شعار نمایشگاه کتاب/ فردا برای خواندن دیر است

امروز آخرین روز از برگزاری بیست و نهمین دوره «نمایشگاه بین المللی کتاب تهران» است. نمایشگاهی که هر ساله در روزهای میانی اردیبهشت، حال و هوای کتاب و کتاب خوانی را بهاری می کند و به یمن این نمایشگاه، حداقل، در ده روز برگزاری آن، بار دیگر توجه ها به موضوع کتاب و کتاب خوانی جلب می شود.

بی شک تعبیر «بهار کتاب» که توسط رهبری معظم انقلاب حضرت ایت الله خامنه ای (مدظلّه العالی) برای ایام برگزاری نمایشگاه کتاب به کار برده شد، تعبیری روشن و زیبا در توصیف این نمایشگاه است: «نمایشگاه کتاب، یکی از پدیده‌های بسیار خوب و شیرین و پرفایده‌ی جمهوری اسلامی است. در گذشته، چنین چیزهایی را به یاد نداریم و سابقه ندارد. (1) این ایامی را که نمایشگاه کتاب در تهران برگزار می‌شود، به نظر بنده باید "بهار کتاب" نامید. زیرا کتاب حقیقتاً مطرح می‌شود ... البته سلیقه و توقع من این است که ما در طول سیصد و شصت یا شصت و پنج روز سال، هر روز به قدر یک روز این نمایشگاه، فروش کتاب در کشور داشته باشیم. دل من این را می‌خواهد. اگر چنین هم بشود، زیاد نیست؛ چون کشور ما کشوری متمدن و دارای تاریخ و فرهنگ است. کشور ما مثل برخی از ممالک دنیا نیست که گذشته‌ی پربار و تاریخ و فرهنگ نداشته باشد. در کشور ما اگر مردم ده برابر آنچه آمار اعلام می‌کند، کتاب بخوانند، خیلی زیاد نخواهد بود و دور از توقع نیست. اما حالا که چنین نیست، ایام نمایشگاه را بنده خیلی مغتنم می‌شمارم.» (2)

نمایشگاه کتاب، «بهار کتاب» است، بهاری که متاسفانه عمر کوتاهی دارد و در این سالها دیده شده که پس از برگزاری اختتامیه نمایشگاه و پایان آن، موضوع کتاب و کتاب خوانی و موضوعات مرتبط با آن نیز کم کم به فراموشی سپرده می شود و جز تک صداهایی که گاه از گوشه و کنار به گوش می رسد، کمتر از این «یار مهربان» سخن به میان می آید.

نمایشگاه کتاب امسال ویژگی های خاص خود را داشت، اما هدف این نوشته و آنچه که نگارنده در پی بیان آن است، هیچ یک از این ویژگی ها نیست.

نه سامان یافتن و مشخص شدن مکان دایمی برگزاری نمایشگاه کتاب و برگزاری آن در شهر آفتاب و تلاش قابل تقدیر مدیریت شهرداری تهران در آماده سازی شهر آفتاب برای برگزاری نمایشگاه، نه مشکلات به وجود آمده در ایام برگزاری آن، نه مواردی همچون نمایشگاه گردی بدون خرید کتاب از سوی مردم، نه وضعیت و رونق و یا کسادی بازار کتاب فروش هایی که در طول 365 روز سال، نمایشگاه کتابی دایمی هستند، نه آمارهای نشر و سرانه عمومی مطالعه و نه وضعیت و کیفیت نشر کتاب و نشر بین المللی و ترجمه آثار برگزیده داخلی، هیچ یک از اینها موضوع این نوشته نیست که البته هر کدام از آنها و صدها موضوع دیگر مرتبط با کتاب و کتاب خوانی از اهمیت ویژه و حیاتی ای برخوردارند که باید در جای خود به آنها پرداخت.

اما آنچه که نگارنده را بر آن داشت، تا این چند سطر را قلمی کند، حاشیه ای کوچک از این نمایشگاه بزرگ بود که کمتر به چشم آمد؛ و آن چیزی جز «شعار امسال نمایشگاه کتاب» نبود که در پوستر امسال نمایشگاه جایی کوچک را از آن خود کرده بود. شعاری که در فروردین امسال از سوی سخنگوی بیست و نهمین دوره نمایشگاه کتاب تهران اعلام شد: «فردا برای خواندن دیر است.»

سبک زندگی این روزهای ما، مشکلات ریز و درشت اقتصادی و اجتماعی که خوره زمان و فراغت مان شده اند، در کنار ابزارهای فراوانی که روزی به قصد افزایش سرعت و البته رفاه بیشتر وارد زندگی ما شدند و در قبال سرعت پوشالی که به زندگی ما بخشیدند، همچون بختک، غفلتی فزاینده را به جان مان افکنده اند، مدت هاست که برای مان، فرصت و رمقی برای مطالعه باقی نگذاشته اند. خیلی وقت است که حسرت لمس کتاب و لذت ورق زدن برگهایش به دلمان مانده و از آخرین روزی که به خودمان قول دادیم که از فردا، همین فردای امروز، لختی از 24 ساعت پیش رو را به کتاب خواندن اختصاص دهیم، مدت ها گذشته و هنوز که هنوز است، این فردای موعود فرا نرسیده و به راستی که چه دور و دراز است این فردای معهود.

شعار امسال نمایشگاه کتاب، شعار ساده ای است که ظرافتی کم نظیر در خود دارد. ظرافتی که واگویه ی احوال این روزهای کتاب و کتاب خوانی در جامعه سنتی اما مدرن نمای امروز ماست. و امام از این سنت و مدرنیته ای که جامعه ما را در فشار تناقض بین خود قرار داده اند و بسیاری از لذت های بی نظیر زندگی ـ همچون همین کتاب و کتاب خواندن ـ را از ما گرفته اند.

نمایشگاه کتاب تمام می شود، اما این شعار، تمام ناشدنی است. شعاری که می تواند به کار زندگی این روزهای ما بیاید و گره گشای وضعیت کتاب خوانی مردم جامعه ما باشد. فردا برای کتاب خواندن دیر است؛ باید از همین امروز شروع کرد، از همین امروز که نه، از همین حالا.

ای کاش با پایان یافتن نمایشگاه کتاب و با جمع آوری پوسترهای نمایشگاه، این شعار را از فضای فرهنگ و اجتماع مان جمع نکرده و آن را بر روی تابلوهای بزرگ فرهنگ مان، برای همیشه نصب کنیم؛ و تلاش کنیم که به آن عمل نماییم.

شعار بیست و نهمین دوره نمایشگاه بین المللی کتاب تهران، شعاری بسیار خوب بود که باید به انتخاب کنندگانش تبریک گفت و البته امیدوارم با پایان یافتن نمایشگاه، این شعار از خاطره ها پاک نشود و همچنان ماندگار و مانا، پیش روی چشم مردم ما قرار گیرد، تا یادمان باشد که «فردا برای خواندن دیر است.»

سجاد ستوده

 

1ـ مصاحبه در بازدید از ششمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران،  21/02/1372.

2ـ مصاحبه در پایان بازدید از نهمین نمایشگاه بین‌المللی کتاب تهران، 22/02/1375.