«صرفا جهت اطلاع» چگونه شکل گرفت؟

محمد دلاوری را خیلی‌ها با آیتم «صرفا جهت اطلاع» می‌شناسند. این گفته خود دلاوری است و  از این موضوع هم ناراحت است و هم خوشحال! دلاوری که چندین سال در حوزه خبر فعالیت پررنگی داشت، مدتی است به خاطر دوری از هیجان و بازگشت به آرامش زندگی شخصی‌اش، ترجیح داده فعلا و شاید هم تا همیشه از حوزه خبر دور بماند.

 

او این روزها اجرای برنامه «توقف ممنوع» که در حوزه اقتصادی به روی آنتن شبکه پنج می‌رود را بر عهده دارد و با ما از علاقه دیرینه خود به حوزه اقتصاد کلان صحبت کرد.

 

*اصولا افرادی که به انجام کارهای خبری مشغول هستند، یک اولویت مهم را در این حوزه دنبال می‌کنند، برای شما این اولویت در کدام بخش خلاصه می‌شد؟

-در کل در حوزه رسانه چه در بخش خبر و چه در سایر بخش‌ها،باز کردن پنجره‌های تازه، برایم اولویت بسیاری داشت. همیشه دوست داشتم پنجره‌هایی را باز کنم که پیش از این بسته بوده و فضاهایی را خلق و پیگیری کنم که برای مخاطبم تازگی داشته باشد.

*در این زمینه بازخوردهای خوبی از سمت مخاطبان دریافت کردید؟

-بله، قطعا همینطور است، چراکه مخاطب ما همیشه تشنه شنیدن حرف‌های تازه و لمس تجربه‌های جدید است و من هم در حد بضاعتم تلاش کردم تا در این مسیر گام درستی بردارم.

*از حضور و جدایی شما از آیتم «صرفا جهت اطلاع» مدت زیادی می‌گذرد، اما به این دلیل که این آیتم شاخص‌ترین و پرمخاطب‌ترین برنامه شماست، در مورد شکل گیری آن بفرمایید.

-در آن زمان، مدیر واحد مرکزی خبر گفتند به نظرم می‌رسد که می‌توانیم با اخبار شوخی کنیم و من نیز فکر کردم که کار جالبی خواهد شد.بر همین اساس،متن اولین برنامه را نوشته و به دوستان نشان دادم، آنها هم با صراحت تمام گفتند که ما گفتیم با خبر شوخی کن، اما نه با این خبرها! و اینکه گفتند مطمئن باش اینکه نوشتی هیچوقت پخش نخواهد شد! اما در کمال ناباوری زمانیکه متن را نزد مدیر واحد مرکزی خبر بردم، ایشان قبول کردند. اولین برنامه که پخش شد، مردم دیدند و از آن استقبال کردند و واکنش‌هایشان نیز شروع شد. بعد از آن دیگر آیتم «صرفا جهت اطلاع» در بخش‌های خبری به رسمیت شناخته شد و هر هفته خود را موظف می‌دانستیم تا برای چنین برنامه‌ای زمان کافی بگذاریم، چراکه دیده می‌شد و اثر بخشی خوبی هم میان مردم داشت.

*یکی از جذاب‌ترین برنامه‌هایی که خودتان هم آن‌ را دوست داشتید، کدام بود؟

-بخش‌هایی که مردم به شدت با آنها ارتباط برقرار کرده بودند،مربوط به همایش‌هایی بود که تعدادی از افراد در خلال آن، خواب بودند و روی تصویر نیز موسیقی خورشید لالا گذاشته شده بود. اولین باری که این بخش بروی آنتن رفت،با استقبال بسیار مردم مواجه شدیم و شرایط به گونه‌ای بود که انگار داغ دل همه تازه شد که چرا با هزینه‌های هنگفت، تعداد بی شماری همایش بی فایده برگزار می‌شود؟! تجربه هم نشان داد که حاضرین این همایش‌ها، یا کارمندان همان مجموعه هستند و یا به اجبار و یا به علتی اداری مجبور به تحمل آن فضا شدند. علاوه بر این به سخنرانی‌های طولانی مسئولان اشاره کردیم و سخنرانی یکی از وزرا که در روشنی هوا شروع و در تاریکی هوا تمام شد را نیز نشان دادیم.

*چند بار این موضوع در برنامه تکرار شد؟

-یادم است،بخش خوابیدن در همایش‌ها را سه بار در «صرفا جهت اطلاع» پخش کردیم و به دلیل دوری از تکرار و عدم نتیجه بخشی، تصمیم گرفتیم تا از پخش آن صرف نظر کنیم،چراکه هدف ما از طرح چنین موضوعاتی فقط هشدار دادن به مسئول مربوطه بود،نه اینکه صرفا برای خندیدن دست به این کار زده باشیم!

*بازخوردهای دیگری هم در این زمینه داشتید؟

-بله، بعد از آن متاسفانه ده‌ها برنامه به همین سبک و سیاق ساخته شد و ده‌ها بار از همین آیتم‌ها پیدا کرده و پخش کردند. هر بار که می‌دیدم به اشتباه استراتژیکی که اتفاق افتاده، پی می‌بردم،چراکه معتقدم تکرار یک موضوع باعث از بین رفتن اثر بخشی آن خواهد شد و متاسفانه دوستان به این موضوع واقف نبودند.

*از سمت مسئولان برگزاری همایش‌ها، بازخوردی نداشتید؟

-بله،برخی از آنها از این موضوع ناراحت شده بودند،اما در آن دوره مدیریت واحد مرکزی خبر مثل کوه پشت ما ایستاد و کمترین میزان واکنش‌ها را به ما انتقال دادند،اما در هر حال برخی‌ها نیز با تلفن خودم تماس می‌گرفتند و به صورت مستقیم گلایه می کردند.

*معمولا در چنین شرایطی، دلخوری برخی از دوستان و بستگان نزدیک ممکن است حاشیه ساز شود.

-برخی از دوستانم می‌گفتند، ما اصلا فکر نمی‌کردیم که تو با ما چنین رفتاری انجام دهی! یادم است زمانیکه در حال نوشتن این آیتم بودم، دستم می‌لرزید بابت اینکه ممکن بود،تعدادی از دوستان خودم را از دست بدهم. در شرایط سختی قرار داشتم و باید بین وجدان،کار و رفاقت یکی را انتخاب می‌کردم. هیچ‌وقت یادم نمی‌رود در همان زمان یکی از دوستانم با من تماس گرفت و بعد از سی ثانیه سکوت گفت: واقعا نمی‌دانم چرا با من چنین کاری کردی؟! اتفاقا به این موارد که برمی‌خوردم، با خودم می‌گفتم اینها یک آزمون هستند که باعث می‌شوند تو توانایی‌هایت را در آن محک بزنی و بفهمی که بین وجدان و رفاقتت کدام برایت اولویت دارد؟

*بعد از شما، کامران نجف زاده این آیتم را در دست گرفت،حضور ایشان به پیشنهاد شما بود؟

-نه، حضور ایشان به پیشنهاد سازمان صدا و سیما بود،اما در همان اوایل نجف‌زاده هم  تمایل داشت تا کار جدیدی را طراحی کند که به دلایلی نشد و همین «صرفا جهت اطلاع» را ادامه داد.

*با این اوصاف در «صرفا جهت اطلاع» تحت فشار زیادی بودید.

-واقعیت این است که آنقدر میزان استقبال از این آیتم زیاد شده بود،که من حتی استقبال‌های مردم را هم نمی‌توانستم تحمل کنم.به عبارتی زندگی شخصی‌ام مختل شده بود و افراد از گوشه و کنار ایران مدام برای حل مشکلاتشان با من تماس می‌گرفتند و این توقعات کلافه کننده بود. برای مثال مردی برای استخدام پسرش از من کمک می‌خواست و پدری ساعت سه صبح برای بستری کردن فرزندش در بیمارستان، با من تماس گرفته و کمک می‌خواست! همه اینها باعث شده بود تا استرس و فشار روانی زیادی به من وارد شود و دیگر نتوانستم تحمل کنم و عرصه آنقدر برایم تنگ شد که میدان را به دیگران واگذار کردم.

*یعنی دلیل جدایی‌تان از این برنامه صرفا به دلیل عدم تحمل فشارهای وارده از سمت مردم بود؟

-نه،بخشی هم به این برمی‌گشت که در دوره‌ای از من می‌خواستند تا در برابر برخی موارد فرهنگی،سیاسی و ... موضع گیری کنم که من قبول نداشتم و حس می‌کردم این موضع گیری‌ها،خام است و پختگی کافی را ندارد.تحمل این مسئله نیز برایم دشوار بود،چراکه این موضوع همیشه آزارم داده که بخواهم حرفی را بگویم که از دل و مغز خودم بیرون نیامده است.

*شما مدتی است از سمت کارهای خبری آنهم در حوزه سیاسی، به سمت اجرای برنامه اقتصادی محور «توقف ممنوع» آمدید، این اتفاق چطور افتاد؟

-به دنبال هوایی تازه بودم و دوست داشتم در زمین جدید بازی، حرکتی نو را رقم بزنم.بر همین اساس فکر کردم بهتر است برای مدتی و احتمالا تا همیشه از محیط خبر دور باشم و وارد فضایی شوم که زمین بازی‌ام کمی بزرگتر باشد. در این برنامه فرصت و امکانات نسبت به محیط خبر بیشتر است و البته مشکلات خودش را نیز دارد. من به امید این آمده‌ام که بتوانم در این زمین،بازی تازه‌ای را تجربه و چیزی را خلق کنم تا مردم  آن را دوست داشته باشند.

*شما در بحث فعالیت‌های خبری‌، شاخه سیاسی را دنبال می‌کردید،اما در برنامه «توقف ممنوع»، مجری حوزه اقتصادی هستید. چطور این تعادل را برقرار کردید؟

-از سالها پیش،علاقه‌مندی‌های بسیار عمیق اقتصادی داشتم،اما بخش اعظمی از این علاقه به سمت اقتصاد کلان بود. ضمن اینکه اگر به صفحات شخصی‌ام نگاهی بیندازید،خواهید دید که محمد دلاوری فقط «صرفا جهت اطلاع» نیست که فقط بلد باشد سر به سر یک سیاست مدار بگذارد! دورانی که در بلژیک زندگی می‌کردم وقایع شورای اروپا موضوع روز بود که بخش زیادی از آن نیز حول حوزه اقتصادی می‌چرخید و همین‌ها باعث شد تا در حوزه اقتصادی نیز اطلاعات خوبی بدست بیاورم.‌

*تا چه میزان به عنوان مجری در ایده پردازی اولیه برنامه «توقف ممنوع» توسط سهیم بودید؟

-تهیه کننده ایده اولیه را مطرح کردند و از آنجایی که مرا برای اجرای چنین برنامه‌ای مناسب دانستند،درباره موضوع برنامه با یکدیگر وارد صحبت شدیم.ایده‌هایمان را با هم به اشتراک گذاشته و به یک خط یکنواخت رسیدیم.

*شما که همیشه به دنبال سورپرایز کردن مخاطب خود بودید، در «توقف ممنوع» چطور این سورپرایز را برای مخاطب رقم زدید؟

-در تیزر برنامه که توسط خودم ساخته شد،یکسری سوال مطرح کردم که هم خودم و هم خیلی افراد معتقدند سوالهای جدیدی بوده و زاویه نگاه تازه‌ای داشته است. در کل تلاش می‌کنم در همین موضوعات عمومی و عادی،زاویه نگاه تازه‌ای را بروی مخاطب باز کنم،تا جایی که برای وی تکراری نباشد.هر چه که جلوتر می‌رویم، خود و برنامه‌مان را به خوبی پیدا می‌کنیم و متوجه نیازهای مخاطب می‌شویم.

*با این تفاسیر در حال حاضر که از محیط خبری دور شدید، آرامش بیشتری دارید؟

-در کل محیط سیما به نسبت خبر، آرامش بیشتری دارد،چراکه ما در خبر علاوه بر همه مسائلی که پیش رویمان بود، همیشه با کمبود زمان مواجه بودیم و هر مشکلی ما را تحت فشار روانی شدیدی قرار می‌داد،اما در فضای برنامه «توقف ممنوع»، امکان فکر کردن بیشتر است و می‌توان روی موضوعات دقیق‌تر نگاه کرد. اما موضوعی که در اینجا وجود دارد این است که بیننده خبر را نداریم و می‌بایست از نقطه صفر برای خود،بیننده پیدا کنیم.

*دکور «توقف ممنوع» تلفیقی از رنگ‌های گرم و سرد را تشکیل داده است، به عنوان مجری تا چه حد حضور در این دکور به اجرای شما کمک کرده است؟

-دکور و ارتباطی که مجری با آن برقرار می‌کند،اتفاق خوشایندی است،اما معتقدم به این دلیل که در رسانه راه طولانی پیش رویمان است، در ابتدا باید حرفی که می‌خواهیم بزنیم را پیدا کنیم و متوجه شویم که آیا مخاطب حرف ما را می‌پذیرد یا نه؟ منظورم این است که اگر حرف و هدف از پیش تعیین شده داشته باشیم، حتی اگر روی یک صندلی با تصویر زمینه ساده نیز قرار بگیریم، باز هم مخاطب با ما ارتباط برقرار می‌کند.اگر محتوا قوی باشد،همه عناصر را تحت الشعاع خود قرار خواهد داد.