلمنامه گسسته «قصه ها» در ونیز دوره 71، حضور فیلم بی سر و ته «رئیس جمهور» از محسن مخملباف؛ سخنگوی کافر شده جنبش سبز از جمله رفتارهای مغرضانه ونیز با نظام جمهوری اسلامی ایران و مشارکت با عاملان فتنه سال 1388 است.
اما اوج همراهی ونیز در ارائه پروژه ای بود که با نمایش افتتاحیه فیلم کوتاه «آکاردئون» ساخته جعفر پناهی در شصت و هفتمین جشنواره فیلم ونیز آغاز شد. فیلمی که بخشی از پروژه سفارشی و سیاسی «آنگاه و اکنون؛ ورای مرزها و تفاوت ها» بوده و با حمایت سازمان ها و نهادهای حامی رفتارهای معترضانه و تحت سرفصل فریبنده اعلامیه جهانی حقوق بشر ساخته شد و جناب فیلمساز غیرقانونی با وجود ساخت فیلم در ایران به شکلی مظلومانه برای جشنواره ونیز بیانیه ای ارسال کرد و از عدم وجود آزادی در ایران گفت! و همدری جورجیو گوزتی مدیر بخش «روزهای مولفان» یا «روزهای ونیز» جشنواره فیلم ونیز را در برداشت.
تاکسی دربست از تهران تا برلین
جشنواره برلین حالا دیگر به عنوان جشنواره ای سیاسی به ثبت درآمده است، چرا که انتخاب ها چنان واضح و برملا کننده هویت برگزارکنندگان با اتفاقات سیاسی است که نمی توان در این باره اندکی شک کرد. حضور تضمینی آثار آماتوری جعفر پناهی که در ویلایش در سواحل شمال و تهران ساخته می شود و انتخاب از پیش تعیین شده این آثار از جمله نکات مورد تائید از ادعای سیاسی بودن جشنواره ای است که زمانی، اندک اعتباری برای سینما دوستان داشت. توجه ویژه برلینی ها به پناهی با فیلم سیاسی «آفساید» که جایزه ویژه هیات داوران را تصاحب کرد تا خرس نقره ای برای فیلمنامه فیلم غیر قانونی «پرده» با تمرکز به فضای اغتشاش و خرس طلایی برای «تاکسی»؛ آخرین ساخته پناهی که در دوران محکومیت از فیلمسازی ساخته است! از جمله نگاه های سیاسی برلین به سینما است و در همین وادیه نگاه است که همزمان با برگزاری شصتمین جشنواره فیلم برلین، رئیس این جشنواره شخصا طی نامه ای از «پناهی» ممنوع الخروج دعوت به حضور ویژه در جشنواره برلین کرده و سال بعد از پناهی به عنوان داور جشنواره دعوت به عمل آورد! و با قرار دادن صندلی خالی و پوستر فیلمساز حامی فتنه و خواندن مرثیه ای از سوی وزیر فرهنگ آلمان و ارائه بخش مرور آثار پناهی ارادت خود را به جریان ها و فیلمسازان معارض با نظام تکمیل کرد. دعوت های چند باره از جعفر پناهی و ارسال کارت دعوت! برای فیلمسازان محکوم در فتنه 88 مانند محمد رسولاُف و مجتبی میرطهماسب از دیگر فعالیت های برلینی ها در سال های فتنه بود. همچنین حضور شیرین نشاط و میترا فراهانی از عوامل فعال در فتنه 88 و حضور فیلم فتنه گر «عصبانی نیستم» در این جشنواره از جمله دیگر اقدامات فتنه گرایانه برلینی ها بود.
فیلمسازان فتنه گر به امید دیدار در کن!
از نگاه همجنس خواهانه انتخابگران کن تا حضور ضد ایرانی انیمیشن «پرسپولیس» ساخته مرجان ساتراپی، «کن» را به شمایلی کاملا نمایان از غیرهنری بودن ساخت. چنان که سیاسی بودن جشنواره «کن» در همین جشنواره اخیر در هنگام اکران فیلم برزیلی «آکواریوس» با اعتراض عوامل فیلم و بلند کردن پلاکارد نسبت به آنچه کودتای سیاسی در برزیل خواندند، نمود پیدا کرد. اما جشنواره کن نیز همگام با جشنواره های دیگر و در واقع همسو با دسیسه سرویس های جاسوسی غرب و حامیان فتنه 88 از ظاهر هنرمندانه خود به نفع سیاست های قدرت طلبان غربی استفاده کرد. برای نمونه محمد رسول اف، یکی از فیلمسازان منتسب به جریان فتنه 88 با «به امید دیدار» جایزه بهترین کارگردانی بخش نوعی نگاه جشنواره را در سال 2011 گرفت و با فیلم سیاسی «دست نوشته ها نمی سوزند» در بخش نوعی نگاه جشنواره کن در سال 2013 جایزه FIPRESCI را از دست های مغرضانه اهالی کن گرفت تا همان گونه که فیلمساز فتنه گری چون جعفر پناهی، نورچشمی جشنواره برلین می باشد، فیلمساز دیگر بازداشت شده در اتفاقات فتنه 88 یعنی رسول اف هم به عنوان سوگلی جشنواره کن قلمداد شود.